12. همراهی با هستی
قرآن بارها از تسبیح، قنوت، سجده و اطاعت موجودات سخن به میان آورده تا به انسان بگوید حیوانات و نباتات و جمادات که پایین تر از تو هستند و برای شما آفریده شده اند، همگی مشغول بندگی خدا هستند و فرشتگان معصوم نیز پیوسته و بدون سستی و خستگی در حال اطاعت و عبادت هستند. تنها تو هستی که با بی تفاوتی از عبادت و بندگی خدا شانه خالی می کنی.
آری، توجّه به اینکه همه هستی مطیع فرمان خدایند، می تواند انگیزه انسان را برای بندگی خدا بیشتر کند.
13. فهمیدن فلسفه و راز امور
در فهمیدن لذّتی است که در لذائذ دیگر نیست. گاهی کسالت و بی انگیزگی برای آن است که آثار و برکات و اسرار چیزی را نمی دانیم. نمی دانیم چرا باید اینکار را بکنیم، چرا باید این درس را بخوانیم، چرا باید این رابطه را برقرار کنیم. امام رضا علیه السلام می فرماید: اگر مردم خوبی و زیبایی و ارزش کلام ما را می دانستند، حتماً از ما پیروی می کردند.(1)
اگر از افرادی که نسبت به نماز کاهلی می کنند دلیل کارشان را بپرسیم، خواهند گفت: چرا باید نماز بخوانیم؟ نماز چه اثری دارد؟ خداوند چه نیازی به آن دارد؟ و این به خاطر آن است که ناآگاهند و مزه و شیرینی نماز را نچشیده اند و این مسئولیت به دوش اهل علم و قلم و هنر است که مزه فهمیدن اسرار و لطائف را تا آنجا که ممکن است به دیگران بچشانند.
1. بحارالانوار، ج 2، ص 30.
ص:52
قرآن برای دعوت به نماز می فرماید: نماز و عبادت تشکر از نعمت های اوست و هر عقل و وجدانی تشکر در برابر نعمت ها را لازم می داند.(اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ)(1) در جای دیگر می فرماید: نماز، یاد خداست.(وَ أَقِمِ الصَّلاٰهَ لِذِکْرِی)(2) و یاد خدا تنها وسیله آرامش دلهاست.(أَلاٰ بِذِکْرِ اللّٰهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)(3)
در آیه دیگر می فرماید: نماز، سبب محو گناهان است.(إِنَّ الْحَسَنٰاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئٰاتِ)(4)
در جای دیگر می فرماید: نماز، انسان را از فحشا و منکر بازمی دارد.(إِنَّ الصَّلاٰهَ تَنْهیٰ عَنِ الْفَحْشٰاءِ وَ الْمُنْکَرِ)(5) آری، همان گونه که اگر لباس ما سفید باشد روی زمین کثیف نمی نشینیم، اگر ما اهل نماز شدیم از بسیاری از آلودگی ها دوری خواهیم کرد. اگر دانش آموز و دانشجو بداند که چرا باید ریاضی وشیمی بخواند و در آینده چه نیازی به این علوم دارد، بی شک انگیزه او در تحصیل تقویت خواهد شد.
14. توجّه به کوتاهی و گذران فرصت
بسیاری از افرادی که انگیزه ای برای کار ندارند یا در کارها سست و کاهل اند، خیال می کنند همیشه زنده هستند و نگران از دست دادن فرصت و توان خود نیستند. در صدر اسلام مرسوم شده بود که مسلمانان هر روز سوره عصر را برای همدیگر می خواندند و به یکدیگر گوشزد می کردند که
1. سوره بقره، آیه 21.
2. سوره طه، آیه 14.
3. سوره رعد، آیه 28.
4. سوره هود، آیه 114.
5. سوره عنکبوت، آیه 45.
ص:53
فرصت ها در حال گذر و رفتنی هستند.
در اسلام سفارش شده آنگونه نماز بخوان که گویا آخرین نماز تو می باشد. «صلّ صلاه مودّع»(1)
در قرآن بارها کلمه «بغته» آمده یعنی ناگهان مرگشان فرامی رسد.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چرا بعضی مردگان با چشم باز و بعضی با چشم بسته جان داده اند؟ حضرت فرمودند: آن کسی که چشمش باز است، فرصت بستن و برهم گذاشتن نداشته و آنکه چشمش بسته است، فرصت باز کردن نداشته است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای ابوذر! جوانیت را قبل از پیری، سلامتی را قبل از بیماری، بی نیازی را قبل از نداری، فرصت را قبل از گرفتاری و زندگی را قبل از رسیدن مرگ، قدر بدان.(2)
کسانی که کار نیک را به تأخیر می اندازند، از کجا خبر دارند که عمر طولانی دارند و زمان بعدی هم توان انجامش را خواهند داشت؟
آری، اگر به کوتاهی و گذران عمر و از دست دادن فرصت ها توجه کنیم، انگیزه ما برای انجام بهتر و بیشتر و سریع تر بالا می رود و از امکانات و فرصت هایی که داریم، بهتر و بیشتر استفاده می کنیم.