2. پاسخ به یک سؤال
در اینجا «سؤالى» مطرح است و آن اینکه: با این پیشگویى قرآن مجید،دیگر ممکن نبوده است «ابولهب» و همسرش ایمان بیاورند، و الّا این خبر کذب و دروغ مى شد.
این سؤال مانند سؤال معروفى است که درباره مسأله «علم خدا» در بحث جبر مطرح شده، و آن اینکه :
مى دانیم خداوندى که از ازل، عالم به همه چیز بوده، معصیت گنهکاران و اطاعت مطیعان را نیز مى دانسته است، بنابراین اگر گنهکار گناه نکند، «علم خدا جهل شود»!
پاسخ این سؤال را دانشمندان و فلاسفه اسلامى از قدیم داده اند و آن اینکه : خداوند مى داند که هر کس با استفاده از اختیار و آزادیش چه کارى را انجام مى دهد، مثلاً در آیات مورد بحث، خداوند از آغاز مى دانسته است «ابولهب» و همسرش با میل واراده خود، هرگز ایمان نمى آورند نه از طریق اجبار و الزام.
و به تعبیر دیگر، عنصر آزادى اراده و اختیار نیز جزء معلوم خداوند بوده، او مى دانسته است که بندگان با صفت اختیار، و با اراده خویش چه عملى را انجام مى دهند.
مسلّمآ چنین علمى، و خبر دادن از چنان آینده اى، تأکیدى است بر مسأله اختیار، نه دلیلى بر اجبار ـ دقّت کنید.
3. همیشه نزدیکان بى بصیرت دورند!
این سوره بار دیگر این حقیقت را تأکید مى کند که: خویشاوندى در صورتى که با پیوند مکتبى همراه نباشد، کمترین ارزشى ندارد، و مردان خدا در برابر منحرفان و جباران و گردنکشان هیچگونه انعطافى نشان نمى دادند، هر چند نزدیک ترین بستگان آنها بودند.
با اینکه «ابولهب» عموى پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود و از نزدیک ترین نزدیکانش محسوب مى شد، وقتى خط مکتبى، اعتقادى و عملى خود را از او جدا کرد، همچون سایر منحرفان و گمراهان، زیر شدیدترین رگبارهاى توبیخ و سرزنش قرار گرفت، و به عکس، افراد دور افتاده اى بودند که نه تنها از بستگان پیغمبر(صلی الله علیه و آله) محسوب نمى شدند، بلکه از نژاد او و اهل زبان او هم نبودند، ولى بر اثر پیوند فکرى و اعتقادى وعملى، آن قدر نزدیک شدند که طبق حدیث معروف: «سَلمانُ مِنّا أَهلُ البَیتِ؛ سلمان از خانواده ماست» گویى جزء خاندان پیغمبر شدند. (516)
درست است که آیات این سوره تنها از «ابولهب» و همسرش سخن مى گوید، ولى
پیدا است آنها را به خاطر صفاتشان اینچنین مورد نکوهش قرار مى دهد، بنابراین، هر فرد یا گروهى داراى همان اوصاف باشند، سرنوشتى شبیه آنها دارند (ر.ک: ج 27، ص446 ـ 457).
زنان وسوسهگر عزم شكن
(قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ * وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ * وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِى الْعُقَدِ * وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ)
بگو: «پناه مى برم به پروردگار سپیده صبح، * از شرّ آنچه آفریده است؛ * و از شرّ هر موجود شرور هنگامى که شبانه وارد مى شود؛ * و از شرّ آنها که (با افسون وسحر) در گره ها مى دمند؛ * و از شرّ حسود هنگامى که حسد مى ورزد». (سوره فلق، آیات 1-5)