فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

1. «خبیثات» و «خبیثون» کیانند؟

در اینکه منظور از «خبیثات» و «خبیثین» و همچنین «طیّبات» و «طیّبین» در آیه مورد بحث کیست، مفسّران بیانات مختلفى دارند :
1. گاه گفته شده است منظور سخنان ناپاک، تهمت، افترا و دروغ است که تعلّق به
افراد آلوده دارد، و به عکس سخنان پاک از آن مردان پاک و باتقواست، و «از کوزه همان برون تراود که در اوست».
2. گاه گفته مى شود: «خبیثات» به معنى سیّئات و مطلق اعمال بد و کارهاى ناپسند است که برنامه مردان ناپاک است و به عکس «حسنات» تعلّق به پاکان دارد.
3. «خبیثات» و«خبیثون» اشاره به زنان و مردان آلوده دامان است، به عکس «طیّبات» و «طیّبون» که به زنان و مردان پاکدامن اشاره مى کند و ظاهراً منظور از آیه همین است، زیرا قرائنى در دست است که معنى اخیر را تأیید مى کند :
الف) این آیات به دنبال آیات افک و همچنین آیه (الزَّانِى لاَ یَنْکِحُ إلاَّ زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لاَ یَنْکِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَ حُرِّمَ ذلِکَ عَلَى الْمُوْمِنِینَ) آمده و این تفسیر هماهنگ با مفهوم آن آیات است.
ب) جمله (أُولَـئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ) «آنها (زنان و مردان پاکدامن) از نسبت هاى ناروایى که به آنان داده مى شود، منزّه و پاکند» قرینه دیگرى بر این تفسیر است.
ج) اصولاً قرینه مقابله، خود نشانه این است که منظور از «خبیثات» جمع مؤنّث حقیقى است، و اشاره به زنان ناپاک است در مقابل «خبیثون» که جمع مذکّر حقیقى است.
د) از همه اینها گذشته، در حدیثى از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که «این آیه همانند آیه (الزَّانِى لاَ یَنْکِحُ إِلاَّ زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً) است، زیرا گروهى بودند که تصمیم گرفتند با زنان آلوده ازدواج کنند، خداوند آنها را از این کار نهى کرد و این عمل را ناپسند شمرد». (154)
هـ) در روایات «کتاب نکاح» نیز مى خوانیم: یاران امامان گاه سؤال از ازدواج با زنان «خبیثة» مى کردند که با جواب منفى روبه رو مى شدند. این خود نشان مى دهد «خبیثة» اشاره به زنان ناپاک است نه «سخنان» و نه «اعمال» ناپاک. (155)
سؤال دیگر اینکه آیا منظور از خبیث بودن این دسته از مردان و زنان یا «طیّب» بودن آنها همان جنبه هاى عفّت و ناموسى است؟ یا هر ناپاکى فکرى و عملى و زبانى را شامل مى شود؟
اگر سیاق آیات و روایاتى را که در تفسیر آن آمده در نظر بگیریم محدود بودن مفهوم آیه به معنى اوّل صحیح تر به نظر مى رسد، در حالى که از بعضى از روایات استفاده مى شود خبیث و طیّب در اینجا معنى وسیعى دارد و مفهوم آن منحصر به آلودگى و پاکى جنسى نیست.
روى این جهت بعید به نظر نمى رسد مفهوم نخستین آیه همان معنى خاص باشد، ولى از نظر ملاک، فلسفه و علّت، قابل تعمیم و گسترش است.
و به تعبیر دیگر، آیه فوق در واقع بیان گرایش سنخیت است هر چند با توجّه به موضوع بحث، سنخیت در پاکى و آلودگى جنسى را مى گوید ـ دقّت کنید.

2. آیا این یک حکم تکوینى است یا تشریعى

بدون شک قانون «نوریان مر نوریان را طالبند» و «ناریان مر ناریان را جاذبند» و ضرب المثل معروف «کند همجنس با همجنس پرواز» و همچنین ضرب المثلى که در عربى معروف است: «السِنخِیَّةُ عِلَّةُ الاِنضِمامِ»، همه اشاره به یک سنّت تکوینى است که «ذرّه ذرّه موجوداتى را که در ارض و سما است در بر مى گیرد که جنس خود را همچو کاه و کهربا جذب مى کنند».
همه جا همنوعان سراغ همنوعان مى روند، و هر گروه و هر دسته اى با هم سنخان خود گرم و صمیمى اند.
امّا این واقعیّت مانع از آن نخواهد بود که آیه بالا همانند آیه «الزّانِیَةُ لا یَنکِحَها إلّا زانَ أو مُشرِکٌ» اشاره به یک حکم شرعى باشد که ازدواج با زنان آلوده حدّاقل در مواردى که مشهور و معروف به عمل منافى عفّت اند، ممنوع است.
مگر همه احکام تشریعى ریشه تکوینى ندارد؟ مگر سنّت هاى الهى در تشریع و تکوین هماهنگ نیستند؟ (براى توضیح بیشتر به شرحى که ذیل آیه مزبور ذکر کردیم مراجعه فرمایید).

3. پاسخ به یک سؤال

در اینجا سؤالى مطرح است و آن این است که در طول تاریخ یا در محیط زندگى خود گاه مواردى را مى بینیم که با این قانون هماهنگ نیست. به عنوان مثال در خود
قرآن آمده است که همسر نوح و همسر لوط، زنان بدى بودند و به آنها خیانت کردند (156)و در مقابل، همسر فرعون از زنان باایمان و پاکدامن بود که گرفتار چنگال آن طاغوت بى ایمان گشته بود. (157)
در مورد پیشوایان بزرگ اسلام نیز کم و بیش نمونه هایى از این قبیل دیده شده است که تاریخ اسلام گواه آن است.
درپاسخ، علاوه بر اینکه هرقانون کلّى استثناهایى دارد، باید به دو نکته توجّه داشت :
1. در تفسیر آیه گفتیم که منظور اصلى از «خباثت» همان آلودگى به اعمال منافى عفّت است و «طیّب» بودن نقطه مقابل آن است؛ به این ترتیب، پاسخ سؤال روشن مى شود، زیرا هیچ یک از همسران پیامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسى کردن به نفع کفّار است، نه خیانت ناموسى.
اصولاً این عیب از عیوب تنفّرآمیز محسوب مى شود و مى دانیم محیط زندگى شخصى پیامبران از اوصافى که موجب نفرت مردم است باید پاک باشد، تا هدف نبوّت که جذب مردم به آیین خداست، عقیم نماند.
2. از این گذشته، همسران پیامبران و امامان در آغاز کار، حتّى کافر و بى ایمان هم نبودند و گاه بعد از نبوّت به گمراهى کشیده مى شدند که مسلّماً آنها نیز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمى دادند، همان گونه که همسر فرعون در آغاز که با فرعون ازدواج کرد، به موسى ایمان نیاورده بود. اصولاً موسى هنوز متولّد نشده بود، بعداً که موسى مبعوث شد ایمان آورد و چاره اى جز ادامه زندگى توأم با مبارزه نداشت، مبارزه اى که سرانجامش شهادت این زن باایمان بود (ر.ک: ج 14، ص 450 ـ 455).