فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

نکته :

زنده به گور کردن دختران از دردناک ترین و وحشیانه ترین پدیده هاى عصر جاهلیت عرب، پدیده «وأد» است که در قرآن مجید مکرر به آن اشاره شده.
گرچه بعضى معتقدند: این جنایت در همه قبائل عرب عمومیت نداشته، و تنها در قبیله «کنده» (یا بعضى از قبائل دیگر) بوده است، ولى مسلّمآ مسأله نادرى نیز محسوب نمى شده، و گرنه قرآن با این تأکید و به طور مکرر، روى آن صحبت نمى کرد.
به علاوه، این کار، به قدرى وحشتناک است که حتى موارد نادر آن، قابل دقّت وبررسى است.
مفسّران گفته اند: در جاهلیت عرب، هنگامى که وقت وضع حمل زن فرا مى رسید، همسرش حفره اى در زمین حفر مى کرد و بالاى آن مى نشست، اگر نوزاد دختر بود، آن را در میان حفره پرتاب مى کرد، و اگر پسر بود، آن را نگاه مى داشت، لذا، یکى از شعراى آنها در همین زمینه با لحن افتخار آمیزى مى گوید :
سَمَّیتُها إِذا وُلِدَت تَمُوتُ وَ القَبرُ صِهرٌ ضامِنٌ ذَمِیتُ
«نام آن نوزاد دختر را به هنگام تولد تموت (یعنى مى میرد در مقابل یحیى که مفهومش این است: زنده مى ماند) گذاشتم! و قبر، داماد من است که او را در بر گرفته و خاموش ساخته است»!. (11)

عامل پیدایش این جنایت، امور مختلفى بوده است از جمله :
عدم ارزش زن، به عنوان یک انسان در جامعه جاهلى.
مسأله فقر شدید که بر آن جامعه حاکم بوده، مخصوصاً با توجّه به اینکه دختران همانند پسران قادر بر تولید اقتصادى نبودند، و در غارتگرى ها شرکت نداشتند.
همچنین، این فکر که در جنگ هاى فراوان قبیله اى آن روز، ممکن بود دختران به اسارت در آیند، و به اصطلاح نوامیس آنها به دست بیگانگان بیفتد و از این راه لکه ننگى بر دامنشان بنشیند، در این کار بى اثر نبود.
این عوامل چندگانه، دست به دست هم داد، و پدیده وحشتناک «وأد» و زنده به گور کردن دختران را به وجود آورده بود.
با نهایت تأسف، این مسأله به اشکال دیگرى در جاهلیت قرون اخیر نیز خودنمایى مى کند، در شکل آزادى سقط جنین که به صورت قانونى در بسیارى از کشورهاى به اصطلاح متمدن رواج یافته، اگر عرب جاهلى بعد از تولد، نوزادان را مى کشت، انسان هاى متمدن عصر ما آن را در شکم مادر مى کشند!
شرح بیشترى در این زمینه در ذیل آیه 59 سوره نحل نوشتیم.
قابل توجّه اینکه: قرآن مجید به قدرى این مسأله را زشت و منفور شمرده، و با آن برخورد قاطع کرده است که: حتى رسیدگى به این موضوع را مقدم بر مسأله نشر نامه هاى اعمال در قیامت و دادخواهى در مسائل دیگر مى شمرد، و این نهایت اهتمام اسلام را به خون انسان ها و مخصوصاً انسان هاى بى گناه، همچنین ارزش جنس زن را از دیدگاه اسلام نشان مى دهد.
نکته دیگرى که توجّه به آن در اینجا لازم است اینکه: قرآن نمى گوید از قاتلین سؤال مى کنند، بلکه مى گوید از این کودکان معصوم سؤال مى شود که گناهشان چه بوده است که چنین بیرحمانه کشته شدند؟ گویى قاتلین ارزش بازپرسى را هم ندارند، به علاوه شهادت و گواهى این مقتولین به تنهایى کافى است (ر.ک: ج 26، ص186-189).

فصل دوم: زن در دیگر اقوام

سرگذشت دردناك زنان در طول تاریخ

زن در طول تاریخ جریان پرماجرا و دردآلودى دارد که از مهم ترین مباحث جامعه شناسى روز به شمار مى رود. به طور کلّى دوران زندگى زن را به دو دوره مى توان تقسیم کرد :
نخست دوران ماقبل تاریخ که امروز اطّلاع صحیحى از وضع زن در آن دوره در دست نیست و شاید در آن دوران از حقوق طبیعى بیشترى برخوردار بوده است.
با شروع تاریخ بشر نوبت به دوره دوم رسید. در این دوره در بعضى از جوامع، زن به عنوان یک شخصیّت غیر مستقل در حقوق اقتصادى و سیاسى و اجتماعى شناخته مى شد. این وضع در پاره اى از کشورها تا قرون اخیر ادامه داشت. این طرز تفکّر درباره زن حتّى در قانون مدنى به اصطلاح مترقّى فرانسه هم دیده مى شود که به عنوان نمونه به چند مادّه از موادّى که درباره روابط مالى زوجین سخن مى گوید اشاره مى شود :
از مادّه 215 و 217 استفاده مى شود که زن شوهردار نمى تواند بدون اجازه و امضاى شوهر خود هیچ عمل حقوقى را انجام دهد و هرگونه معامله براى او محتاج به اذن شوهر است (البتّه در صورتى که شوهر نخواهد از قدرتش سوءِ استفاده کرده و بدون علّت موجّه از اجازه دادن امتناع ورزد).
طبق مادّه 1242 شوهر حق دارد به تنهایى در دارایى مشترک بین زن و مرد هرگونه تصرّف که بخواهد بکند و اجازه زن هم لازم نیست (البتّه با این قید که هر معامله اى که از حدود اداره کردن خارج باشد موافقت و امضاى زن لازم نیست).
و از این بالاتر در مادّه 1428 حقّ اداره کلّیه اموال اختصاصى زن هم به مرد محوّل
شده است (البتّه با این قید که در هرگونه معامله اى که از حدود اداره کردن خارج باشد، موافقت و امضاى زن نیز لازم است).(12)
در محیط پیدایش اسلام ـ یعنى حجاز ـ نیز قبل از ظهور پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با زن همان معامله انسان وابسته غیر مستقل مى شد. رفتار آنها به بشرهاى نیمه وحشى شباهت بسیارى داشت، زیرا به وضع رسوا و ننگینى از زن بهره بردارى مى کردند.
زن در آن محیط آن چنان بى اراده و بى اختیار بود که گاهى جهت ارتزاق صاحب خود، در معرض کرایه قرار مى گرفت. محرومیّت از تمدّن و ابتلاى به فقر، آنها را گرفتار خشونت عجیبى کرده بود که جنایت معروف «وَأد» (زنده به گور کردن) را در مورد آنان مرتکب مى شدند (ر.ک: ج 2، ص 194و195).