فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

تعلیم و تربیت خانواده

دستور امر به معروف و نهى از منکر یک دستور عام است که همه مسلمین نسبت

به یکدیگر دارند، ولى از آیات فوق و روایاتى که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده به خوبى استفاده مى شود که انسان در مقابل همسر و فرزند خویش مسؤولیّت سنگین ترى دارد و موظّف است تا آنجا که مى تواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکى ها دعوت نماید، نه اینکه تنها به تغذیه جسمشان قناعت کند.
در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که «خانواده» نام دارد و هرگاه این واحدهاى کوچک که رسیدگى به آن آسان تر است اصلاح گردد، کلّ جامعه اصلاح مى شود و این مسؤولیّت در درجه اوّل بر دوش پدران و مادران است.
مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده فساد در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق تعلیم و تربیت خانوادگى باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد.
نه تنها آتش هاى قیامت بلکه آتش هاى دنیا از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد و هر کس موظّف است خانواده خود را از این آتش ها حفظ کند.
در حدیثى مى خوانیم هنگامى که آیه فوق نازل شد کسى از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسید : چگونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت فرمود: «تَأمُرُهُم بِما أمَرَ اللّهُ، وَ تَنهاهُم عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إن أطاعوکَ کُنتَ قَد وَقَیتَهُم، وَ إن عَصُوکَ کُنتَ قَد قَضَیتَ ما عَلَیکَ؛ آنها را امر به معروف و نهى از منکر مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى». (184)
و در حدیث جامع وجالب دیگرى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «ألا کُلُّکُم راعٍ وَکُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِهِ، فالأمیرُ عَلَى النّاسِ راعٍ، وَ هُوَ مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِهِ، وَالرَّجُلُ راعٍ عَلى أهلِ بَیتِهِ وَ هُوَ مَسؤولٌ عَنهُم، فالمَرئَةُ راعِیَةٌ عَلى أهلِ بَیتِ بَعلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسؤولَةٌ عَنهُم، ألا فَکُلُّکُم راعٍ، وَ کُلُّکُم مَسؤولٌ عَن رَعِیَّتِهِ؛ بدانید که همه شما نگهبانید و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسؤولید، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسؤول است، مرد نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسؤول، زن نیز نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در
برابر آنها مسؤول است. بدانید همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسؤولید». (185)
این بحث دامنه دار را با حدیثى از امیرمومنان على (علیه السلام) پایان مى دهیم. امام در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أنفُسَکُم وَ أهلیکُمُ الخَیرَ، وَ أدِّبُوهُم؛ منظور این است که خود و خانواده خویش را نیکى بیاموزید و آنها را ادب کنید»(186) (ر.ک: ج 24، ص299ـ307).

پاسخ به نیازهاى جنسى فقط از طریق مشروع

(وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ * فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ)
و آنها که دامان خویش را (از بى عفتى) حفظ مى کنند، * جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند آمیزش ندارند)، به یقین چنین کسانى مورد سرزنش نخواهند بود. * و هر کس جز اینها را طلب کند، متجاوز است. (سوره معارج، آیات 29-31)
تفسیر :

بخش دیگرى از ویژگى هاى بهشتیان

در آیات گذشته، چهار وصف از اوصاف ویژه مؤمنان راستین و آنها که در قیامت اهل بهشتند ذکر شد، و در این آیات، به یک وصف دیگر اشاره مى کند که مجموعاً نُه وصف مى شود.
در نخستین توصیف مى فرماید: «آنها کسانى هستند که فروج(187) خویش را از بى عفتى حفظ مى کنند» (وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ).
«مگر نسبت به همسران و کنیزانشان که در بهره گیرى از آنها هیچگونه ملامت و سرزنش ندارند» (إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ).
بدون شک، غریزه جنسى از غرائز سرکش انسان، و سرچشمه بسیارى از گناهان است، تا آنجا که بعضى معتقدند: در تمام پرونده هاى مهم جنایى، اثرى از این غریزه دیده مى شود، لذا، کنترل و حفظ حدود آن از نشانه هاى مهم تقوا است و به همین دلیل، بعد از ذکرِ نماز، کمک به نیازمندان، ایمان به روز قیامت و ترس از عذاب الهى، کنترل این غریزه ذکر شده است.
استثنایى که ذیل آن آمده نشان مى دهد: منطق اسلام هرگز این نیست که این غریزه به کلى محو و نابود شود و مانند: راهبان و کشیشان، بر خلاف قانون خلقت گام بردارد که این عملى است غالباً غیر ممکن، و به فرض امکان، غیر منطقى، و لذا رهبان ها نیز نتوانستند این غریزه را از صحنه زندگى حذف کنند، و اگر به طور رسمى ازدواج نمى کنند، بسیارى از آنها چون به خلوت مى روند، آن کار دیگر مى کنند!.
رسوایى هایى که از این رهگذر به بار آمده کم نیست، که مورخان مسیحى همچون «ویل دورانت» و غیر او پرده از روى آن برداشته اند.
تعبیر به «ازدواج»، همسرانِ دائمى و موقت هر دو را شامل مى شود، و اینکه بعضى گمان کرده اند: این آیه «ازدواج موقت» را نفى مى کند، به خاطر آن است که نمى دانند آن هم نوعى ازدواج است.
در آیه بعد، براى تأکید بیشتر روى همین موضوع مى افزاید: «کسانى که ماوراى آن را طلب کنند متجاوز و خارج از مرزهاى الهى هستند» (فَمَنِ ابْتَغى وَرَاءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العَادُونَ).
و به این ترتیب، اسلام طرح جامعه اى مى ریزد که هم به غرائز فطرى در آن پاسخ داده مى شود، و هم آلوده فحشاء، فساد جنسى و مفاسد ناشى از آن نیست.
البتّه کنیزان از نظر اسلام، داراى بسیارى از شرایط همسر و انضباط هاى قانونى هستند، هر چند در عصر و زمان ما موضوع آن منتفى است (ر.ک: ج 25، ص 43 ـ 45).