فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

ادامه داستان حضرت مریم (ع)

(ذَلِکَ مِنْ أنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلاَمَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ)
(اى پیامبر!) این، از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مى کنیم؛ و تو در آن هنگام که قلم هاى خود را (براى قرعه کشى به آب) مى افکندند تا کدام یک کفالت و سرپرستى مریم را عهده دار شود، و (نیز) به هنگامى که (علماى بنى اسرائیل، براى کسب افتخار سرپرستى او،) با هم کشمکش داشتند، حضور نداشتى. (سوره آل عمران، آیه 44)
تفسیر :

سرپرستى مریم

این آیه به گوشه دیگرى از داستان مریم اشاره نموده، مى فرماید: «آنچه را درباره سرگذشت مریم و زکریّا براى تو بیان کردیم از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مى کنیم» (ذلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ).
زیرا این داستان ها به این صورت (صحیح و خالى از هرگونه خرافه) در هیچ یک از کتاب هاى پیشین که تحریف یافته است، وجود ندارد و سند آن تنها وحى آسمانى قرآن است.
آن گاه در ادامه این سخن مى گوید: «در آن هنگام که آنها قلم هاى خود را براى (قرعه کشى و) تعیین سرپرستى مریم، در آب افکندند، تو حاضر نبودى و نیز هنگامى که (علماى بنى اسرائیل براى کسب افتخار سرپرستى او) با هم کشمکش داشتند حضور نداشتى» و ما همه اینها را از طریق وحى به تو گفتیم (وَ مَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلاَمَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ مَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ).
همان گونه که در تفسیر آیات قبل گفته شد، مادر مریم پس از وضع حمل، نوزاد خود را در پارچه اى پیچیده به معبد آورد، و به علما و بزرگان بنى اسرائیل خطاب کرد : این نوزاد براى خدمت خانه خدا نذر شده است، سرپرستى او را بر عهده بگیرید. چون مریم از خانواده اى بزرگ (خانواده عمران) و معروف به پاکى و درستى بود، براى سرپرستى او عابدان بنى اسرائیل بر یکدیگر پیشى مى گرفتند، و به همین جهت چاره اى جز قرعه نیافتند. به کنار نهرى آمدند و قلم ها و چوب هایى که با آن قرعه مى زدند، حاضر کردند و نام هر یک را به یکى از آنها نوشتند، هر قلمى در آب فرو مى رفت برنده قرعه نبود، تنها قلمى که روى آب باقى ماند، قلمى بود که نام زکریّا بر آن نوشته شده بود.
به این ترتیب، سرپرستى زکریّا نسبت به مریم مسلّم شد، و در واقع از همه سزاوارتر بود، زیرا علاوه بر دارا بودن مقام نبوّت، شوهر خاله مریم بود (ر.ک: ج2، ص 634 و 635).

ادامه داستان حضرت مریم (ع)

(إِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهآ فِی الدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ * وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِى الْمَهْدِ وَکَهْلا وَمِنَ الصَّالِحِینَ)
(به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم! خداوند تو را به کلمه اى] = وجود باعظمتى [از سوى خود بشارت مى دهد که نامش «مسیح، عیسى پسر مریم» است؛ در حالى که در دنیا وآخرت، آبرومند؛ و از مقرّبان (الهى) خواهد بود. * و با مردم، در گاهواره و در حال میانسالى سخن خواهد گفت؛ و از صالحان است». (سوره آل عمران، آیات 45-46)

تفسیر :