7. تکلیف گرایی
تلاش انسان برای انجام هر کاری، گاهی به نتیجه نمی رسد و در مواردی با اینکه با برنامه و تدبیر کار را شروع کرده امّا شکست می خورد، یا به نتیجه دلخواه نمی رسد و یا چون جنس کار از مقوله ی معنوی است، نتایج عمل قابل محاسبه مادّی و کمّی نیست. آنچه در این موارد انگیزه را تقویت می کند و به انسان استقامت می بخشد این است که هدف، انجام وظیفه و تکلیف باشد، نه رسیدن به نتیجه.
امام خمینی قدس سره همواره می فرمودند: ما مأمور به تکلیف هستیم، به نتیجه برسیم یا نرسیم.
آری، مهندسی که محاسبات ساختمانی را انجام می دهد، می تواند قدرت و استحکام ابزار و مصالح را محاسبه و قاطعانه پیش بینی و سخن بگوید. امّا
1. سوره اعراف، آیه 96.
2و سوره نور، آیه 22.
ص:34
گاهی انسان به انجام مراسم مذهبی مشغول است و یا برای خدا مجاهده و تلاش می کند، یا به قصد کشف حقیقت مطالعه می کند در این موارد نتایج به راحتی قابل محاسبه نیست.
البتّه کسی که به تکلیف عمل می کند، در حقیقت به یاری خدا برخاسته و خداوند یاری کننده اش را وانمی گذارد.
8. یاد امدادهای الهی
یاد خدا و یادآوری نعمت های او در حین انجام کار، باعث تقویت انگیزه و تلاش می شود. چنانکه در گرماگرم جنگ ومبارزات مسلمانان، آیه نازل شد:(لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّٰهُ فِی مَوٰاطِنَ کَثِیرَهٍ)(1) همانا خداوند شما را در میدان های متعدّد یاری کرد، از جمله در جنگ حنین که مغرور کثرت جمعیّت خود شده بودید و ابتدا شکست خوردید، ولی سرانجام به لطف خدا پیروز شدید و نجات پیدا کردید.
توجّه به خدا و کمک و پشتیبانی او، انگیزه و نشاط افزون به انسان می دهد.
9. حسن ظنّ وامیدواری
دلیل بسیاری از کاهلی ها و کسالت ها و بی نشاطی ها و نداشتن انگیزه، یأس و سوءظن است. افرادی خودباخته و مأیوس هستند که سخن آنان این است: پول ندارم، نمی دانم، نمی شود، قدرت ندارم، یاد ندارم، ابزار ندارم، وقت ندارم، شانس ندارم، اثری ندارد و کار از کار گذشته است. این افراد هم به خدا سوء ظن دارند،(الظّٰانِّینَ بِاللّٰهِ ظَنَّ السَّوْءِ)(2) هم به مردم و هم به
1. سوره توبه، آیه 21.
2. سوره فتح، آیه 6.
ص:35
خودشان. این افراد حتی در اشتغال و ازدواج انگیزه ندارند، خیال می کنند اگر مجرد باشند خداوند می تواند رزق آنان را بدهد، ولی اگر ازدواج کنند قدرت خداوند تمام می شود و خدا نمی تواند رزق او و همسرش را بدهد.
در حدیث می خوانیم کسی که از ترس هزینه زندگی ازدواج نکند، به خدا سوءظن برده است.
افراد مأیوس باید به تاریخ توجّه کنند که چگونه خداوند با تار عنکبوتی پیامبرش را در غار حفظ کرد و کودک ضعیفی را در صندوق روی آب حفظ، ولی فرعون قدرتمند را در همان رودخانه غرق کرد.
اگر بدانند که هزاران یتیم در دنیا از چهره های موفق و برجسته شده اند. اگر بدانند که خداوند از درخت خشک برای حضرت مریم رطب تازه آورد. اگر بدانند که خداوند با پرنده ای کوچک، فیل سوارانی را که قصد تخریب کعبه را داشتند تار و مار کرد. اگر بدانند که خداوند یونس را زیر آب در شکم ماهی و نوح را روی آب در کشتی و یوسف را کنار آب در ته چاه حفظ کرد. اگر بدانند که خداوند در برابر نقشه زلیخا که تمام درها را محکم بست تا هیچ کس خلاف او را نفهمد، ولی همه فهمیدند. اگر بدانند که دست خداوند باز و قدرت او بی نهایت و رحمتش گسترده است، تا آنجا که ما با قصد کار خیر به پاداش می رسیم، خواه آن کار انجام پذیرد یا نپذیرد. جایی برای یأس و ناامیدی نمی ماند.
به هر حال حسن ظن، رمز انگیزه، و ناامیدی، رمز بی انگیزگی است. اسلام، یأس و ناامیدی را از گناهان کبیره می داند.
ص:36