فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

تفسیر :

این آیه از ایذاءِ مؤمنان سخن مى گوید و براى آن بعد از ایذاءِ خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) اهمّیّت فوق العاده اى قائل مى شود. مى فرماید: «کسانى که مردان و زنان باایمان را به خاطر کارى که انجام نداده اند آزار مى دهند، متحمّل بهتان و گناه آشکارى شده اند» (وَ الَّذِینَ یُوْذُونَ الْمُوْمِنِینَ وَ الْمُوْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَ إِثْمًا مُبِینًا).
چرا که مومن از طریق ایمان پیوندى با خدا و پیامبرش دارد، و به همین دلیل در اینجا در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته.
جمله «بِغَیرِ مَا اکتَسَبوا» اشاره به این است که آنها مرتکب گناهى نشده اند که مستوجب ایذا و آزار باشند، و از اینجا روشن مى شود که هرگاه گناهى از آنان سرزند که مستوجب حد و قصاص و تعزیر باشد، اجراى این امور در حقّ آنها اشکالى ندارد و همچنین امر به معروف و نهى از منکر مشمول این سخن نیست.
مقدّم داشتن «بهتان» بر «اثم مبین» به خاطر اهمّیّت آن است، زیرا بهتان از بزرگ ترین آزارها محسوب مى شود، و جراحت حاصل از آن حتّى از جراحات نیزه و خنجر سخت تر است، آن گونه که شاعر عرب نیز گفته :
جِراحاتُ السِّنانِ لَها التِیامٌ وَ لا یَلتامُ ما جَرَحَ اللِّسانُ :
«زخم هاى نیزه التیام مى یابد امّا زخم زبان التیام پذیر نیست»
در روایات اسلامى نیز اهمّیّت فوق العاده اى به این مطلب داده شده است.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) مى خوانیم که خداوند عزّوجلّ مى فرماید: «لِیَأذَن بِحَربٍ مِنّی مَن آذى عَبدِىَ المُومِنَ؛ آن کس که بنده مؤمن مرا بیازارد اعلان جنگ با من کرده است».(60)
برخى مفسّران گفته اند از لحن آیه استفاده مى شود که گروهى در مدینه بوده اند که براى افراد باایمان شایعه پراکنى مى کردند و نسبت هاى ناروا به آنها مى دادند (و حتّى پیامبر خدا از زبان این موذیان در امان نبود) همان گروهى که در جوامع دیگر و مخصوصاً در جوامع امروز کم نیستند و کار آنها توطئه بر ضدّ نیکان و پاکان و ساختن و پرداختن دروغ ها و تهمت هاست.
قرآن شدیداً آنها را مورد سخت ترین حملات خود قرار داده و اعمال آنان را بهتان و گناه آشکار معرّفى کرده است.
شاهد این سخن در آیات بعد نیز خواهد آمد.
در حدیث دیگر که امام علىّ بن موسى الرّضا (علیه السلام) از جدش پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل کرده چنین آمده است: مَن بَهَتَ مؤمِناً أو مؤمِنَةً أو قالَ فیهِ ما لَیسَ فیهِ أقامَهُ اللّهُ تَعالى یَومَ القِیامَةِ عَلى تَلٍّ مِن نارٍ حَتّى یَخرُجَ مِمّا قالَهُ فیهِ : «کسى که مرد یا زن مسلمانى را بهتان زند، یا درباره او سخنى بگوید که در او نیست، خداوند او را در قیامت روى تلّى از آتش قرار مى دهد تا از عهده آنچه گفته برآید»)61 ((ر.ک: ج 17، ص 451ـ435).

دوم : حقوق متفاوت زن و مرد(تفاوت در قصاص)

تفاوت در قصاص
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِصَاصُ فِى الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الاْنثَى بِالاْنثَى فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَىْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ)
اى افرادى که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن. پس اگر کسى از سوى برادر (دینى) خود، چیزى به او بخشیده شود، باید از راه پسندیده پیروى کند؛ و قاتل نیز، به نیکى دیه را (به ولىّ مقتول) بپردازد؛ این، تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگار شما! و کسى که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکى خواهد داشت. (سوره بقره، آیه 178)

آیا خون مرد رنگین تر است؟

ممکن است بعضى ایراد کنند که در آیات قصاص دستور داده شده که نباید مرد به سبب قتل زن مورد قصاص قرار گیرد، مگر خون مرد از خون زن رنگین تر است؟
چرا مرد جنایتکار به سبب کشتن زن و ریختن خون ناحق از انسان هایى که بیش از نصف جمعیّت روى زمین را تشکیل مى دهند، قصاص نشود؟!
در پاسخ باید گفت: مفهوم آیه این نیست که مرد نباید در برابر زن قصاص شود، بلکه همان طور که در فقه اسلام مشروحآ بیان شده است، اولیاى زن مقتول مى توانند مرد جنایتکار را به قصاص برسانند به شرط آنکه نصف مبلغ دیه را بپردازند.
به عبارت دیگر منظور از عدم قصاص مرد در برابر قتل زن، قصاص بدون قید و شرط است ولى با پرداخت نصف دیه، کشتن او جایز است.
ناگفته پیداست که پرداخت مبلغ مزبور براى اجراى قصاص، نه براى این است که زن از مرتبه انسانى دورتر است و یا خون او کمرنگ تر از خون مرد است، این توهّمى است کاملاً بیجا و غیر منطقى که شاید لفظ و تعبیر «خونبها» ریشه این توهّم شده است، پرداخت نصف دیه تنها براى جبران خسارتى است که از قصاص مرد متوجّه خانواده او مى شود ـ دقّت کنید.
توضیح اینکه: مردان غالبآ در خانواده عضو مؤثّر اقتصادى هستند و مخارج خانواده را متحمّل مى شوند و با فعالیّت هاى اقتصادى خود چرخ زندگى خانواده را به گردش در مى آورند. بنابراین، تفاوت میان از بین رفتن مرد و زن، از نظر اقتصادى و جنبه هاى مالى بر کسى پوشیده نیست که اگر این تفاوت مراعات نشود، خسارت بى دلیلى به بازماندگان مرد مقتول و فرزندان بى گناه او وارد مى شود. ازاین رو اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ دیه در مورد قصاص مرد، رعایت حقوق همه افراد را کرده، و از این خلاءِ اقتصادى و ضربه نابخشودنى که به یک خانواده مى خورَد، جلوگیرى نموده است. اسلام هرگز اجازه نمى دهد که به بهانه لفظ «تساوى»، حقوق افراد دیگرى مانند فرزندان شخصى که مورد قصاص قرار گرفته است پایمال گردد.
البتّه ممکن است زنانى براى خانواده خود نان آورتر از مردان باشند، ولى مى دانیم احکام و قوانین بر محور افراد دور نمى زند بلکه کلّ مردان را با کلّ زنان باید سنجید ـ دقّت کنید (ر.ک: ج 1، ص 689 و 690).