1. فلسفه تحریم ازدواج با مشرکان
چنانکه دیدیم آیه مورد بحث در یک جمله کوتاه، فلسفه این حکم را بیان کرده که اگر آن را بشکافیم چنین مى شود: ازدواج، پایه اصلى تکثیر نسل و پرورش و تربیت فرزندان و گسترش جامعه است، و محیط تربیتى خانواده در سرنوشت فرزندان فوق العاده مؤثّر است.
از یک سو آثار قطعى وراثت و از سوى دیگر، آثار قطعى تربیت در طفولیت، زیرا نوزادان بعد از تولّد غالبآ در دامان پدر و مادر پرورش مى یابند و در سال هایى که سخت شکل پذیرند زیر نظر آنها هستند.
از سوى سوم، شرک خمیرمایه انواع انحرافات و در واقع آتش سوزانى است، هم
در دنیا و هم در آخرت. ازاین رو قرآن اجازه نمى دهد مسلمانان خود یا فرزندانشان را در این آتش بیفکنند.
از این گذشته مشرکان که افراد بیگانه از اسلامند، اگر از راه ازدواج به خانه هاى مسلمانان راه یابند، جامعه اسلامى گرفتار هرج و مرج و دشمنان داخلى مى شود.
البتّه این تا زمانى است که آنها بر مشرک بودن پافشارى مى کنند، امّا راه به روى آنها باز است مى توانند ایمان بیاورند و در صفوف مسلمانان قرار گیرند و به اصطلاح کفو آنها در مسأله ازدواج شوند.
ضمنآ واژه «نکاح» در لغت، هم به معناى آمیزش جنسى آمده، هم به معناى عقد ازدواج و در اینجا منظور عقد ازدواج است؛ هرچند راغب در مفردات مى گوید : نکاح در اصل به معناى عقد است، سپس مجازآ در آمیزش جنسى به کار رفته است.
2. مشرکان چه اشخاصى هستند؟
واژه «مشرک» در قرآن غالبآ به بت پرستان اطلاق شده، ولى بعضى از مفسّران معتقدند که مشرک شامل سایر کفّار، مانند یهود، نصارى، مجوس ـ به طور کلّى اهل کتاب ـ نیز مى شود، زیرا هر کدام از این طوایف براى خداوند شریکى قائل شدند؛ نصارى قائل به خدایان سه گانه (تثلیث) و مجوس قائل به خدایان دوگانه اهور مزدا و اهریمن (ثنویت) و یهود، عُزیر را فرزند خدا مى دانستند. این عقاید گرچه شرک آور است، با توجّه به اینکه در آیات متعدّدى مشرکان در برابر اهل کتاب قرار گرفته اند، و با توجّه به اینکه یهود و نصارى و مجوس در اصل متّکى به نبوّت راستین وکتاب آسمانى هستند، معلوم مى شود که منظور قرآن از مشرک همان بت پرست است.
حدیث معروفى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده است که در ضمن وصایاى خود فرمود : «مشرکان را از جزیرة العرب بیرون کنید».(86) شاهد این مدّعاست، زیرا به طور مسلّم
اهل کتاب از جزیرة العرب اخراج نشدند، بلکه به عنوان یک اقلّیّت مذهبى طبق دستور قرآن، با دادن جزیه در پناه اسلام زندگى مى کردند.
3. این آیه منسوخ نشده است
بعضى از مفسّران گفته اند: حکم آیه مورد بحث منسوخ شده و ناسخ آن آیه (وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَاب)(87) است که اجازه ازدواج با زنان اهل کتاب را مى دهد.
این تصوّر از آنجا ناشى شده که گمان کرده اند آیه مورد بحث ازدواج با همه کفّار را تحریم کرده است. بنابراین آیه 5 سوره مائده که اجازه ازدواج با کفّار اهل کتاب را مى دهد، ناسخ این حکم ـ یا مخصّص آن ـ است.
ولى با توجّه به آنچه در تفسیر آیه مورد بحث گفته شد معلوم مى شود که این آیه فقط نظر به ازدواج با بت پرستان دارد نه کفّار اهل کتاب مانند یهود و نصارى (البتّه در مورد ازدواج با کفّار اهل کتاب نیز قرائنى در آیه و روایات اهل بیت علیهم السلام است که نشان مى دهد منظور فقط ازدواج موقّت است).