فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

2. روایات مخالف

در روایات متعدّدى که بعضى از نظر سند ضعیف و بعضى قابل ملاحظه است جمله «لاَ یَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ» اشاره به زنانى گرفته شده که در آیات 23 و24 سوره نساء تحریم آن بیان گردیده است (مادر و دختر و خواهر و عمّه و خاله و...) ودر ذیل بعضى از این اخبار تصریح شده که «چگونه ممکن است زنانى بر دیگران حلال باشند و بر پیامبر حرام؟ هیچ زنى بر او جز آنچه بر همه حرام است حرام نبوده است». (581)
البتّه بسیار بعید به نظر مى رسد که این آیه ناظر به آیاتى باشد که در سوره نساء آمده است، ولى مشکل اینجاست که در بعضى از این روایات تصریح شده مراد از «مِن بَعدُ» بعد از محرّمات سوره نساء است.
بنابراین بهتر این است که از تفسیر این روایات که اخبار آحاد است
صرف نظر کنیم و به اصطلاح علم آن را به اهلش یعنى معصومین علیهم السلام واگذاریم، زیرا هماهنگ با ظاهر آیه نیست و ما موظّف به ظاهر آیه هستیم و اخبار مزبور اخبارى است ظنّى.
مطلب دیگر اینکه گروه کثیرى معتقدند آیه مورد بحث هرگونه ازدواج مجدّد را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) تحریم کرده، ولى بعداً این حکم منسوخ شده و مجدّداً اجازه ازدواج به پیامبر (صلی الله علیه و آله) داده شده است هر چند پیامبر (صلی الله علیه و آله) از آن استفاده نکرد. آنها آیه (اِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ الَّـتِى آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ...) را که قبل از آیه مورد بحث نازل شده، ناسخ آن مى دانند و معتقدند گرچه در قرآن قبل از آن نوشته شده، در نزول بعد از آن بوده است. و حتّى فاضل مقداد در کنز العرفان نقل مى کند که فتواى مشهور میان اصحاب همین است.(582)
این عقیده در عین اینکه با روایات فوق تضادّ روشنى دارد، با ظاهر آیات نیز سازگار نیست، زیرا ظاهر آیات نشان مى دهد که آیه (اِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ) قبل از آیه مورد بحث نازل شده و مسأله نسخ احتیاج به دلیل قطعى دارد.
به هر حال ما چیزى مطمئن تر و روشن تر از ظاهر خود آیه در اینجا نداریم و بر طبق آن هرگونه ازدواج جدید و یا تبدیل همسران براى پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از نزول آیه فوق تحریم شده است و این حکم مصالح مهمّى داشته که در بالا به آن اشاره کردیم.
3. آیا قبل از ازدواج مى توان به همسر آینده نگاه کرد؟
جمعى از مفسّران جمله «وَ لَو أعجَبَکَ حُسنُهُنَّ» را دلیل بر حکم معروفى گرفته اند که در روایات اسلامى نیز به آن اشاره شده و آن این است که کسى که مى خواهد با زنى ازدواج کند مى تواند قبلاً به او نگاه کند، نگاهى که وضع قیافه و اندام او را براى وى مشخّص کند.
فلسفه این حکم این است که انسان با بصیرت کامل همسر خود را انتخاب کند و از ندامت و پشیمانى هاى آینده که پیمان زناشویى را به خطر مى افکند جلوگیرى نماید. چنانکه در حدیثى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده است که به یکى از یاران خود که مى خواست با زنى ازدواج کند فرمود: «اُنظُر اِلَیها فَاِنَّهُ أجدَرُ أن یُؤدِمَ بَینَکُما؛ قبلاً به او نگاه کن که این سبب مى شود مودّت و الفت میان شما پایدار شود». (583)
در حدیثى دیگر مى خوانیم که امام صادق (علیه السلام) در پاسخ این پرسش که آیا مرد مى تواند هنگام تصمیم بر ازدواج با زنى او را به دقّت بنگرد و به صورت و پشت سر او نگاه کند؟ فرمود: «نَعَم لا بَأسَ أن یَنظُرَ الرَّجُلُ إلى المَرأةِ إذا أرادَ أن یَتَزَوَّجَها، یَنظُرُ إلى خَلفِها وَ إلى وَجهِها؛ آرى مانعى ندارد هنگامى که مردى بخواهد با زنى ازدواج کند به او نگاه کند و به صورت و پشت سر او بنگرد». (584)
البتّه احادیث در این زمینه فراوان است، ولى در بعضى از آنها تصریح شده که نباید در این هنگام نگاه از روى شهوت و به قصد لذّت بردن باشد.
این نیز روشن است که این حکم مخصوص مواردى است که انسان به راستى مى خواهد درباره زنى تحقیق کند که اگر شرایط در او جمع بود با وى ازدواج کند، امّا کسى که هنوز تصمیم بر ازدواج نگرفته، تنها به احتمال ازدواج، یا به عنوان جست وجوگرى نمى تواند به زنان نگاه کند.
برخى در مورد آیه فوق این احتمال را داده اند که اشاره به نگاه هایى باشد که بى اختیار و تصادفاً به زنى مى افتد، در این صورت آیه دلالتى بر حکم مزبور ندارد و مدرک این حکم تنها روایات خواهد بود، ولى جمله (وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ) «هرچند زیبایى آنها اعجاب تو را برانگیزد» با نگاه هاى تصادفى و زودگذر هماهنگ نیست، بنابراین دلالتش بر حکم فوق بعید به نظر نمى رسد (ر.ک: ج 17، ص 418 ـ 423).

احكامى ویژه درباره همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله)

(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِىِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ یُؤْذِى النَّبِىَّ فَیَسْتَحْىِ مِنْکُمْ وَاللهُ لاَ یَسْتَحْىِ مِنْ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعآ فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللهِ وَلاَ أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدآ إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللهِ عَظِیمآ)
اى کسانى که ایمان آورده اید! در خانه هاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، مشروط بر اینکه (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ امّا هنگامى که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید، و(بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید؛ زیرا این عمل، پیامبر را ناراحت مى نماید، ولى از شما شرم مى کند (و چیزى نمى گوید)؛ امّا خداوند از (بیان) حق شرم نمى کند. و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (به عاریت) از آنان ]= همسران پیامبر[ مى خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار براى پاکى دل هاى شما و آنها بهتر است. و شما حق ندارید پیامبر خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که (گناه) این کار نزد خدا بزرگ است! (سوره احزاب، آیه 53)

شأن نزول :

در شأن نزول این آیه مفسّران چنین آورده اند :
هنگامى که رسول خدا با زینب بنت جحش ازدواج کرد، ولیمه نسبتاً مفصّلى به مردم داد (سابقاً گفتیم که این اطعام مفصّل شاید به خاطر آن بود که شکستن سنّت جاهلیّت در زمینه تحریم همسران مطلّقه پسرخوانده با قاطعیّت هر چه بیشتر صورت گیرد و بازتاب گسترده اى در محیط داشته باشد، و نیز این سنّت جاهلى که ازدواج با بیوه هاى بردگان آزادشده عیب و ننگ محسوب مى شد از میان برود).
اَنَس که خادم مخصوص پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود مى گوید: حضرت به من دستور داد که اصحابش را به غذا دعوت کنم، من همه را دعوت کردم. دسته دسته مى آمدند غذا مى خوردند و از اتاق خارج مى شدند، تا اینکه عرض کردم: اى پیامبر خدا، کسى باقى نمانده که من او را دعوت نکرده باشم.
فرمود: اکنون که چنین است سفره را جمع کنید. سفره را برداشتند و جمعیّت پراکنده شدند، امّا سه نفر همچنان در اتاق پیامبر (صلی الله علیه و آله) ماندند و مشغول بحث وگفت وگو بودند.
هنگامى که سخنان آنها به طول انجامید پیامبر (صلی الله علیه و آله) برخاست و من نیز همراه او برخاستم، شاید آنها متوجّه شوند و از منزل خارج شوند. پیامبر بیرون آمد تا به حجره عایشه رسید. بار دیگر برگشت من هم در خدمتش آمدم. باز دیدم همچنان نشسته اند. آیه فوق نازل شد و دستورهاى لازم را در برخورد با این مسائل به آنها تفهیم کرد. (585)
از بعضى قراین نیز استفاده مى شود که گاهى همسایگان و سایر مردم، طبق معمول، براى عاریت گرفتن اشیائى نزد بعضى از زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى آمدند، هرچند آنها طبق سادگى زندگى آن زمان کار خلافى مرتکب نمى شدند، ولى براى حفظ حیثیّت همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) آیه فوق نازل شد و به مؤمنان دستور داد که هرگاه مى خواهند چیزى از آنها بگیرند از پشت پرده بگیرند.
در روایت دیگرى آمده است که بعضى از مخالفان پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتند: چگونه پیامبر (صلی الله علیه و آله) برخى زنان بیوه ما را به ازدواج خود درآورده؟ به خدا سوگند هرگاه او چشم از جهان بپوشد ما با همسران او ازدواج خواهیم کرد.
آیه فوق نازل شد و ازدواج با زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بعد از او به کلّى ممنوع ساخت، و به این توطئه نیز پایان داد. (586)