4. نوه هاى دخترى، فرزندان ما هستند
ضمنآ از آیه مباهله استفاده مى شود که به فرزندان دختر نیز حقیقتآ «ابن» گفته مى شود، برخلاف آنچه در جاهلیّت مرسوم بود که تنها فرزندان پسر را فرزند خود مى دانستند ومى گفتند :
بَنونا بَنو أبنائنا وبَناتُنا بَنوهُنَّ أبناءُ الرّجالِ الأباعِدِ
«فرزندان ما تنها پسرزاده هاى ما هستند امّا دخترزاده هاى ما ـ فرزندان مردم بیگانه محسوب مى شوند نه فرزندان ما». (394)
این طرز تفکّر مولود همان سنّت غلطى بود که در جاهلیّت عرب، دختران و زنان را عضو اصلى جامعه انسانى نمى دانستند و آنها را در حکم ظروفى براى نگاهدارى پسران مى پنداشتند.
چنانکه شاعر آنها مى گوید :
وإنّما اُمّهاتُ النّاسِ اوعِیَةٌ مُستَودَعاتٌ ولِلأنسابِ آباءٌ
«مادران مردم، حکم ظروفى براى پرورش آنها دارند ـ و براى نسب تنها پدران شناخته مى شوند». (395)
ولى اسلام این طرز تفکّر را به شدّت درهم کوبید و احکام فرزند را بر فرزندان پسرى و دخترى یکسان جارى ساخت.
در آیات 84 و85 سوره انعام درباره فرزندان ابراهیم (علیه السلام) مى خوانیم: (وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَـنَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسَى وَهَـرُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِى الْمُحْسِنِینَ * وَ زَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَ إِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ) «از فرزندان (ابراهیم)، داوود و سلیمان و ایّوب ویوسف و موسى و هارون بودند و این چنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم * و نیز زکریّا و یحیى و عیسى و الیاس که همه از صالحان بودند».
در این آیه حضرت مسیح (علیه السلام) از فرزندان ابراهیم شمرده شده، در حالى که فرزند دخترى بود و اصولاً پدرى نداشت.
در روایاتى که از طرق شیعه و اهل سنّت درباره امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) وارد شده اطلاق جمله «اِبنُ رَسُولِ اللهِ» (فرزند پیغمبر) کرارآ دیده مى شود.
در آیات مربوط به زنانى که ازدواج با آنها حرام است مى خوانیم: (وَ حَلاَئِلُ أَبْنَائِکُمْ) «یعنى همسران پسران شما».(396) در میان فقهاى اسلام این مسأله مسلّم است که همسران پسرها و نوه ها، چه دخترى باشند و چه پسرى بر شخص حرام است و مشمول آیه مورد بحث مى باشند.
5. آیا مباهله یک حکم عمومى است؟
بى شک آیه مورد بحث یک دستور کلّى براى دعوت به مباهله به مسلمانان نمى دهد، بلکه روى سخن در آن تنها به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است، ولى این موضوع مانع از آن نخواهد بود که مباهله در برابر مخالفان، یک حکم عمومى باشد و افراد باایمان که از تقوا و خداپرستى کامل برخوردارند به هنگامى که استدلالات آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جایى نرسد از آنان دعوت به مباهله کنند.
از روایاتى که در منابع اسلامى نقل شده است نیز عمومیّت این حکم استفاده
مى شود. در تفسیر نورالثقلین، جلد 1، صفحه 351 حدیثى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «اگر سخنان حقّ شما را مخالفان نپذیرفتند آنها را به مباهله دعوت کنید».
راوى مى گوید: سؤال کردم چگونه مباهله کنم؟
فرمود: «خود را سه روز اصلاح اخلاقى کن».
و گمان مى کنم فرمود: روزه بگیر و غسل کن، و با کسى که مى خواهى مباهله کنى به صحرا برو، سپس انگشتان دست راستت را در انگشتان راست او بیفکن و از خودت آغاز کن و بگو: خداوندا! تو پروردگار آسمان هاى هفتگانه و زمین هاى هفتگانه اى و آگاه از اسرار نهان هستى، و رحمان ورحیمى، اگر مخالف من حقّى را انکار کرده و ادّعاى باطلى دارد بلایى از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناکى مبتلا ساز!
و بعد بار دیگر این دعا را تکرار کن و بگو: اگر این شخص حق را انکار کرده و ادّعاى باطلى مى کند بلایى از آسمان بر او بفرست و او را به عذابى مبتلا کن!
سپس فرمود: «چیزى نخواهد گذشت که نتیجه این دعا آشکار خواهد شد. به خدا سوگند، هرگز نیافتم کسى را که حاضر باشد این چنین با من مباهله کند».(397)
ضمنآ از این آیه معلوم مى شود برخلاف حملات بى رویه افرادى که مى گویند : اسلام عملاً آیین مردان است و زنان در آن به حساب نیامده اند. زنان در مواقع حسّاس به سهم خود در پیشبرد اهداف اسلامى همراه مردان در برابر دشمن مى ایستاده اند. صفحات درخشان زندگى فاطمه بانوى اسلام (علیها السلام) و دخترش زینب کبرى (علیها السلام) و زنان دیگرى که در تاریخ اسلام گام بر جاى گام هاى آنها نهاده اند گواه این حقیقت است (ر.ک: ج 2، ص 671 ـ 685).
جمعى از زنان مهاجر
(فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّى لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنْکُمْ مِّنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُکُمْ مِّنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِى سَبِیلِى وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا
لاَکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلاَدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاْنْهَارُ ثَوَابآ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَاللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ)
پروردگارشان، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود:) من عمل هیچ کس از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما از جنس یکدیگر (و پیرو یک آیین). لذا کسانى که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه هاى خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را مى بخشم؛ و آنها را در باغ هاى بهشتى، که از پاى درختانش نهرها جارى است، وارد مى کنم. این پاداشى است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداش ها نزد خداست. (سوره آل عمران، آیه 195)