فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

آسیه و مریم دو زن نمونه

(وَضَرَبَ اللهُ مَثَلا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتآ فِى الْجَنَّةِ وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ * وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ)
و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مَثل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! نزد خود براى من خانه اى در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!» * و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار خویش و کتاب هایش را تصدیق کرد و از مطیعان (فرمان خدا) بود. (سوره تحریم، آیات 11 و 12)

تفسیر :

در این دو آیه، دو مثال براى افراد باایمان ذکر کرده مى گوید: «خداوند مثلى براى مومنان ذکر کرده: همسر فرعون را در آن زمان که به پیشگاه خدا عرضه داشت : پروردگار من، خانه اى برایم در جوار قربت در بهشت بنا کن، و مرا از فرعون و کارهایش رهایى بخش، و مرا از این قوم ظالم نجات ده» (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتًا فِى الْجَنَّةِ وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ).
معروف این است که نام همسر فرعون «آسیه» و نام پدرش «مزاحم» بوده است. گفته اند: هنگامى که معجزه موسى (علیه السلام) را در مقابل ساحران مشاهده کرد، اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد و از همان لحظه به موسى (علیه السلام) ایمان آورد. او پیوسته ایمان خود
را مکتوم مى داشت، ولى ایمان و عشق به خدا چیزى نیست که بتوان آن را همیشه کتمان کرد. هنگامى که فرعون از ایمان او باخبر شد بارها او را نهى کرد و اصرار داشت دست از دامن آیین موسى بردارد و خداى او را رها کند، ولى این زن بااستقامت، هرگز تسلیم خواست فرعون نشد.
سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخ ها بسته، در زیر آفتاب سوزان قرار دهند و سنگ عظیمى بر سینه اش بیفکنند، هنگامى که آخرین لحظه هاى عمر خود را مى گذارند دعایش این بود: «پروردگارا، براى من خانه اى در بهشت، در جوار خودت بنا کن و مرا از فرعون و اعمالش رهایى بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده!»
خداوند نیز دعاى این زن مومن پاکباز فداکار را اجابت فرمود و او را در ردیف بهترین زنان جهان، مانند مریم قرار داد، چنانکه در همین آیات در ردیف او قرار گرفته است.
در روایتى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «أفضَلُ نِساءِ أهلِ الجَنَّةِ خَدِیجَةُ بِنتِ خُوَیلِدٍ، وَ فاطِمَةُ بِنتِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)، وَ مَریَمُ بِنتِ عِمرانٍ، وَ آسِیَهُ بِنتِ مُزاحِمٍ، إمرَأةُ فِرعَونَ؛ برترین زنان اهل بهشت (چهار نفرند:) خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمّد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم همسر فرعون». (459)
جالب اینکه همسر فرعون با این سخن، کاخ عظیم فرعون را تحقیر مى کند و آن را در برابر خانه اى در جوار رحمت خدا به هیچ مى شمرد، و به این وسیله به آنها که او را نصیحت مى کردند که این همه امکانات چشمگیرى که از طریق ملکه مصر بودن در اختیار تو است، با ایمان به مرد شبانى همچون موسى (علیه السلام) از دست نده پاسخ مى گوید.
و با جمله «وَ نَجِّنِى مِن فِرعَونَ وَ عَمَلِهِ» بیزارى خود را، هم از خود فرعون و هم از مظالم و جنایاتش اعلام مى دارد.
و با جمله «وَ نَجِّنِى مِنَ القَومِ الظّالِمِینَ» ناهم رنگى خود را با محیط آلوده و بیگانگى خویش را از جنایات آنها برملا مى کند.
و چقدر حساب شده است این جمله هاى سه گانه اى که این زن با معرفت و ایثارگر در واپسین لحظه هاى عمرش بیان کرد. جمله هایى که مى تواند براى همه زنان و مردان
مومن جهان الهام بخش باشد. جمله هایى که بهانه هاى واهى را از دست تمام کسانى که فشار محیط یا همسر را مجوّزى براى ترک اطاعت خدا و تقوا مى شمرند مى گیرد.
مسلّماً زرق و برق و جلال و جبروتى برتر از دستگاه فرعونى وجود نداشت، همان طور که فشار و شکنجه اى فراتر از شکنجه هاى فرعون جنایتکار نبود، ولى نه آن زرق و برق ونه این فشار وشکنجه، آن زن مومن را به زانو در نیاورد و همچنان به راه خود در مسیر رضاى خدا ادامه داد، تا جان خویش را در راه معشوق حقیقى فدا کرد.
قابل توجّه اینکه تقاضا مى کند خداوند خانه اى در بهشت و در نزد خودش براى او بنا کند که در بهشت بودن، جنبه جسمانى آن است و نزد خدا بودن، جنبه روحانى آن، و او هر دو را در یک عبارت کوتاه جمع کرده است.
سپس به دومین زن باشخصیّت که الگویى براى افراد باایمان محسوب مى شود اشاره کرده، مى فرماید: «و نیز خداوند مثلى زده است مریم دختر عمران را که دامان خود را پاک نگاه داشت» (وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا). (460)
«و ما از روح خود در او دمیدیم» (فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا).
و او به فرمان خدا بدون داشتن همسر، فرزندى آورد که پیامبر اولواالعزم پروردگار شد.
و مى افزاید: «او سخنان پروردگار و کتاب هایش را تصدیق کرد و به همه آنها ایمان آورد» (وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ).
«واو از مطیعان فرمان خدا بود» (وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ).
از نظر ایمان در سر حدّ اعلى قرار داشت و به تمام کتاب هاى آسمانى و اوامر الهى مومن، و از نظر عمل پیوسته مطیع اوامر الهى بود، بنده اى بود جان و دل بر کف، و چشم بر امر، و گوش بر فرمان داشت.
تفاوت «کَلِمات» و«کُتُب» ممکن است از این نظر باشد که تعبیر «کُتُب» اشاره به تمام کتاب هاى آسمانى است که بر پیامبران نازل شده و تعبیر به «کَلِمات» ناظر به وحى هایى است که صورت کتاب آسمانى نداشته است.
مریم چنان نسبت به این کلمات و کتب مومن بود که قرآن در آیه 75 سوره مائده به «صدّیقه» (بسیار تصدیق کننده) از او یاد کرده است.
در آیات مختلف قرآن مطالب زیادى درباره شخصیّت این زن باایمان و مقام والاى او دیده مى شود که قسمت مهمّى از آن در همان سوره اى است که به نام او نامیده شده (جمعى نیز «صدّیقه» را به معنى بسیار راستگو توصیف کرده اند).
به هر حال قرآن با این تعبیرات دامان مریم را از سخنان ناروایى که جمعى از یهودیان آلوده و جنایتکار درباره او مى گفتند و شخصیّت و حتّى پاکدامنى او را زیر سوال مى بردند پاک مى شمرد، و مشت محکمى بر دهان بدگویان مى کوبد.
منظور از جمله «فَنَفَخنا فِیهِ مِن رُوحِنا» (از روح خود در او دمیدیم) چنانکه قبلاً نیز اشاره کردیم، یک روح باعظمت و متعالى است. به تعبیر دیگر اضافه «روح» به «خداوند»، اضافه تشریفیه است که براى بیان عظمت چیزى مى آید، مانند اضافه «خانه» به «خدا» در تعبیر «بیت اللّه»، و گرنه خداوند نه روح دارد و نه خانه و بیت.
عجب اینکه برخى مفسّران حدیثى درباره زنان باشخصیّت و والامقام در نزد خداوند نقل کرده اند که عایشه را برترین آنها شمرده اند! چه خوب بود این حدیث را در تفسیر سوره تحریم ذکر نمى کردند، زیرا این سوره با صداى رسا، پیامى بر خلاف این حدیث ساختگى مى دهد و چنانکه دیدیم، بسیارى از مفسّران اهل سنّت و مورّخان تصریح کرده اند که آن دو زن که آیات این سوره آنها را شدیداً ملامت مى کند و مایه خشم خدا و رسولش شدند، حفصه و عایشه بودند. و این معنى صریحاً در صحیح بخارى نیز آمده است. (461)
ما از تمام کسانى که آزاد مى اندیشند مى خواهیم که بار دیگر آیات این سوره را مرور کنند، سپس ارزش چنین احادیثى را روشن سازند (ر.ک: ج24،ص314-318).

ایثارى تحسین برانگیز

(إِنَّ الاْبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورآ * عَیْنآ یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرآ * یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمآ کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرآ * وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینآ وَیَتِیمآ وَأَسِیرآ * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِاللهِ لاَنُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلاَ شُکُورآ * إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَّبِّنَا یَوْمآ عَبُوسآ قَمْطَرِیرآ * فَوَقَاهُمُ اللهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورآ)
به یقین ابرار (و نیکان) از جامى مى نوشند که با عطر خوشى آمیخته است، * از چشمه اى که بندگان خاصّ خدا از آن مى نوشند، و (از هر جا بخواهند) آن را جارى مى سازند. * آنها به نذر خود وفا مى کنند، و از روزى که شرّ و عذابش گسترده است مى ترسند، * و غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مستمند» و «یتیم» و «اسیر» اطعام مى کنند. * (و مى گویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم. * ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزى که عبوس و سخت است. * (بخاطر این عقیده و عمل)خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه مى دارد و از آنها استقبال مى کند درحالى که شادمان و مسرورند. (سوره انسان، آیات 5-11)
شأن نزول :