فهرست کتاب


راهکارهای تقویت انگیزه و نشاط

حاج شیخ محسن قرائتی

4. توجّه به نتایج کار

یکی از اموری که آدمی را برمی انگیزاند، توجه به آینده است.
در قرآن کریم تعابیری همچون «وَ الْعٰاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» اشاره به آینده نگری و توجه به آخر کار است. امید به آینده ی روشن، دردها و رنج ها را تسکین داده و اراده ی فرد را تحریک می کند.
گاهی بی عدالتی ها و بی حرمتی ها ممکن است انسان را به ورطه ی بی تفاوتی بکشاند و فرد را بی انگیزه کند و بگوید: برای چه کسی کار کنم؟
1. سوره یوسف، آیه111.
2. سوره روم، آیه 42.
3. الصراط المستقیم، ج 1، ص 114.
ص:42


چه کسی قدر کار من را می داند؟ و حال آنکه توجه به سرانجام و عاقبت مهم است و توجه به اینکه همه چیز در زمان حال خلاصه نمی شود و قضاوت در پیروزی حق بر باطل با آیندگان است. آیندگان خواهند فهمید که ابراهیم علیه السلام در مبارزه با نمرود مشرک پیروز شد و امام حسین علیه السلام بی دین بر یزیدیان غالب گردید.

5. دانش و تجربه

از عوامل اساسی در ایجاد نشاط و انگیزه، آگاهی و معرفت و تخصص نسبت به موضوع و کار است.
آگاهی تنها محفوظات نیست، بلکه بینش و دانش مقرون به تجربه است. در این صورت فردی که دارای تخصص است، از انجام کار لذت می برد. در حقیقت با عمل، خود را کشف می کند و خود را توانا می یابد. اما فرد بی تجربه کاری که می کند با نوعی ریاضت مواجه است. همانند کودکی که هنوز زبان باز نکرده و باید با تأمل و حوصله حروف و کلمات را ادا کند، امّا پس از یادگیری دوست دارد ساعات زیادی حرف بزند. کسی که شنا نمی داند، احتمالاً انگیزه رفتن به استخر را هم ندارد.
امیرمؤمنان علی علیه السلام در وصیتی به کمیل بن زیاد فرمودند: ای کمیل! هرگاه قصد انجام کاری را داری، با معرفت و بینش اقدام کن.
به ما سفارش شده که مسائل مورد نیاز را فرابگیریم؛ به تجّار سفارش شده «الفِقْه ثُمَّ المَتجَر»(1) ابتدا آگاهی و شناخت عمیق، سپس تجارت. در جبهه نیز باید رزمندگان با بصیرت باشند. در تبلیغ نیز به بصیرت سفارش شده است.
1. کافی، ج 5، ص 150.
ص:43


(أَدْعُوا إِلَی اللّٰهِ عَلیٰ بَصِیرَهٍ)(1)
خداوند اولین فرد هستی و آخرین فرد را حجّت خود قرار داد تا حتی برای یک لحظه مردم بدون راهنما نباشند.
در سوره الرّحمن نام راه و مکتب را قبل از انسان مطرح کرد و ابتدا فرمود:(عَلَّمَ الْقُرْآنَ)(2) بعد فرمود:(خَلَقَ الْإِنْسٰانَ)(3)
آری! اول شناخت بعد حرکت.
امام علی علیه السلام به مالک اشتر فرمان می دهد که افرادی را دوست خود قرار ده که اهل تجربه و حیا ودارای اصالت خانوادگی، سابقه نیک، کم حرف و دوراندیش باشند.(4)
چنانکه به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: پسرم درست است که من به اندازه همه کسانی که پیش از من می زیسته اند عمر نکرده ام، امّا در کردار آنها نظر افکندم و در اخبارشان تفکّر نمودم و در آثار آنها به سیر و سیاحت پرداختم تا بدانجا که همانند یکی از آنها شدم، بلکه گویا در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده، با همه آنها از اول تا آخر همراه بوده ام.(5)
همچنین آن حضرت در این باره فرموده اند:
هر بزرگی نیازمند اندیشه وهر همکاری محتاج تجربه است.
تجربه ها، دانش های حاصل شده است.
گذشت روزگار به تجربیات می افزاید.
به کاری اقدام مکن مگر آنکه آزموده باشی.
1. سوره یوسف، آیه 108.
2. سوره الرّحمن، آیه 2.
3. سوره الرّحمن، آیه 3.
4. نهج البلاغه، نامه 53.
5. نهج البلاغه، نامه 31.
ص:44


نتیجه تجربه انتخاب خوب است.
هرکه تجربه اش بیشتر، غرورش کمتر است.
هرکه کارش را باتجربه استوار سازد، ازآسیب هامصون می ماند.
بهترین تجربه آن است که از آن الهام بگیری.
در هر تجربه ای درسی نهفته است.
موفقیت در پرتو قاطعیت وقاطعیت در سایه تجربه است.
هرکه خود را از تجربه دیگران بی نیاز بداند، از ارزیابی پیامدها ناتوان خواهد بود.
کم تجربه، فریب می خورد.(1)
حفظ وگردآوری تجربیات نشانه خردورزی است. و انتقال آن به نسلهای بعد بزرگ ترین خدمت فرهیختگان می باشد وکتاب بهترین ابزار برای این رسالت بزرگ است.
کتاب، نتایج تجربیات گذشتگان و سرمایه های هنگفت آنان را در کاوشهای علمی، بدون عوض و پاداشی، در اختیار ما می گذارد.
کتاب، محصول گرانبهای یک روزگار، زحمات و تحقیقات ارباب فضل و کمال و علما و رجال و فلاسفه و حکما و نوابغ جهان را، به رایگان، به نسلهای بعد منتقل می کند و دلهای مستعد و آماده را از آب حیات حقیقی سیراب می سازد و حیات ابدی می بخشد.
کتاب، نفیس ترین میراث نیاکان برای آیندگان است.
کتاب، بهترین و ساده ترین وسیله تبادل نظر و ارتباط بین نژادها و نسلهای بشر است.
1. غررالحکم، (تجربه).
ص:45


کتاب، خانه و گنجینه با فضیلتی است که در هر زمان و مکان، درهای آن به روی همه کس باز است.
کتاب، مربّی کاملی است که با آغوش باز، بدون توقّع وطمع، انسان را به سرمنزل سعادت می رساند.
کتاب، جوامع بشری را به مقام واقعی انسانی خود سوق می دهد و سعادت آنان را تضمین می کند.
کتاب، به پست ترین افراد بشر فرصت می دهد تا با اندیشه و فکر کامل ترین و شریف ترین افراد آشنا شود و بدون هرگونه تشریفات از آنان استفاده کند.
کتاب، نردبان مطمئنی است که انسان را به قلل شامخ کمال و فضایل می رساند.
کتاب، روابط خلق و خالق مهربان را استوار می کند و انسان را با وظایفش آشنا می نماید و علاقه ومحبت او را به پروردگارش محکم و بارور می سازد.

6. قداست موضوع و واسطه ها

کارهای انسان از نظر ماهیت عمل مختلف است؛ برخی کارها مقدّس و برخی عادّی هستند. غذا خوردن، عملی عادّی و نماز خواندن، مقدّس است. آنگاه که آدمی موضوع عملش عبادی و مقدّس است، انگیزه و اشتیاق عملش بیشتر می شود. در جنگ تحمیلی همین که پیوندی میان دفاع و فتح راه کربلا پدید آمد، رزمنده ها با قوت قلب بیشتری می جنگیدند. کربلا و کربلایی شدن برای مردم ما از مقدس ترین امور بوده و به راحتی و با طیب خاطر برای امام حسین علیه السلام بذل مال یا جان داشتند که جا دارد همواره از شهدا و خانواده شهدا یادی داشته باشیم.

ص:46

مثال دیگر بناهای مذهبی است که صدها سال با زیبایی خیره کننده پا برجا هستند. روشن است که آن استحکامی که این بناها دارند، حتی منازل خود معماران نداشته است.
آنجا که کار و هدف مقدّس است، انگیزه ها به ابدیت پیوند می خورد. همچنین قداست واسطه ها انگیزه بخش است. مثلاً برای دعوت به کار و یا شرکت در مراسمی، گاهی یک فرد عادّی دعوت می کند، که یک نوع انگیزه ایجاد می کند و گاهی دعوت از طریق افراد برجسته و محبوب و مقدس صورت می گیرد که انگیزه قبول و پذیرش دعوت بالا می رود.
یا برای اصلاح ذات البین و آشتی دادن، گاهی افراد عادی واسطه می شوند و گاهی ریش سفیدان و چهره های محبوب و مقدس، که در این صورت انگیزه آشتی قوّت پیدا می کند.
در واسطه گری برای ازدواج، اگر افراد محبوب اقدام کنند به مراتب مؤثرتر از اقدام افراد عادّی است.