فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

حكم ازدواج با همسران پدر

(وَلاَ تَنکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاؤُکُمْ مِّنَ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتآ وَسَاءَ سَبِیلا)
با زنانى که پدران شما با آنها ازدواج کرده اند، ازدواج نکنید؛ مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است، زیرا این، عملى زشت و تنفّرآور و راه نادرستى است.
(سوره نساء، آیه 22)

شأن نزول :

در زمان جاهلیّت معمول بود هرگاه کسى از دنیا مى رفت و همسر و فرزندانى از خود به یادگار مى گذاشت، در صورتى که آن همسر، نامادرى فرزندان او بود،
فرزندانش، نامادرى را همانند اموال او به ارث مى بردند؛ به این ترتیب که آنها حق داشتند با نامادرى خود ازدواج کنند و یا او را به ازدواج شخص دیگرى درآورند.
پس از اسلام حادثه اى براى یکى از مسلمانان پیش آمد و آن این است که یکى از انصار به نام ابوقیس از دنیا رفت، فرزندش به نامادرى خود پیشنهاد ازدواج نمود، آن زن گفت: من تو را فرزند خود مى دانم و چنین کارى را شایسته نمى بینم، ولى با این حال از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) کسب تکلیف مى کنم. سپس موضوع را خدمت حضرت عرض کرد، و کسب تکلیف نمود. آیه فوق نازل شد و از این کار به شدّت نهى کرد. (278)
تفسیر :

ازدواج با همسر پدر ممنوع

همان طور که در شأن نزول بیان شد، آیه بر یکى از اعمال ناپسند دوران جاهلیّت خطّ بطلان مى کشد، مى فرماید: «با زنانى که پدران شما با ایشان ازدواج کرده اند، هرگز ازدواج نکنید» (وَ لاَ تَنْکِحُوا مَا نَکَحَ آبَاوُکُمْ مِنَ النِّسَاءِ).
امّا از آنجا که هیچ قانونى ـ معمولاً ـ شامل گذشته نمى شود، اضافه مى فرماید: «مگر آنچه در گذشته (پیش از نزول این حکم) انجام شده است» (إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ).
پس از آن براى تأکید مطلب، سه تعبیر شدید درباره این نوع ازدواج بیان مى فرماید: نخست اینکه «این عمل، کار بسیار زشتى است» (إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً).
و بعد اضافه مى کند: «عملى است که موجب تنفّر در افکار مردم است» یعنى طبع بشر آن را نمى پسندد (وَ مَقْتًا).
و در پایان مى فرماید: «روش نادرستى است» (وَ سَاءَ سَبِیلاً).
حتّى در تاریخ مى خوانیم مردم جاهلى نیز این نوع ازدواج را «مقت» (تنفّرآمیز)، و فرزندانى را که ثمره آن بودند «مَقیت» (فرزندان مورد تنفّر) مى نامیدند.
روشن است که این حکم به خاطر مصالح و فلسفه هاى مختلفى مقرّر شده، زیرا ازدواج با نامادرى از یک سو همانند ازدواج با مادر است، چون نامادرى در حکم مادر دوم محسوب مى شود، و از سوى دیگر تجاوز به حریم پدر و هتک احترام اوست.
و از همه گذشته، این عمل تخم نفاق را در میان فرزندان یک شخص مى پاشد، زیرا ممکن است بر سر تصاحب نامادرى میان آنها اختلاف واقع شود، حتّى میان پدر و فرزند ایجاد رقابت مى کند، زیرا معمولاً میان همسر دوم و همسر اوّل رقابت و حسادت وجود دارد، اگر این کار (ازدواج با نامادرى) در حیات پدر (پس از طلاق نامادرى) انجام گیرد، دلیل حسادت آن روشن است، و اگر بعد از مرگ او صورت گیرد نیز ممکن است یک نوع حسادت نسبت به پدر از دست رفته خود پیدا کند.
تعبیرات سه گانه اى که درباره نکوهش این عمل در آیه فوق آمده، بعید نیست به ترتیب اشاره به سه فلسفه مزبور باشد (ر.ک: ج 3، ص 409 ـ 411).