شأن نزول :
در عصر جاهلیّت عرب مرسوم بود که تنها مردان را وارث مى شناختند و معتقد بودند آن که قدرت حمل سلاح و جنگ و دفاع از حریم زندگى و احیانآ غارتگرى
ندارد ارث به او نمى رسد، به همین دلیل زنان و کودکان را از ارث محروم مى ساختند و ثروت میّت را در میان مردان دورتر تقسیم مى کردند.
یکى از انصار به نام اوس بن ثابت از دنیا رفت و فرزندان خردسالى بر جاى گذارد. عموزاده هاى او به نام خالد و عرفطه اموالش را میان خود تقسیم کردند و به همسر و فرزندان او چیزى ندادند.
همسرش به پیامبر (صلی الله علیه و آله) شکایت کرد. تا آن زمان، حکمى درباره ارث بستگان در اسلام نازل نشده بود. آیه فوق نازل شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن دو تن را خواست و به آنها دستور داد در اموال مزبور هیچ گونه دخالت نکنند و آن را براى بازماندگان درجه اوّل، یعنى فرزندان و همسر او بگذارند تا طرز تقسیم آن در میان آنها در پرتو آیات بعد روشن گردد. (52)
تفسیر :
گام دیگرى براى حفظ حقوق زن
این آیه در حقیقت گام دیگرى براى مبارزه با رسوم غلطى است که در آن، زنان و کودکان را از حقّ مسلّم خود محروم مى ساخت. بنابراین مکمّل بحث هایى است که در آیات سابق گذشت، زیرا اعراب با رسم غلط و ظالمانه اى که داشتند زنان و فرزندان خردسال را از حقّ ارث محروم مى ساختند.
آیه روى این قانون غلط خطّ بطلان کشیده، مى فرماید: «براى مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان از خود بر جاى مى گذارند، سهمى است؛ و براى زنان نیز سهمى از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان بر جاى مى گذارند سهمى است؛ خواه آن مال، کم باشد یا زیاد» (لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَ الاْقْرَبُونَ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَ الاْقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ).
بنابراین هیچ یک حق ندارد سهم دیگرى را غصب کند.
سپس در پایان آیه براى تأکید مطلب مى فرماید: «این سهمى است تعیین شده و پرداختنى» تا در این بحث تردیدى باقى نماند (نَصِیبًا مَفْرُوضًا).
ضمنآ همان طور که مى بینیم آیه فوق یک حکم عمومى براى همه موارد ذکر مى کند. بر این اساس کسانى که فکر مى کنند اگر پیامبران ثروتى داشته باشند به عنوان ارث به بستگان آنها نمى رسد، برخلاف آیه فوق است (البتّه منظور اموال شخصى پیغمبر است و گرنه اموال بیت المال که متعلّق به مسلمین است، طبق قانون بیت المال در موارد خود مى بایست صرف گردد).
همچنین از عموم آیه فوق و آیات دیگرى که بعدآ درباره ارث مى خوانیم روشن مى شود که قائل شدن به «تعصیب» یعنى اختصاص دادن قسمتى از مال به مردانى که از طرف پدر با میّت ارتباط دارند در پاره اى از موارد ـ همان طور که دانشمندان اهل تسنّن قائل هستند ـ نیز برخلاف تعلیمات قرآن است، زیرا لازمه آن محروم ساختن زنان از ارث در بعضى از موارد است و این نوعى تبعیض جاهلى است که اسلام آن را با آیه فوق و مانند آن نفى کرده است ـ دقّت کنید (تفسیر نمونه، ج 3، ص 348 ـ 350).
دفاع از حقوق زنان
(وَ یَسْتَفْتُونَکَ فِى النِّسَاءِ قُلِ اللهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَ مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فِى الْکِتَابِ فِى یَتَامَى النِّسَاءِ اللاَّتِى لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنکِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنْ الْوِلْدَانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتَامَى بِالْقِسْطِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللهَ کَانَ بِهِ عَلِیمآ)
از تو در باره (حکم و حقوق) زنان مى پرسند؛ بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد و آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوقشان را به آنها نمى دهید و مى خواهید با آنها ازدواج کنید، و نیز آنچه درباره کودکان صغیر و ناتوان براى شما بیان شده است، (بخشى از سفارش هاى خدا در این زمینه است؛ و به شما سفارش مى کند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید. و هر کار نیکى انجام مى دهید، خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شایسته مى دهد)». (سوره نساء، آیه 127)
تفسیر :