3. توکل بر خداوند
از چیزهایی که به انسان انگیزه ی جدی می دهد، توکّل بر خداست. توکّل کنندگان جسارت و در بیفتید؟ می فرمود: بر خدای قادر توکّل می کنم.
ناگفته پیداست که معنای توکّل دست روی دست گذاردن، تن پروری و استفاده نکردن از مقدمات وابزار نیست، بلکه در کنار عمل به وظیفه و تلاش و کوشش، تکیه کردن شجاعت دارند و از حوادث نمی هراسند. وقتی امام خمینی قدس سره با این سؤال مواجه می شد که با دست خالی چگونه می خواهید با رژیم سراپا مسلح شاه به قدرت بی نهایت الهی است.
توکّل در موفقیت انسان بسیار مؤثّر است؛ خیلی آدمها خانه دارند، مدرک و شغل هم دارند، امّا ازدواج نمی کنند، می ترسند. و در مقابل آدم هایی هستند که هیچ ندارند و راحت ازدواج می کنند.
کسی که به خدا توکّل دارد وصل به بی نهایت می شود، مثل لامپی که وقتی به برق متصل شد، روشن می شود. لامپ کوچک اگر وصل به برق باشد، روشن می شود. لامپ بزرگ اگر وصل به برق نباشد، هیچ نوری ندارد.
1. غررالحکم.
ص:29
بسیاری از آدم ها جثّه و توانشان کم است، امّا به خاطر توکّل کارهای بزرگی انجام می دهند.
در قرآن بارها می خوانیم که مؤمنان در مواجهه با مشکلات و گرفتاری ها، توکّل بر خدا نموده و پیروز شده اند.
حضرت نوح علیه السلام که نزدیک هزار سال برای رساندن پیام الهی ایستادگی کرد، به قوم خود گفت: من تنها به خدا توکّل می کنم شما هم با بت ها وخدایان باطل خود هر مکری دارید بکار گیرید.(1)
ابراهیم علیه السلام آن پیامبر بزرگ الهی به نمرودیان فرمود: چرا ما به خدای خود توکّل نکنیم در صورتی که ما را به راههای سعادت راهنمایی فرموده است، ما بر آزارهای شما صبر می کنیم ومؤمنان به خدا توکّل می کنند.(2)
مادر موسی با توکّل به خدا نوزادش را در رود نیل انداخت، خداوند نیز دلش را آرام کرد وفرزندش موسی را در دامن فرعون بزرگ کرد، او نیز به مردم فرمود: اگر به خدا ایمان آورده اید پس به او توکّل کنید.
واین چنین بود که مردم مستضعف با توکّل برخدا نظام چند صد ساله فرعونی را درهم شکستند.(3)
پیامبر بزرگ اسلام با توکّل برخدا وبا کمترین امکانات توانست آئین خود را به بیشتر نقاط جهان منتشر کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر دوست داری که نیرومندترین مردم باشی، به خدا توکّل کن.(4)
آری، توکّل یعنی به خدا اعتماد کردن واین اعتماد پشتوانه محکمی برای
1. سوره یونس، آیه 71.
2. سوره ابراهیم، آیه 12.
3. سوره یونس، آیه 84 و 85.
4. مستدرک الوسائل، ج 11، ص 217.
ص:30
فعالیت ومشعل امیدی است که یاس را می زداید و بیم از شکست را از دل بیرون می کند.
4. دعا و نیایش
قرآن می فرماید: رزمندگان در بحبوحه جنگ می گفتند:(رَبَّنٰا أَفْرِغْ عَلَیْنٰا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدٰامَنٰا وَ انْصُرْنٰا عَلَی الْقَوْمِ الْکٰافِرِینَ)(1) در دعا با خدا حرف می زنیم از او کمک می طلبیم، به او دل می بندیم، نیازهای خود را با او در میان می گذاریم، از او طلب بخشش می کنیم، از خطرها به او پناه می بریم و تمام اینها در ما انگیزه ایجاد می کند و با نشاط و شوق در میدان عمل گام می نهیم. قرآن کریم می فرماید:(اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاٰهِ)(2) در مشکلات و بحران ها از صبر و نماز کمک بگیرید و از این دو اهرم بزرگ استفاده کنید.
دعای مردم در حقّ انسان نیز انگیزه را تقویت می کند. پزشک، کارگر، تکنسین و مهندسی که می داند دعای مردم پشت سر اوست، با دلسوزی بیشتری تلاش می کند.
دعا، توجه به صفات و اسما و الطاف الهی است. توجه به خدای رحیم و غفور، امید انسان را به عفو زیاد می کند. توجه به قدرت و امدادهای الهی، یأس را از انسان دور می کند.
دعا و نیایش، انسان کوچک را به قدرت بی نهایت وصل و باعث شارژ روحیه هاست.
در دعا هم توکّل است و هم تلقین و هم استمداد.
1. سوره بقره، آیه 250.
2. سوره بقره، آیه 153.
ص:31
5. نذر و قسم
عهد شرعی، نوعی الزام است که عادت به کار و تلاش را در انسان بیدار می کند. درباره ی شهید رجایی گفته اند که وقتی ناهار آماده می شد و از وی می خواستند که بر سر سفره حاضر شود، می گفت: با خدا عهد شرعی بسته ام که اگر نمازم را اول وقت نخوانم، یک روز روزه بگیرم.
همچنین این جمله از این شهید بزرگوار در خاطره ها به یاد مانده است که: «به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید نماز دارم». افراد متعدّدی را دیده ام که چون اراده آنان ضعیف بوده، تصمیم و اراده ی خودشان را با نذر و عهد و سوگند تقویت کرده اند.
کسی که در برخورد با نامحرم نمی تواند نگاه خود را کنترل کند، با نذر و جریمه مادّی، نگاه خود را اصلاح کند، یا اگر تکلیف الهی و یا وظیفه ی خود را نسبت به مردم عمل نکرد، روزه بگیرد. این جریمه و تعهد که گاهی در قالب سوگند و نذر و عهد است، می تواند اراده را تقویت کند.