فهرست کتاب


راهکارهای تقویت انگیزه و نشاط

حاج شیخ محسن قرائتی

1. تشویق اجتماعی

تقدیر و تشویق عملی، عامل مهمی در ایجاد انگیزه ی کار در جامعه است. نقل است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله در جنگی عمامه شان را بر سر امیرالمؤمنین علیه السلام گذاشتند. برای هر مسلمانی به دست آوردن عمّامه رسول خدا صلی الله علیه و آله از هر مدال و پاداشی شوق آفرین تر بود.
گاهی در جبهه ی جنگ، رسول خدا صلی الله علیه و آله پرچم جنگ را از پرچم دار می گرفتند و به یک نفر دیگری می دادند. وقتی مورد سؤال واقع می شدند، می فرمودند: چون او در حفظ قرآن ساعی و کوشاتر است.
تشویق نباید تنها جنبه مالی داشته باشد، بلکه به تناسب نوع کار وسنّ مخاطب باید تشویقی مناسب انتخاب شود، گاهی رسول خدا صلی الله علیه و آله به برندگان مسابقات درخت خرمای باردار یا شتر آبستن می دادند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همین که وارد مسجد شدند، گروهی را دیدند که مشغول نماز مستحبّی و گروه دیگر در حال مذاکره علمی بودند. حضرت هر دو را تشویق کردند، امّا خود به گروه مذاکره علمی ملحق شدند.
برادر و خواهر رضاعی حضرت به نوبت مهمان وی شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله به خواهر رضاعی خویش بیشتر احترام گذارد. افراد حاضر علت را پرسیدند. حضرت فرمودند: این خواهر به پدر و مادرش بیشتر احترام و ادب می کرد.(1)
1. کافی، ج 2، ص 161.
ص:101


امام باقر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله برای تشویق گاهی به یک نفر چند شتر جایزه می داد.(1)
همچنین موارد زیر دلالت بر لزوم تشویق دارد:
- تمام آیاتی که در مدح انبیا علیهم السلام آمده است، نظیر (نِعْمَ الْعَبْدُ)(2) که برای تجلیل از آنان و تشویق به پیروی از آنان و پیمودن راهشان است.
- آیاتی که حاکی از محبّت خداوند در مورد افراد و گروه هایی است:(إِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ التَّوّٰابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ)(3) ، خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد.(فَإِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ)(4) ،(إِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ)(5) خداوند پرهیزکاران و عدالت ورزان را دوست دارد.
- پاداش ها و وعده های الهی در سراسر قرآن، تشویق است.
- تجلیل و یادکردی از یاران با وفا. امام علی علیه السلام فرمود: «أَیْنَ عَمَّارٌ وَ أَیْنَ ابْنُ التَّیِّهَانِ وَ أَیْنَ ذُو الشَّهَادَتَیْنِ»(6) کجایند مردانی باوفایی همچون عمّار و ابن تیهان و ذوالشهادتین.
- امام صادق علیه السلام هرگاه شاگردش هشام بر آن حضرت وارد می شد با این که نوجوان بود، از او تجلیل کرده و می فرمود: «هَذَا نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ یَدِه»(7) او با دل و زبان یاور ما می باشد.

نکاتی درباره تشویق

1. به دنبال تکلیف، تشویق کنید:(خُذْ مِنْ أَمْوٰالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِهٰا وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاٰتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللّٰهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)(8) از اموالشان
1. کافی، ج 8، ص 129.
2. سوره ص، آیه 30.
3. سوره بقره، آیه 222.
4. سوره آل عمران، آیه 76.
5. سوره مائده، آیه 42.
6. نهج البلاغه، خطبه 182.
7. اعلام الوری، ص 280.
8. سوره توبه، آیه 103.
ص:102


صدقه (زکات) بگیر تا بدین وسیله آنان را (از بخل و دنیاپرستی) پاک سازی و رشدشان دهی و بر آنان درود فرست (و دعا کن) زیرا دعای تو، مایه آرامش آنان است و خداوند شنوا و دانا است.
2. تشویقِ به موقع و بجا، تنبیهی برای خلافکار است: امام علی علیه السلام فرمود: «ازْجُرِ الْمُسِیءَ بِثَوَابِ الُْمحْسِنِ»(1) با پاداش دادن به نیکوکار، خطاکاران را مجازات کن.
3. تشویق بیش از حد، چاپلوسی و تشویق کمتر از حدّ معمول، حسادت است.(2)
4. تمام تشویق ها را به شخصی خاص، آن هم در زمان و مکان و شرایط خاص نثار نکنیم و از پیشگامان تاریخ و ایثارگران غافل نشویم. همان گونه که در زیارت نامه ها ابتدا به پیامبران و اولیای پیشین سلام می دهیم و آنگاه به عزیزی که به زیارتش رفته ایم سلام می دهیم.
5. در کنار تشویق سعی کنیم که ادامه راه را نیز تذکّر دهیم.
6. ممکن است به خاطر مصالحی به جای تشویق مورد بی مهری قرار بگیریم، رنجیده نشویم. گاهی امام صادق علیه السلام از دوستانشان انتقاد می کردند. بعداً به او پیام می دادند که بی توجّهی من تاکتیکی بوده، چون دشمن در مجلس حاضر بود و تو شناخته می شدی.
7. اگر خواستیم شاگردی را تشویق کنیم، از زحمات استاد و معلم و نویسنده و مؤسس و مدرسه و... غافل نشویم.
1. نهج البلاغه، حکمت 177.
2. بحارالانوار، ج 70، ص 295.
ص:103

2. تنبیه اجتماعی

یکی از سرچشمه های انگیزه، دور کردن ضرر از خویش است. انسان از یک طرف هوی وهوس وطمع وغریزه دارد واز طرفی دیگر، بدی کار زشت را می داند؛ یکی از عواملی که انگیزه او را در کار زشت کم می کند، تنبیه است. قرآن می فرماید: دست دزد را قطع کنید؛(السّٰارِقُ وَ السّٰارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمٰا)(1) به زناکار شلاق بزنید و اگر زنای محصنه بود، او را اعدام کنید.(الزّٰانِیَهُ وَ الزّٰانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وٰاحِدٍ مِنْهُمٰا...)(2)
قرآن می فرماید: حیات جامعه در اجرای قانون قصاص است؛(وَ لَکُمْ فِی الْقِصٰاصِ حَیٰاهٌ یٰا أُولِی الْأَلْبٰابِ)(3)