1. ایلاء یک حکم استثنایى است
در آیات گذشته سخن از سوگندهاى لغو و بى اثر بود و گفتیم هر سوگندى که براى کار خلافى باشد، جزءِ سوگندهاى لغو و بیهوده است و شکستن آن هیچ محذورى ندارد و مطابق این حکم، باید سوگند بر ترک وظیفه زناشویى مطلقآ اثرى نداشته باشد در حالى که در اسلام براى آن کفّاره قرار داده شده(235) (همان کفّاره شکستن قسم که در
بحث سابق گفته شد) این در حقیقت مجازاتى است براى مردان لجوج تا براى ابطال حقوق زن، به این شیوه ناجوانمردانه متوسّل نشوند و این کار را تکرار نکنند.
2. مقایسه حکم اسلام و دنیاى غرب
در غرب و سنّت هاى جاهلى آنها نیز چیزى شبیه ایلاء وجود دارد که آن را جدایى جسمانى مى نامند.
توضیح اینکه چون طلاق در میان مسیحیان نیست، بعد از انقلاب کبیر فرانسه، یکى از راه هایى که براى جدایى میان زن و مردى که حاضر نبودند با هم زندگى کنند تصویب شد، جدایى جسمى بود و آن این بود که زن و مرد موقّتآ از هم جدا شده و در خانه هاى جداگانه زندگى مى کردند (وظیفه انفاق از سوى مرد و تمکین از سوى زن ساقط مى شد ولى رابطه ازدواج برقرار بود) با این حال نه مرد مى توانست همسر دیگرى اختیار کند و نه زن مى توانست شوهر نماید. مدّت این جدایى ممکن بود تا سه سال ادامه یابد و بعد از این مدّت ناچار بودند با هم زندگى کنند. (236)
گرچه دنیاى غرب این جدایى را تا سه سال اجازه مى دهد، ولى اسلام اجازه نمى دهد بیش از چهار ماه این وضع نابسامان ادامه یابد، مرد باید بعد از این مدّت وضع خود را روشن سازد و اگر سرپیچى کند، حکومت اسلامى مى تواند او را تحت فشار قرار دهد تا کار را یکسره کند.
3. اوصاف الهى در پایان هر آیه
قابل توجّه اینکه در بسیارى از آیات قرآن اوصافى از خداوند، پایانگر بحث هاست. این اوصاف همیشه رابطه مستقیمى با محتواى آیه دارد و چنان نیست که انتخاب آن بدون مناسبت صورت گرفته باشد، از جمله در آیات مورد بحث هنگامى که سخن از ایلاء و تصمیم بر شکستن این قسم گناه آلود مى گوید، آیه با جمله «غفور رحیم» ختم مى شود، اشاره به اینکه این حرکت صحیح، سبب مى شود گذشته گناه آلود مشمول غفران رحمت الهى گردد، و هنگامى که سخن از تصمیم بر طلاق در میان است، روى اوصاف «سمیع علیم» تکیه مى شود. یعنى خداوند سخنان شما را مى شنود و از انگیزه طلاق و جدایى آگاه است و شما را بر طبق آن جزا مى دهد (ر.ک : ج 2، ص 180 ـ 184).