نقش معاد در توجّه به محرومان
«عقیل» که پیرمرد عیالواری بود، خدمت برادر خود امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام رسید و درخواست کرد تا از بیت المال به سبب خویشاوندی خود سهمیه بیشتری به او بدهد. امام آهنی را داغ کرد و نزدیک دست عقیل آورد، عقیل از ترس دست خود را می کشد.
امام می فرماید: اگر تو از این آتش ساده دنیا می ترسی، من از عذاب و قهر ابدی خدا می ترسم.(3)
امام حسن وامام حسین علیهما السلام در کودکی بیمار شدند و رسول خدا صلی الله علیه و آله که همراه اصحابش به عیادت آنان آمدند، به حضرت علی علیه السلام پیشنهاد کردند که خوب است برای سلامتی این دو کودک سه روز روزه نذر کنید. امام پذیرفت و هنگامی که بیماری آنان برطرف شد، حضرت علی علیه السلام به همراه همسر خود حضرت زهرا علیها السلام و بقیه خانواده روزه گرفتند.
1. سوره شعراء، آیه 50.
2. تمام ماجرا در سوره اعراف، آیات 112 تا 126 و سوره شعراء، 37 تا 51 و سوره طه، 56 تا 72 بیان شده است.
3. نهج البلاغه فیض الاسلام، کلام 215.
ص:26
روز اول هنگام افطار در حالی که غذایی در منزل نبود و با زحمت بسیار کمی نان تهیه شده بود، همین که خواستند افطار کنند، صدای در خانه را و صدایی را شنیدند که شخصی می گوید: من فقیر و نیازمند هستم، به من کمک کنید! آن بزرگواران نان خود را به فقیر داده و تنها با آب افطار کردند.
روز دوّم باز همین که خواستند افطار کنند، یتیمی تقاضای نان کرد، و روز سوّم نیز اسیری از پشت در تقاضای نان کرد. هر سه مرتبه آن عزیزان با آب افطار نمودند و دلیل این فداکاری را اینگونه بیان کردند:(إِنّٰا نَخٰافُ مِنْ رَبِّنٰا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً...)(1) ما از روز قیامت که روزی گرفته و سیاه و دردناک است می ترسیم.
به راستی ایمان به معاد اینگونه انسان را در برابر محرومان جامعه مسئول و متعهّد بار می آورد.
آری، کسانی که در برابر محرومان بی تفاوت هستند، در قیامت اقرار می کنند که یکی از عوامل سقوط ما به دوزخ این بی تفاوتی ها بوده است:(وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ)(2) به مسکین و بیچاره ها غذا نمی دادیم.
چنانکه در سوره ماعون دلیل بی اعتنایی به یتیمان و محرومان، نداشتن ایمان به قیامت عنوان شده است.
ایمان به معاد، پشتوانه تمام کمالات
اکثر کمال ها و ایثارها و فضائل اخلاقی، همراه با یک نوع محرومیّت، زندگی ساده، تحمّل فشار و ناگواری ها برای انسان حاصل شده و همراه آنان
1. سوره انسان، آیه 10 تا 22.
2. سوره مدّثر، آیه 44.
ص:27
می باشد. آن اهرمی که بتوان با آن این وزنه ها را حرکت داد و آن ناگواری ها را تحمّل کرد، همان ایمان به قیامت و جبران و تلافی های آن روز است.
ایمان به پاداشهای اخروی، به انسان انگیزه می دهد که اگر چند روزی در دنیا فشار و ناراحتی دیدی، جای دور نمی رود و فردای قیامت که روز نیاز است، اجر تمام زحمات را چندین و چند برابر می گیری.
به راستی با چه عاملی رزمندگان جان خود و ثروتمندان پول و ثروت خود را ایثار می کنند، یا چه نیرویی می تواند انسان را به کنار گذاردن هوسها و شهوت ها دلگرم کند؟
اگر عشق ملاقات خدا و اولیای او نباشد، با چه انگیزه ای این همه راههای پر پیچ و خم پیموده شود؟
اگر جزایی در کار نباشد، چرا انسان زیر بار تکلیف برود؟
اگر انتقامی نباشد، چه نیرویی انسان را از تجاوز باز دارد؟
اگر مؤمنان این همه زخم زبان و تهمت و متلک کافران را در دنیا تحمّل می نمایند، به خاطر وعده و بشارت هایی است که در قرآن آمده است. قرآن می فرماید:(فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفّٰارِ یَضْحَکُونَ)(1) امروز (که روز قیامت است) مؤمنان به کفّار می خندند.
اگر زن فرعون به هیچ قیمتی جذب قدرت، مال، عنوان، کاخ و طلاهای فرعون نمی شود، چون او چشم به جای دیگر دوخته است:(رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ)(2) خدایا! مرا از کاخ فرعون نجات ده و برای من در بهشت خانه ای در جوار رحمت خودت بنا کن.
آری، دل که هوای بهشت کرد، کاخ فرعون هم برایش زندان می شود و لذا
1. سوره مطفّفین، آیه 34.
2. سوره تحریم، آیه 11.
ص:28
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «اَخسَرُ النّاس مَن رَضَی الدّنیا عِوَضاً عن الآخره»(1) زیان کارترین مردم کسی است که (به جای آخرت) به دنیا راضی و دلگرم باشد.
نقش ایمان به معاد، در تقوا، امانت، امنیّت و در بسیاری از مسائل جزئی و کلّی بر کسی پوشیده نیست وما تنها به چند نمونه قرآنی و روایی اشاره کردیم.
3. توکل بر خداوند
از چیزهایی که به انسان انگیزه ی جدی می دهد، توکّل بر خداست. توکّل کنندگان جسارت و در بیفتید؟ می فرمود: بر خدای قادر توکّل می کنم.
ناگفته پیداست که معنای توکّل دست روی دست گذاردن، تن پروری و استفاده نکردن از مقدمات وابزار نیست، بلکه در کنار عمل به وظیفه و تلاش و کوشش، تکیه کردن شجاعت دارند و از حوادث نمی هراسند. وقتی امام خمینی قدس سره با این سؤال مواجه می شد که با دست خالی چگونه می خواهید با رژیم سراپا مسلح شاه به قدرت بی نهایت الهی است.
توکّل در موفقیت انسان بسیار مؤثّر است؛ خیلی آدمها خانه دارند، مدرک و شغل هم دارند، امّا ازدواج نمی کنند، می ترسند. و در مقابل آدم هایی هستند که هیچ ندارند و راحت ازدواج می کنند.
کسی که به خدا توکّل دارد وصل به بی نهایت می شود، مثل لامپی که وقتی به برق متصل شد، روشن می شود. لامپ کوچک اگر وصل به برق باشد، روشن می شود. لامپ بزرگ اگر وصل به برق نباشد، هیچ نوری ندارد.
1. غررالحکم.
ص:29
بسیاری از آدم ها جثّه و توانشان کم است، امّا به خاطر توکّل کارهای بزرگی انجام می دهند.
در قرآن بارها می خوانیم که مؤمنان در مواجهه با مشکلات و گرفتاری ها، توکّل بر خدا نموده و پیروز شده اند.
حضرت نوح علیه السلام که نزدیک هزار سال برای رساندن پیام الهی ایستادگی کرد، به قوم خود گفت: من تنها به خدا توکّل می کنم شما هم با بت ها وخدایان باطل خود هر مکری دارید بکار گیرید.(1)
ابراهیم علیه السلام آن پیامبر بزرگ الهی به نمرودیان فرمود: چرا ما به خدای خود توکّل نکنیم در صورتی که ما را به راههای سعادت راهنمایی فرموده است، ما بر آزارهای شما صبر می کنیم ومؤمنان به خدا توکّل می کنند.(2)
مادر موسی با توکّل به خدا نوزادش را در رود نیل انداخت، خداوند نیز دلش را آرام کرد وفرزندش موسی را در دامن فرعون بزرگ کرد، او نیز به مردم فرمود: اگر به خدا ایمان آورده اید پس به او توکّل کنید.
واین چنین بود که مردم مستضعف با توکّل برخدا نظام چند صد ساله فرعونی را درهم شکستند.(3)
پیامبر بزرگ اسلام با توکّل برخدا وبا کمترین امکانات توانست آئین خود را به بیشتر نقاط جهان منتشر کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر دوست داری که نیرومندترین مردم باشی، به خدا توکّل کن.(4)
آری، توکّل یعنی به خدا اعتماد کردن واین اعتماد پشتوانه محکمی برای
1. سوره یونس، آیه 71.
2. سوره ابراهیم، آیه 12.
3. سوره یونس، آیه 84 و 85.
4. مستدرک الوسائل، ج 11، ص 217.
ص:30
فعالیت ومشعل امیدی است که یاس را می زداید و بیم از شکست را از دل بیرون می کند.