مرحله نوین در زندگى زن
با ظهور اسلام و تعلیمات ویژه آن، زندگى زن وارد مرحله نوینى گردید که با دو مرحله گذشته بسیار فاصله داشت؛ در این دوره زن استقلال خود را یافت و از کلّیه حقوق فردى و اجتماعى وانسانى برخوردار گردید. پایه تعلیمات اسلام در مورد زن همان است که در آیات مورد بحث مى خوانیم: (وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذى عَلَیهِنَّ بِالمَعروفِ)، یعنى زن همان اندازه که در اجتماع وظایف دشوارى دارد حقوق قابل توجّهى نیز داراست. اسلام زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار دانسته و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است مى بیند. بدین رو هر دو را در یک صف قرار داده و با خطاب هاى (یا أیُّهَا النّاسُ) و (یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنوا) مخاطب ساخته است.
برنامه هاى تربیتى و اخلاقى و علمى را براى آنها لازم کرده است و با آیاتى مثل : (وَمَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُوْمِنٌ فَأُولَـئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ)(13) وعده برخوردارشدن از سعادت کامل به هر دو جنس داده، وبا آیاتى مانند (مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُوْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُون)(14) مى گوید: هر یک از زن و مرد مى توانند با انجام دادن برنامه هاى اسلام و وظایف الهى، به تکامل معنوى و مادّى برسند و به حیات پاکیزه و طیّب که سراسر سعادت و نور است گام نهند.
اسلام زن را مانند مرد به تمام معنى مستقل و آزاد مى داند و قرآن با آیاتى نظیر (کُلُّ
نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهینَةٌ)(15) (یا) (مَنْ عَمِلَ صالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا)(16) این آزادى را براى عموم افراد اعمّ از زن و مرد بیان مى دارد و لذا در برنامه هاى مجازاتى هم مى بینم در آیاتى مثل (الزَّانِیَةُ وَالزَّانِى فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ)(17) ومانند آن، هر دو را به مجازات واحدى محکوم مى کند.
از طرفى چون استقلال لازمه اراده و اختیار است، اسلام این استقلال را در کلّیه حقوق اقتصادى مى آورد و انواع و اقسام ارتباطات مالى را براى زن بلامانع دانسته و او را مالک درآمد و سرمایه هاى خویش مى شمارد. در آیه 32 سوره نساء مى خوانیم : (لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ).
باتوجّه به واژه «اکتساب» که برخلاف «کسب»، براى به دست آوردن مالى است که نتیجه اش متعلّق به شخص به دست آورنده است،(18) و نیز با در نظر گرفتن قانون کلّى «النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلَى أَمْوَالِهِمْ؛ همه مردم بر اموال خویش مسلطّاند»(19) به دست مى آید چگونه اسلام به استقلال اقتصادى زن احترام گذارده و بین زن و مرد تفاوتى نگذاشته است.
خلاصه آنکه زن در اسلام یک رکن اساسى اجتماع به شمار مى رود و هرگز نباید با او معامله یک موجود فاقد اراده و وابسته و نیازمند به قیّم نمود (ر.ک: ج 2، ص195-197).
خلقت زن و مرد از گوهر واحد
(یَاأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِى خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کَثِیرآ وَنِسَآءً وَاتَّقُواْ اللهَ الَّذِى تَسَآءَ لُونَ بِهِ وَالاْرْحَامَ إِنَّ اللهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبآ)
اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید همان کسى که (همه) شما را از یک انسان آفرید؛ و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمین) منتشر ساخت. و از خدایى بپرهیزید که هرگاه چیزى از یکدیگر مى خواهید، نام او را مى برید و (نیز) از (قطع رابطه با) خویشاوندان (پرهیز کنید) زیرا خداوند، مراقب شماست.
(سوره نساء، آیه 1)
تفسیر :
اکنون ببینیم منظور از «نَفسٍ واحِدَةٍ» کیست؟
آیا منظور از «نفس واحده» یک فرد شخصى است یا یک واحد نوعى (یعنى جنس مذکّر)؟
شکى نیست که ظاهر این تعبیر همان واحد شخصى را مى رساند و اشاره به نخستین انسانى است که قرآن او را به نام «آدم»، پدر انسان هاى امروز معرّفى کرده و تعبیر «بنى آدم» که در آیات فراوانى از قرآن وارد شده نیز اشاره به همین است؛ و احتمال اینکه منظور وحدت نوعى بوده باشد از ظاهر آیه بسیار دور است.
در جمله بعد مى فرماید: «همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد» (وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا).
بعضى از مفسّران از این تعبیر چنین فهمیده اند که همسر آدم «حوّا» از بدن آدم آفریده شده است و پاره اى از روایات غیر معتبر را که مى گوید حوّا از یکى از دنده هاى آدم آفریده شده(20)، شاهد بر آن گرفته اند.
در فصل دوم از «سفر تکوین» تورات نیز به این معنى تصریح شده است. (21)
ولى با توجّه به سایر آیات قرآن هر گونه ابهامى از تفسیر این آیه برداشته مى شود و معلوم مى شود منظور از آن این است که خداوند همسر او را از جنس او(بشر) آفرید.
در آیه 21 سوره روم مى خوانیم: (وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا) «از نشانه هاى قدرت خدا این است که همسران شما را از جنس شما آفرید تا با آنان آرامش بیابید».
و در آیه 72 سوره نحل مى فرماید: (وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا) «خداوند همسران شما را از جنس شما قرار داد».
روشن است که در این آیات مى خوانیم: «همسرانتان را از شما قرار داد» معنى آن این است که از جنس شما قرار داد نه از اعضاى بدن شما.
و طبق روایتى که از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر عیّاشى نقل شده، خلقت حوّا از یکى از دنده هاى آدم شدیدآ تکذیب شده و تصریح گردیده که حوّا از باقیمانده خاک آدم آفریده شده است. (22)
سپس در جمله بعد مى فرماید: «خداوند از آدم و همسرش، مردان و زنان فراوانى به وجود آورد» (وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَ نِسَاءً).
از این تعبیر استفاده مى شود که تکثیر نسل فرزندان آدم تنها از طریق آدم و همسرش صورت گرفته و موجود ثالثى در آن دخالت نداشته است (ر.ک: ج 3، ص313-315).