فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

1. مریم در لابه لاى مشکلات ورزیده شد

حوادثى که در این مدّت کوتاه بر مریم گذشت و صحنه هاى اعجاب انگیزى که از
لطف خدا براى او پیش آمد، او را براى پرورش یک پیامبر اولواالعزم آماده مى ساخت تا بتواند وظیفه مادرى خود را در انجام دادن این امر خطیر به خوبى ادا کند.
مسیر حوادث او را تا آخرین مرحله مشکلات پیش برد، آن چنان که میان خود و پایان زندگى یک گام بیشتر نمى دید، امّا ناگهان ورق برمى گشت، همه چیز به کمک او مى شتافت، و در محیطى آرام و مطمئن از هر نظر گام مى نهاد.
جمله «هُزّى إلَیکِ بِجِذعِ النَّخلَةِ» که به مریم دستور داد درخت خرما را تکان دهد تا از میوه آن بهره گیرد، این درس آموزنده را به او و همه انسان ها داد که حتّى در سخت ترین لحظات زندگى نباید دست از تلاش برداشت.
این سخن پاسخى است به آنها که مى گویند با اینکه مریم تازه وضع حمل کرده بود چه نیازى داشت برخیزد و درخت خرما را بتکاند؟ آیا بهتر نبود خدایى که به فرمان او چشمه آب گوارا در نزدیکى مریم جوشیدن گرفت، و نیز به فرمان او درخت خشکیده بارور شد، نسیمى بفرستد تا شاخه درخت را تکان دهد و خرما را در اطراف مریم بریزد؟
چه شد آن گاه که مریم سالم بود میوه بهشتى در کنار محرابش حاضر مى شد، امّا آن زمان که در این طوفان شدید گرفتار است خود باید میوه بچیند؟
آرى، این دستور الهى به مریم نشان مى دهد که تا حرکتى از ما نباشد برکتى نخواهد بود. به دیگر سخن، انسان هنگام بروز مشکلات باید نهایت کوشش خود را به کار گیرد و ماوراى آن را که از قدرت همه کس بیرون است از خدا بخواهد و به گفته شاعر :
برخیز و فشان درخت خرما تا سیر شوى رسى به بارش کان مریم تا درخت نفشاند خرما نفتاد در کنارش

2. چرا مریم تقاضاى مرگ از خدا کرد؟

بدون شک تقاضاى مرگ از خدا کار درستى نیست، ولى گاه در زندگى انسان حوادث سختى روى مى دهد که طعم حیات کاملاً تلخ و ناگوار مى شود، خصوصاً در آنجا که انسان هدف هاى مقدّس یا شرف و حیثیت خود را در خطر مى بیند و توانایى دفاع در برابر آن را ندارد، در این گونه موارد گاه براى رهایى از شکنجه هاى روحى تقاضاى مرگ مى کند.
مریم نیز چون در لحظات نخستین در فکرش این تصوّر پدید آمد که تمام آبرو و حیثیت او در برابر مردم بى خرد با تولّد این فرزند به خطر خواهد افتاد، اینجا بود که آرزوى مرگ و فراموشى کرد. و این خود دلیل بر آن است که او عفّت و پاکدامنى را حتّى از جانش بیشتر دوست مى داشت و براى آبروى خود ارزشى بیش از حیات خود قائل بود.
امّا این گونه افکار که شاید در لحظات بسیار کوتاهى صورت گرفت، دیرى نپایید و با دیدن دو اعجاز الهى (جوشیدن چشمه آب و بارور شدن درخت خشکیده خرما) تمام این افکار از روحش به کنار رفت و نور اطمینان و آرامش تمام قلبش را فراگرفت.

3. پاسخ به یک پرسش

برخى مى پرسند که اگر معجزه مخصوص انبیا و امامان است پس ظهور این گونه معجزات براى مریم چگونه بود؟
برخى از مفسّران براى حلّ این مشکل آن را جزءِ معجزات عیسى گرفته اند که مقدّمتاً تحقّق یافت و از آن تعبیر به «ارهاص» ـ یعنى معجزه مقدّماتى ـ مى کنند.
ولى هیچ نیازى به این گونه پاسخ ها نیست چرا که ظهور خارق عادات براى غیر پیامبران و امامان هیچ مانعى ندارد. این همان چیزى است که نامش را «کرامت» مى گذاریم.
معجزه آن است که توأم با «تحدّى» (دعوت به مبارزه) و توأم با ادّعاى نبوّت یا امامت بوده باشد.