فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

احکامى در چگونگى ارتباط پیامبر با همسرانش

(تُرْجِى مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِى إِلَیْکَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکَ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَّ وَلاَ یَحْزَنَّ وَیَرْضَیْنَ بِمَا آتَیْتَهُنَّ کُلُّهُنَّ وَاللهُ یَعْلَمُ مَا فِى قُلُوبِکُمْ وَکَانَ اللهُ عَلِیمآ حَلِیمآ)
(موعد) هر یک از آنان ]= همسرانت[ را بخواهى مى توانى به تأخیر اندازى، وهر کدام را بخواهى نزد خود جاى دهى؛ و هرگاه بعضى از آنان را که برکنار ساخته اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نیست؛ این (حکم الهى) براى روشنى چشم آنان، و اینکه غمگین نباشند و همگى به آنچه به آنان مى دهى راضى شوند نزدیک تر است؛ و خدا آنچه را در دل هاى شماست مى داند، و خداوند دانا و داراى حلم است (از مصالح بندگان خود باخبر است، و در کیفر آنها عجله نمى کند).
(سوره احزاب، آیه 51)

شأن نزول :

در تفسیر آیات 28 و29 همین سوره و بیان شأن نزول آنها گفتیم که جمعى از همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) ـ بنابر آنچه مفسّران نقل کرده اند ـ به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض کردند: بر نفقه و هزینه زندگى ما بیفزا (زیرا چشمشان به غنایم جنگى افتاده بود، و چنین مى پنداشتند که باید از آن بهره زیادى به آنها برسد) آیات مزبور نازل شد و صریحاً به آنها گوشزد کرد که اگر دنیا و زینت دنیا را مى خواهند براى همیشه از پیامبر(صلی الله علیه و آله) جدا شوند، و اگر خدا و پیامبر و روز جزا را خواهانند با زندگى ساده او بسازند.
از این گذشته آنها در چگونگى تقسیم اوقات زندگى پیامبر (صلی الله علیه و آله) در میان خود نیز با یکدیگر رقابت هایى داشتند که حضرت را با آن همه گرفتارى و اشتغالات در مضیقه قرار مى داد، هرچند او کوشش لازم را در زمینه رعایت عدالت در میان آنها مى کرد، ولى باز گفت وگوهاى آنها ادامه داشت. آیه فوق نازل شد و پیامبر را در تقسیم اوقاتش در میان آنها کاملاً آزاد گذاشت.
و ضمناً به آنها اعلام کرد که این حکم الهى است تا هیچ گونه نگرانى و سوءِ برداشتى براى آنها حاصل نشود. (579)
تفسیر :

رفع یک مشکل دیگر از زندگى پیامبر (صلی الله علیه و آله)

یک رهبر بزرگ الهى همچون پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن هم در زمانى که در کوره حوادث سخت گرفتار است و توطئه هاى خطرناکى از داخل و خارج براى او مى چینند نمى تواند فکر خود را زیاد مشغول زندگى شخصى و خصوصى اش کند. باید در زندگى داخلى خود داراى آرامش نسبى باشد تا بتواند به حلّ انبوه مشکلاتى که از هر سو او را احاطه کرده است با فراغت خاطر بپردازد.
آشفتگى زندگى شخصى و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگى در این لحظات بحرانى و طوفانى، سخت خطرناک است.
با اینکه طبق بحث هاى گذشته و مدارکى که در شرح آیه پیشین آوردیم
ازدواج هاى متعدّد پیامبر (صلی الله علیه و آله) غالباً جنبه هاى سیاسى و اجتماعى و عاطفى داشته، و در حقیقت جزئى از برنامه انجام دادن رسالت الهى او بوده، ولى در عین حال گاه اختلاف میان همسران و رقابت هاى زنانه متداول آنها طوفانى در درون خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) برمى انگیخته و فکر او را مشغول مى داشته است.
اینجاست که خداوند یکى دیگر از ویژگى ها را براى پیامبرش قائل شد و براى همیشه به این ماجراها و کشمکش ها پایان داد، و حضرت را از این نظر آسوده خاطر و فارغ البال کرد.
و چنانکه در آیه مورد بحث مى خوانیم فرمود: «مى توانى (موعد) هر یک از این زنان را که بخواهى به تأخیر بیندازى و به وقت دیگرى موکول کنى، و هر کدام را بخواهى نزد خود جاى دهى» (تُرْجِى مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَ تُـْوِى إِلَیْکَ مَنْ تَشَاءُ).
«تُرجى» از مادّه «ارجاء» به معنى تأخیر، و «تُؤى» از مادّه «ایواء» به معنى کسى را نزد خود جاى دادن است.
مى دانیم که یکى از احکام اسلام در مورد همسران متعدّد آن است که شوهر اوقات خود را در میان آنها به طور عادلانه تقسیم کند. اگر یک شب نزد یکى از آنهاست شب دیگر نزد دیگرى باشد و تفاوتى در میان زنان از این نظر وجود ندارد. از این موضوع در کتاب هاى فقه اسلامى تعبیر به «حقّ قَسم» مى کنند.
یکى از خصایص پیامبر (صلی الله علیه و آله) این بود که به خاطر شرایط خاصّ زندگى طوفانى و بحرانى اش در مدینه که در هر ماه تقریباً یک جنگ بر او تحمیل مى شد و در عین حال همسران متعدّد داشت، رعایت «حقّ قسم» به حکم آیه فوق از او ساقط بود و مى توانست هرگونه بخواهد اوقات خود را تقسیم کند، هرچند او با این همه حتّى الامکان مساوات و عدالت را چنانکه در تواریخ اسلامى صریحاً آمده است رعایت مى کرد.
ولى وجود همین حکم الهى آرامشى به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) و محیط زندگى داخلى او مى داد.
سپس مى افزاید: «هرگاه بعضى از آنها را کنار بگذارى و بعداً بخواهى او را نزد خود جاى دهى گناهى بر تو نیست» (وَ مَنِابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکَ).
و به این ترتیب نه تنها در آغاز اختیار با تو است، در ادامه کار نیز این تخییر برقرار است، و به اصطلاح این تخییر استمرارى است نه ابتدایى، و با این حکم گسترده و وسیع هرگونه بهانه اى از برنامه زندگى تو نسبت به همسرانت قطع خواهد شد و مى توانى فکر خود را متوجّه مسؤولیّت هاى بزرگ و سنگین رسالت کنى.
و براى اینکه همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز بدانند گذشته از افتخارى که از ناحیه همسرى با او کسب مى کنند با تسلیم در برابر این برنامه خاص در مورد تقسیم اوقات پیامبر (صلی الله علیه و آله) یک نوع ایثار و فداکارى از خود نشان داده و به هیچ وجه عیب و ایرادى متوجّه آنها نیست، زیرا در برابر حکم خدا تسلیم شده اند، اضافه مى کند: «این حکم الهى براى روشنى چشم آنها و اینکه غمگین نشوند و همه آنها راضى به آنچه در اختیارشان مى گذارى گردند نزدیک تر است» (ذلِکَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَّ وَ لاَ یَحْزَنَّ وَ یَرْضَیْنَ بِمَا آتَیْتَهُنَّ کُلُّهُنَّ).
زیرا اوّلاً این یک حکم عمومى درباره همه آنهاست و تفاوتى در کار نیست. ثانیاً حکمى است از ناحیه خدا که براى مصالح مهمّى تشریع شده، بنابراین آنها باید با رضا و رغبت به آن تن دهند و نه تنها نگران نباشند بلکه خشنود گردند.
ولى در عین حال همان گونه که در بالا نیز اشاره کردیم، پیامبر (صلی الله علیه و آله) حتّى الامکان تساوى را در تقسیم اوقات خود رعایت مى کرد، جز در مواردى که شرایط خاصّى عدم مساوات را ایجاب مى نمود، و این خود مطلب دیگرى بود که موجب خشنودى آنها مى شد، زیرا مشاهده مى کردند پیامبر (صلی الله علیه و آله) با اینکه مخیّر است سعى در برقرارى مساوات دارد.
در پایان آیه مطلب را با این جمله ختم مى کند: «خدا آنچه را در قلوب شماست مى داند، و خداوند از همه اعمال و مصالح بندگان باخبر است، و در عین حال حلیم است و در کیفر آنها عجله نمى کند» (وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِى قُلُوبِکُمْ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَلِیمًا).
آرى خدا مى داند شما در برابر کدامین حکم قلباً راضى و تسلیم هستید، و در برابر کدامین ناخشنود.
او مى داند شما به کدام یک از همسرانتان تمایل بیشتر دارید و به کدام کمتر و حکم خدا را در برخورد با این تمایلات چگونه رعایت مى کنید.
همچنین او مى داند چه کسانى در گوشه و کنار مى نشینند وبه این گونه احکام الهى در مورد شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) خرده گیرى مى کنند، و در دل نسبت به آن معترضند و چه کسانى با آغوش باز همه را پذیرا مى شوند. بنابراین، تعبیر «قُلوبِکُم» تعبیر گسترده اى است که هم پیامبر (صلی الله علیه و آله) و همسران او را شامل مى شود، و هم همه مؤمنان را که در ارتباط با این احکام از در رضا و تسلیم وارد مى شوند، یا اعتراض و انکار مى کنند، هر چند آن را آشکار نسازند.