2. ایمان به معاد
شخصی که معتقد است ذرّه ای کار خیر یا شرّ از محضر الهی مخفی نیست و همه در قیامت حاضر می شود، یقین پیدا می کند که هر قدمی که در خدمت مردم برمی دارد، بی اجر نخواهد بود، حتی اگر در زمان وقوع عمل، مردم شاهد اعمال وی نباشند. می داند پاداش او از دو برابر شروع می شود: «ضِعف» تا چند برابر: «اضعافاً» و تا آنجا که احدی مقدار آن را نمی داند.(فَلاٰ تَعْلَمُ نَفْسٌ مٰا أُخْفِیَ لَهُمْ)(1)
آنگاه که از او بپرسیم چرا این کار را انجام دادی؟ می گوید:(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقٰالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ)(2)
ایمان دارد که خدا جبّار است، جبّار یعنی جبران کننده.
کسی که می داند اگر یک زحمتی بکشد، نزد خدا جایی نمی رود، گرچه مردم متوجه نشده و قدردانی نکنند، انگیزه پیدا می کند.
در قرآن کریم ده ها آیه درباره نقش معاد در انگیزه بخشی به مسائل مختلف زندگی وجود دارد:
نقش معاد در مسائل اقتصادی
قرآن به کسانی که تجارت و داد و ستدی دارند می فرماید: وای بر کم فروشان، کسانی که وقتی از مردم پیمانه می گیرند و خرید می کنند، سعی دارند تمام بگیرند، لیکن هر گاه بنا دارند پیمانه بدهند و یا وزن نمایند و بفروشند، کم می دهند. سپس می فرماید:(أَ لاٰ یَظُنُّ أُولٰئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِیَوْمٍ عَظِیمٍ)(3) آیا این کم فرشان نمی دانند که برای روزی بسیار بزرگ مبعوث
1. سوره سجده، آیه 17.
2. سوره زلزال، آیه 7.
3. سوره مطفّفین، آیه 4 و 5.
ص:22
خواهند شد؟ و در دادگاه عدل الهی باید پاسخ آن همه کم فروشی را بدهند؟ در اینجا قرآن با یادآوری قیامت جلو کم فروشان را می گیرد.
البتّه این نمونه ای از نقش معاد بود و گرنه ایمان به معاد در تمام مسائل اقتصادی اعمّ از تولید، توزیع، مصرف، مدیریّت، بازرگانی و تجارت و هر نوع فعّالیّت دیگر نقش مهمّی دارد، به خصوص در مصرف و ولخرجی و اسراف.
نقش معاد در مسائل نظامی
قرآن می فرماید: گروهی از بنی اسرائیل نزد یکی از پیامبران خود آمده و گفتند: ما بنا داریم در راه خدا با متجاوز ستمگر بجنگیم، لیکن نیاز به یک فرمانده لایق داریم. آن پیامبر فرمود: من فکر نمی کنم که شما مرد جنگ باشید! آنان گفتند: با این همه ستمی که از متجاوز می کشیم حتماً، ما آماده جنگ در راه خدا هستیم. پیامبر گفت: خداوند طالوت را که فردی شایسته و نیرومند و آشنا به مسائل رزمی است، به عنوان فرمانده شما معرّفی می کند.
آنگاه مردم در برابر این وعده و فرمان پیامبر، به چند دسته تقسیم شدند:
- گروهی از داوطلبان جبهه و جنگ بعد از شعارهای زیاد همین که فرمان جنگ صادر شد، در همان مرحله ی اوّل نافرمانی کرده و فرار نمودند.
- گروهی دیگر فقر مالی فرمانده را بهانه قرار داده و از رفتن به جبهه سرباز زدند.
- گروه دیگر با اینکه قول داده بودند که در آزمایشی که خداوند از آنها می گیرد استقامت کنند، امّا بی صبری کرده و مردود شدند.(1)
1. آزمایش این بود که فرمانده به همراهان خود فرمود: خداوند شما را با یک نهر آب آزمایش می کند، نباید (جز بسیار کمی) از آن بنوشید و هر کدام نوشیدید از لشکریان من نیستید، لکن این لشکر تشنه همین که به نهر آب رسیدند، جز افراد کمی همه سر بر آب نهادند و بطور کامل نوشیدند و بدین وسیله از آزمایش الهی مردود بیرون آمدند.
ص:23
- گروه دیگری گرچه به هنگام صدور فرمان جنگ نترسیدند، امّا همین که لشکر قدرتمند دشمن را دیدند خود را باخته و گفتند: ما امروز طاقت مبارزه نداریم.
- تنها یک دسته کوچکی که ایمان به معاد داشتند با شعار:(کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً بِإِذْنِ اللّٰهِ)(1) یعنی چه بسا گروه کمی که بر گروه زیاد به اذن خدا پیروز می شوند، به دشمن حمله کرده ودشمن را از پای در آوردند.
در این ماجرا (که به نام داستان طالوت و جالوت در آیات 249 تا 251 سوره بقره مطرح شده)، رمز پیروزی و پایداری در جبهه و جنگ را ایمان به معاد دانسته است، زیرا می فرماید:(قٰالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاٰقُوا اللّٰهِ)(2) ، کسانی که ایمان به ملاقات خدا و روز قیامت داشتند، گفتند: پیروزی مربوط به جمعیّت زیاد یا کم نیست، باید به دشمن حمله کنیم و به وظیفه الهی خود عمل کنیم که خداوند با صابران است.
آری، تلاش و روحیّه رزم آوری رزمنده، وابستگی کامل به نوع دید و جهان بینی او دارد، رزمنده ای که آینده خود را زندگی ابدی و بهشت جاودان و همسایگی رسول خدا و اولیای الهی می داند، با رزمنده ای که قتل خود را نابودی و پوچی می داند، قابل مقایسه نیست.
قرآن نسبت به کسانی که در رفتن به جبهه سستی نشان می دهند و به لذّات دنیوی دلبسته اند، می فرماید:(أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیٰاهِ الدُّنْیٰا مِنَ الْآخِرَهِ)(3) آیا به جای آخرت به زندگی دنیا راضی شدید؟!
1. سوره بقره، آیه 249.
2. سوره بقره، آیه 244 تا 251.
3. سوره توبه، آیه 38.
ص:24