فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

ادامه داستان حضرت مریم (ع)

(قَالَتْ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِى وَلَدٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قَالَ کَذَلِکِ اللهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرآ فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ)
(مریم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد، در حالى که انسانى با من تماس نداشته است؟!» فرمود: «خداوند، این گونه هرچه را بخواهد مى آفریند. هنگامى که فرمان وجود چیزى را صادر کند، تنها به آن مى گوید: «موجود باش!» آن (چیز نیز، بى درنگ) موجود مى شود. (سوره آل عمران، آیه 47)
تفسیر :

چگونه بدون همسر فرزند مى آورم؟!

باز در این آیه داستان مریم (علیها السلام) ادامه مى یابد. او هنگامى که بشارت تولّد عیسى (علیه السلام) را شنید، «گفت: پروردگارا! چگونه فرزندى براى من خواهد بود، در حالى که هیچ انسانى با من تماس نگرفته» و هرگز همسرى نداشته ام؟! (قالَتْ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِى وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِى بَشَرٌ).
مى دانیم این جهان، جهان اسباب است و خداوند، آفرینش را چنان قرار داده که هر موجودى به دنبال یک سلسله عوامل و اسباب، پا به دایره وجود مى گذارد. مثلاً براى تولّد فرزند، ازدواج و آمیزش جنسى و ترکیب «اسپرم» و«اوول» لازم است. بنابراین جاى تعجّب نیست که مریم با شنیدن این بشارت که به زودى صاحب فرزندى خواهد شد در شگفتى فرورود.
ولى خداوند به این شگفتى پایان داده، «فرمود: این گونه خدا هرچه را بخواهد مى آفریند» (قالَ کَذلِکِ اللهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ).
نظام عالم طبیعت مخلوق خدا و محکوم فرمان اوست، وهرگاه بخواهد مى توانداین نظام را دگرگون سازد و با اسباب و عوامل غیر عادى موجوداتى را بیافریند.
سپس براى تکمیل این سخن مى فرماید: «هنگامى که چیزى را مقرّر کند (وفرمان وجود آن را صادر نماید) تنها به آن مى گوید: موجود باش! آن نیز بى درنگ موجود مى شود» (إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ یَکُونُ).
بدیهى است تعبیر به «کُن» (باش) در حقیقت بیان اراده قطعى خداست، و گرنه نیاز به سخنى نیست؛ یعنى به مجرّد اینکه اراده او بر چیزى تعلّق گرفت و فرمان آفرینش صادر شد، بى درنگ لباس هستى بر آن پوشانده مى شود.
قابل توجّه اینکه درباره آفرینش عیسى (علیه السلام) در این آیه جمله «یَخلُقُ» (مى آفریند) به کار رفته است، در حالى که درباره آفرینش یحیى، در چند آیه قبل، تعبیر به «یَفعَلُ» (انجام مى دهد)شده است.شاید این تفاوت تعبیر اشاره به تفاوت خلقت این دو پیامبر بوده باشد که یکى از مجراى عادى و دیگرى از مجراى غیر عادى به وجود آمده اند.
این نکته نیز قابل توجّه است که در آغاز این آیات، مریم با فرشتگان سخن مى گوید ولى در اینجا مى بینیم او با خداى خود سخن مى گوید و از او پاسخ مى شنود. گویى چنان مجذوب ذات پاک حق شد که واسطه ها را از میان برداشت و یکپارچه با مبدأ عالم هستى پیوند گرفت، و بى هیچ واسطه اى آنچه مى خواست گفت و آنچه مى بایست شنید. البتّه سخن گفتن غیر پیامبران با خدا هرگاه به صورت وحى نبوّت نباشد اشکال ندارد (ر.ک: ج 2، ص 642 ـ 643).

حضور حضرت فاطمه(س) در ماجراى مباهله

(فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنْ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَّعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ)
هر گاه بعد از علم و دانشى که به تو رسیده، (باز) کسانى درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را؛ ما از نفوس خود (وکسى که همچون جان ماست) دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود؛ آن گاه مباهله (ونفرین) کنیم؛ ولعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». (سوره آل عمران، آیه 61)