نقش معاد در برخورد با طاغوتیان
فرعون برای اینکه آبروی حضرت موسی را بریزد، ساحران را از همه ی شهرها دعوت کرد تا با سحر و جادویشان معجزه حضرت موسی را خنثی نمایند.
ساحرانی که تا آن موقع ایمان به معاد نداشتند، همه به سکّه و هدایای فرعون چشم داشتند و به فرعون گفتند:(قٰالُوا إِنَّ لَنٰا لَأَجْراً)(1) آیا اگر ما بر موسی پیروز و غالب شویم، پاداش و مزدی به ما می دهی؟ آنان با پاسخ مثبت فرعون شروع به کار نمودند و هر چه در توان داشتند انجام دادند، اما هنگامی که حضرت موسی عصای خود را انداخت و اژدها شد و تمام بافته های آنان را نابود کرد، فهمیدند کار موسی از سحر و نوع کارهای محدود خودشان خارج بوده و کاری صددرصد الهی است، در حضور فرعون به موسی علیه السلام گرویده و به او ایمان آوردند.
فرعون که خشمناک شده بود، همه آنان را تهدید کرد و گفت: آیا قبل از اجازه من ایمان می آورید؟! من دست و پای شما را به عکس یکدیگر(2) قطع می کنم و به شاخه ها و تنه های درخت خرما آویزانتان می کنم.
امّا آنان که تا دقایقی قبل ایمان نداشتند و به جایزه های فرعونی چشم داشتند، اکنون به خاطر ایمان به خدا و معاد، در برابر فرعون ایستاده و باکمال آرامش به او گفتند:(إِنَّمٰا تَقْضِی هٰذِهِ الْحَیٰاهَ الدُّنْیٰا)(3) هر کاری می خواهی انجام بده، زیرا زور و ستم تو فقط در این دنیا است. (قٰالُوا لاٰ ضَیْرَ إِنّٰا إِلیٰ رَبِّنٰا
1. سوره اعراف، آیه 113 و سوره شعراء، آیه 41.
2. یعنی دست راست را با پای چپ و یا دست چپ را با پای راست قطع می کنم و این بدترین نوع شکنجه است.
3. سوره طه، آیه 7.
ص:25
مُنْقَلِبُونَ)(1) کشتن ما مهم نیست که ما به سوی خدای خود بازمی گردیم.(2)
راستی ایمان به معاد چه غوغایی در روح این افراد بوجود آورد، سکّه ها و پاداشهایی که تا چند لحظه پیش برای آنها مهم ترین مسئله جلوه می کرد، یکسره به هیچ می انگارند و به ریش فرعون می خندند وزور و قدرت او را محدود و ناچیز می دانند.
آری، ایمان به معاد در این افراد انقلاب فرهنگی بوجود آورد، روحشان را بزرگ نمود و آنها را تا عشق به شهادت پیش برد.
نقش معاد در توجّه به محرومان
«عقیل» که پیرمرد عیالواری بود، خدمت برادر خود امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام رسید و درخواست کرد تا از بیت المال به سبب خویشاوندی خود سهمیه بیشتری به او بدهد. امام آهنی را داغ کرد و نزدیک دست عقیل آورد، عقیل از ترس دست خود را می کشد.
امام می فرماید: اگر تو از این آتش ساده دنیا می ترسی، من از عذاب و قهر ابدی خدا می ترسم.(3)
امام حسن وامام حسین علیهما السلام در کودکی بیمار شدند و رسول خدا صلی الله علیه و آله که همراه اصحابش به عیادت آنان آمدند، به حضرت علی علیه السلام پیشنهاد کردند که خوب است برای سلامتی این دو کودک سه روز روزه نذر کنید. امام پذیرفت و هنگامی که بیماری آنان برطرف شد، حضرت علی علیه السلام به همراه همسر خود حضرت زهرا علیها السلام و بقیه خانواده روزه گرفتند.
1. سوره شعراء، آیه 50.
2. تمام ماجرا در سوره اعراف، آیات 112 تا 126 و سوره شعراء، 37 تا 51 و سوره طه، 56 تا 72 بیان شده است.
3. نهج البلاغه فیض الاسلام، کلام 215.
ص:26
روز اول هنگام افطار در حالی که غذایی در منزل نبود و با زحمت بسیار کمی نان تهیه شده بود، همین که خواستند افطار کنند، صدای در خانه را و صدایی را شنیدند که شخصی می گوید: من فقیر و نیازمند هستم، به من کمک کنید! آن بزرگواران نان خود را به فقیر داده و تنها با آب افطار کردند.
روز دوّم باز همین که خواستند افطار کنند، یتیمی تقاضای نان کرد، و روز سوّم نیز اسیری از پشت در تقاضای نان کرد. هر سه مرتبه آن عزیزان با آب افطار نمودند و دلیل این فداکاری را اینگونه بیان کردند:(إِنّٰا نَخٰافُ مِنْ رَبِّنٰا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً...)(1) ما از روز قیامت که روزی گرفته و سیاه و دردناک است می ترسیم.
به راستی ایمان به معاد اینگونه انسان را در برابر محرومان جامعه مسئول و متعهّد بار می آورد.
آری، کسانی که در برابر محرومان بی تفاوت هستند، در قیامت اقرار می کنند که یکی از عوامل سقوط ما به دوزخ این بی تفاوتی ها بوده است:(وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ)(2) به مسکین و بیچاره ها غذا نمی دادیم.
چنانکه در سوره ماعون دلیل بی اعتنایی به یتیمان و محرومان، نداشتن ایمان به قیامت عنوان شده است.
ایمان به معاد، پشتوانه تمام کمالات
اکثر کمال ها و ایثارها و فضائل اخلاقی، همراه با یک نوع محرومیّت، زندگی ساده، تحمّل فشار و ناگواری ها برای انسان حاصل شده و همراه آنان
1. سوره انسان، آیه 10 تا 22.
2. سوره مدّثر، آیه 44.
ص:27
می باشد. آن اهرمی که بتوان با آن این وزنه ها را حرکت داد و آن ناگواری ها را تحمّل کرد، همان ایمان به قیامت و جبران و تلافی های آن روز است.
ایمان به پاداشهای اخروی، به انسان انگیزه می دهد که اگر چند روزی در دنیا فشار و ناراحتی دیدی، جای دور نمی رود و فردای قیامت که روز نیاز است، اجر تمام زحمات را چندین و چند برابر می گیری.
به راستی با چه عاملی رزمندگان جان خود و ثروتمندان پول و ثروت خود را ایثار می کنند، یا چه نیرویی می تواند انسان را به کنار گذاردن هوسها و شهوت ها دلگرم کند؟
اگر عشق ملاقات خدا و اولیای او نباشد، با چه انگیزه ای این همه راههای پر پیچ و خم پیموده شود؟
اگر جزایی در کار نباشد، چرا انسان زیر بار تکلیف برود؟
اگر انتقامی نباشد، چه نیرویی انسان را از تجاوز باز دارد؟
اگر مؤمنان این همه زخم زبان و تهمت و متلک کافران را در دنیا تحمّل می نمایند، به خاطر وعده و بشارت هایی است که در قرآن آمده است. قرآن می فرماید:(فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفّٰارِ یَضْحَکُونَ)(1) امروز (که روز قیامت است) مؤمنان به کفّار می خندند.
اگر زن فرعون به هیچ قیمتی جذب قدرت، مال، عنوان، کاخ و طلاهای فرعون نمی شود، چون او چشم به جای دیگر دوخته است:(رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ)(2) خدایا! مرا از کاخ فرعون نجات ده و برای من در بهشت خانه ای در جوار رحمت خودت بنا کن.
آری، دل که هوای بهشت کرد، کاخ فرعون هم برایش زندان می شود و لذا
1. سوره مطفّفین، آیه 34.
2. سوره تحریم، آیه 11.
ص:28
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «اَخسَرُ النّاس مَن رَضَی الدّنیا عِوَضاً عن الآخره»(1) زیان کارترین مردم کسی است که (به جای آخرت) به دنیا راضی و دلگرم باشد.
نقش ایمان به معاد، در تقوا، امانت، امنیّت و در بسیاری از مسائل جزئی و کلّی بر کسی پوشیده نیست وما تنها به چند نمونه قرآنی و روایی اشاره کردیم.