نکاتی درباره تنبیه
1. تشویق برتنبیه مقدم است.
2. تنبیه از جرم بیشتر نباشد.
3. تنبیه فوق طاقت نباشد.
4. تنبیه باجرم مناسب باشد. چنانکه: کیفر کسی که سخن حق را کتمان کرده این است که خدا با او سخن نگوید.(لاٰ یُکَلِّمُهُمُ اللّٰهُ)(4)
کیفر مسخره کننده، مسخره شدن است. (فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّٰهُ)(5)
کیفر مکر وحیله، مکر وحیله است.(وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللّٰهُ)(6)
کیفر خدعه و فریبکاری، خدعه است.(یُخٰادِعُونَ اللّٰهَ وَ هُوَ خٰادِعُهُمْ)(7)
1. سوره مائده، آیه 38.
2. نور، 2.
3. سوره بقره، آیه 179.
4. سوره بقره، آیه 174.
5. سوره توبه، آیه 79.
6. سوره آل عمران، آیه 54.
7. سوره نساء، آیه 142.
ص:104
کیفر تبهکارانی که در دنیا به مؤمنان می خندیدند،(إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کٰانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ)(1) این است که در آخرت در انتظار خنده آنان باشند.(فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفّٰارِ یَضْحَکُونَ)(2)
3. تحسین (تشویق کلامی)
تحسین یعنی نیکو شمردن کار، در تقویت انگیزه نقش داشته و احساس بزرگی وشخصیت به مخاطب می دهد و می کوشد پس از تحسین، کار خوب را تکرار کند.
تحسین شخصیت سرکوب شده را احیا می کند وانسان را برای ادامه کار خوب دلگرم می کند.
امام باقر علیه السلام می فرماید: پدرم امام زین العابدین علیه السلام هنگامی که جوانان در حال کسب دانش و دانش آموز را می دید، آنان را نزد خود فرامی خواند و می فرمود: آفرین بر شما، شما ذخیره های دانش و نونهالان امروز جامعه هستید، ولی بزودی از بزرگان جامعه آینده خواهید شد.(3)
پسر بچه نابالغی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عطسه کرد و گفت: «الحمدللّه». پیامبر به او فرمود: «بارک اللّه فیک»(4) آفرین بر تو.
4. تلقین
پزشکی که به بیمار می گوید: بیماری شما ساده است و شما رو به بهبود هستید و سایر کسانی که بیماری شما را داشته اند سالم شده اند، در بیمار امید ایجاد می کند، ولی اگر پزشک یا اطرافیان بیمار، با کلمات و ژشت خود
1. سوره مطفّفین، آیه 29.
2. سوره مطفّفین، آیه 34.
3. بحارالانوار، ج 2، ص 152.
4. کافی، ج 2، ص 655.
ص:105
به بیمار تلقین کنند که بیماری او خطرناک است، این کار اثر نامطلوب در روحیه و روان و حتی بیماری او می گذارد.
بعضی ها با تلقین، به خود ودیگران پیام منفی منتقل می کنند. فرزندم! استخر نرو، شنا نکن یک وقت غرق می شوی، کوه نرو، ممکن است سقوط کنی. نتیجه این می شود که بچه ترسو وناتوان تربیت می شود.
نباید به بچه گفت: تو نمی دانی، نمی توانی، حتی نباید گفت: بچه، باید گفت: مرد فردا.
تلقین مثبت نیز همینطور است: من می توانم این کار را بکنم، من انشاءاللّه این کار را خواهم کرد.
بسیاری از فرازهای اذان که هر صبح و شام گفته می شود تلقین است؛ «أشهد أن لا اله الاّ اللّه»، گواهی می دهم که معبودی جز اللّه نیست. «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه»، گواهی می دهم که پیامبرم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله است. «أشهد أنّ علیّاً حجّه اللّه»، گواهی می دهم که امامم امیرمؤمنان علی علیه السلام است. این جملات هم تلقین به خویش است و هم به دیگران، حساب کنید یک نمازگزار شش بار در هر اذان واقامه شهادت می دهد و می گوید «أشهد»، این تلقین ها به او انگیزه می دهد که در راه خدا و پیامبر و ائمه گام بردارد.
رجزهایی که رزمندگان اسلام در میدان جنگ می خواندند حالت تلقین داشت. همچون رجزهای زیبایی که در واقعه عاشورا قهرمانان کربلا خواندند. فرزند امّ البنین حضرت قمر بنی هاشم می خواند:
واللّه إن قَطعتموا یَمینی إنّی احامی أبداً عن دینی
به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید هرگز از پشتیبانی دینم دست بر نمی دارم.
ص:106
همچنین علی اکبر علیه السلام با صدای بلند می گفت: من علی فرزند حسین بن علی هستم. به خدای کعبه ما به پیامبر سزاوارتر هستیم.
یا حضرت قاسم می خواند:
ان تنکرونی فانا ابن الحسن ابن النبیّ المصطفی المؤتمن
هرکس مرا نمی شناسد بداند من فرزند حسن، فرزند پیامبر برگزیده امین هستم.
یا نوجوان عاشق شهادت عمرو بن جناده می خواند:
امیری حسینٌ فَنِعمَ الامیر سُرور فُؤاد بَشیر نذیر
امیر و فرمانده من حسین است و چه امیر خوبی است، مایه شادمانی دل پیامبر، بشارت دهنده و انذار کننده.
سلام و رحمت خدا بر بنده صالحش حضرت امام خمینی که وقتی با جوانان روبرو می شد این جمله را تکرار می کرد: ما می توانیم و می فرمود: این مسئله خلافی است که به ذهن دانش آموزان و دانشجویان ما تلقین کرده اند که به غیر از رفتن به امریکا و فرانسه و انگلستان در جای دیگر امکان ندارد به موفقیت رسید و به جایی رسید.(1)