14. توجّه به کوتاهی و گذران فرصت
بسیاری از افرادی که انگیزه ای برای کار ندارند یا در کارها سست و کاهل اند، خیال می کنند همیشه زنده هستند و نگران از دست دادن فرصت و توان خود نیستند. در صدر اسلام مرسوم شده بود که مسلمانان هر روز سوره عصر را برای همدیگر می خواندند و به یکدیگر گوشزد می کردند که
1. سوره بقره، آیه 21.
2. سوره طه، آیه 14.
3. سوره رعد، آیه 28.
4. سوره هود، آیه 114.
5. سوره عنکبوت، آیه 45.
ص:53
فرصت ها در حال گذر و رفتنی هستند.
در اسلام سفارش شده آنگونه نماز بخوان که گویا آخرین نماز تو می باشد. «صلّ صلاه مودّع»(1)
در قرآن بارها کلمه «بغته» آمده یعنی ناگهان مرگشان فرامی رسد.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چرا بعضی مردگان با چشم باز و بعضی با چشم بسته جان داده اند؟ حضرت فرمودند: آن کسی که چشمش باز است، فرصت بستن و برهم گذاشتن نداشته و آنکه چشمش بسته است، فرصت باز کردن نداشته است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای ابوذر! جوانیت را قبل از پیری، سلامتی را قبل از بیماری، بی نیازی را قبل از نداری، فرصت را قبل از گرفتاری و زندگی را قبل از رسیدن مرگ، قدر بدان.(2)
کسانی که کار نیک را به تأخیر می اندازند، از کجا خبر دارند که عمر طولانی دارند و زمان بعدی هم توان انجامش را خواهند داشت؟
آری، اگر به کوتاهی و گذران عمر و از دست دادن فرصت ها توجه کنیم، انگیزه ما برای انجام بهتر و بیشتر و سریع تر بالا می رود و از امکانات و فرصت هایی که داریم، بهتر و بیشتر استفاده می کنیم.
15. مبارزه با تبلیغات منفی
یکی از اهداف دشمن در طول تاریخ، ایجاد ترس و یأس و ضعف در دل مردم است که انگیزه درونی و حرکت بیرونی را کم کند. مؤمن برای حفظ روحیه ی خود باید مقابله به مثل کرده و روحیه و انگیزه خود را تقویت کند.
1. کافی، ج 4، ص 261.
2. امالی طوسی، ص 525.
ص:54
به نمونه هایی از وسوسه ها و بهانه های ذکر شده در قرآن توجه کنیم:
متخلّفان از جنگ تبوک، کراهت داشتند که با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد کنند و به یکدیگر و به مؤمنان می گفتند:(لاٰ تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ)(1) در هوای گرم به جبهه جنگ نروید! خطاب می رسد: به آنان بگو: آتش دوزخ داغ تر است اگر می دانستند!
می گویند: در جبهه ما به فتنه و گناه می افتیم،(وَ لاٰ تَفْتِنِّی)(2) قرآن می گوید: همین عذر و بهانه تراشی شما برای فرار، خود فتنه ای است که سرانجامش سقوط است.
در برابر القای ترس از دشمن،(یَخْشَوْنَ النّٰاسَ)(3) قرآن می فرماید: خدا سزاوارتر است که بترسید.(وَ اللّٰهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشٰاهُ)
در برابر وسوسه انبوه بودن جمعیت دشمن،(إِنَّ النّٰاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ)(4) قرآن می فرماید:(عِشْرُونَ صٰابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ)(5) بیست بر دویست پیروز است، البتّه به شرط مقاومت.
در برابر فرار از جبهه، قرآن می فرماید:(لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرٰارُ)(6) و می فرماید: مرگ به سراغتان می آید گرچه در ساختمانی محکم باشید.(وَ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ)(7)
در برابر خنده های تحقیر آمیز مجرمان به مؤمنان،(إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کٰانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ)(8) قرآن می فرماید: روز قیامت اهل ایمان به کفّار
1. سوره توبه، آیه 81.
2. سوره توبه، آیه 49.
3. سوره نساء، آیه 77.
4. سوره آل عمران، آیه 173.
5. سوره انفال، آیه 65.
6. سوره احزاب، آیه 16.
7. سوره نساء، آیه 78.
8. سوره مطفّفین، آیه 29.
ص:55
خواهند خندید.(فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفّٰارِ یَضْحَکُونَ)(1)
در برابر شعار حمایت از بت هُبَل، «اُعلُ هُبَل، اعل هُبَل!» شعار مسلمانان این بود: «اللّه أعلی و أجلّ، اللّه أعلی و أجلّ»
در برابر شعار مشرکان که ما بت عُزّی داریم و شما ندارید، «انّ لنا العزّی لا عُزّی لکم» شعار دادند: «اللّه مولانا و لا مولا لکم» خدا سرپرست ماست و شما این سرپرست را ندارید.
خلاصه در برابر هر حرکت و تبلیغ تضعیف کننده دشمن، باید انگیزه ها و حرکت ها را با مقابله به مثل حفظ کرد.
قرآن در برابر کسانی که انفاق را غرامت و ضرر می پندارند،(مَغْرَماً)(2) ، گروه دیگری را معرّفی می کند که انفاق را غنیمت و ذخیره قیامت می دانند. (مغنما)(3)
قرآن در برابر برگشت و ریزش برخی افراد می فرماید: خود را نبازید که در عوض گروهی جذب شده و رویش پیدا خواهند کرد.
16. آینده نگری
یکی از چیزهایی که به انسان انگیزه می دهد، توجه به آینده است. در قرآن آیات متعدّدی به این موضوع اشاره دارد، از جمله:(وَ الْعٰاقِبَهُ لِلتَّقْویٰ)(4) ،(وَ الْعٰاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ)(5) آینده از آن تقوی و اهل تقوی است.(لَنُهْلِکَنَّ الظّٰالِمِینَ)(6) پایان کار ستمکاران، هلاکت است.
خداوند قول داده که ظالمان را هلاک کند.
1. سوره مطفّفین، آیه 34.
2. سوره توبه، آیه 98.
3. سوره توبه، آیه 99.
4. سوره طه، آیه 132.
5. سوره قصص، آیه 83.
6. سوره ابراهیم، آیه 13.
ص:56
در جنگ حضرت ابراهیم علیه السلام و نمرود، آینده با ابراهیم شد.
در جنگ بین موسی علیه السلام و فرعون، آینده با حضرت موسی شد.
در جنگ میان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مشرکان، آینده با پیغمبر شد.
در جنگ امام حسین علیه السلام و یزید، آینده با امام حسین شد.
خداوند به مؤمنان صالح وعده داده است که زمام امر جهان به دست آنان خواهد افتاد.(1)