فهرست کتاب


زن در تفسیر نمونه

آیت الله مکارم شیرازی تهیه و تنظیم : سعید داودی

كشتن فرزند از ترس فقر

(وَلاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئآ کَبِیرآ)
و فرزندانتان را از ترس فقر، به قتل نرسانید؛ ما آنها و شما را روزى مى دهیم؛ به یقین کشتن آنها گناه بزرگى است! (سوره اسراء، آیه 31)

تفسیر :

در این آیه به یک عمل زشت جاهلى که از فجیع ترین گناهان بود اشاره کرده مى گوید: «فرزندانتان را از ترس فقر نکُشید» (وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاَقٍ).
روزى آنها بر شما نیست، «ما آنان و شما را روزى مى دهیم» (نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ).
«چرا که قتل آنها گناه بزرگى است» (وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْأً کَبِیرًا).
از این آیه به خوبى استفاده مى شود که وضع اقتصادى عرب جاهلى به قدرى سخت و رنج آور بوده که گاهى حتّى فرزندان دلبند خود را به خاطر عدم توانایى در تأمین نیازهاى آنها مى کشتند.
در اینکه عرب جاهلى فقط دختران را به زیر خاک پنهان مى کرد، یا پسران را نیز از ترس فقر مى کشت، در میان مفسّران گفت وگوست :
بعضى معتقدند که اینها همه اشاره به زنده به گور کردن دختران است که به دو دلیل این کار را انجام مى دادند. یکى اینکه مبادا در آینده در جنگ ها به اسارت دشمنان در آیند، نوامیس آنان به چنگال بیگانه بیفتد، دیگر اینکه فشار فقر و عدم توانایى در تأمین هزینه زندگى آنها سبب قتلشان مى شد چرا که دختر در آن جامعه تولیدکننده نبود بلکه غالباً مصرف کننده محسوب مى شد.
درست است که پسران نیز در آغاز عمر مصرف کننده بودند ولى عرب جاهلى همیشه به پسران به عنوان یک سرمایه مهم مى نگریست و حاضر به از دست دادن آنها نبود.
برخى دیگر عقیده دارند که آنها دو نوع قتل فرزند داشتند: نوعى که به پندار غلط خودشان به خاطر حفظ ناموس بود و این اختصاص به دختران داشت، و نوعى دیگر از ترس فقر صورت مى گرفت و آن جنبه عمومى داشت و پسر و دختر در آن تفاوت نمى کرد.
ظاهر تعبیر آیه که ضمیر جمع مذکّر در آن به کار رفته (قَتلَهُم) مى تواند دلیلى بر این نظر بوده باشد، زیرا اطلاق جمع مذکّر به پسر و دختر به طور مجموع از نظر ادبیّات عرب ممکن است ولى براى خصوص دختران بعید به نظر مى رسد.
امّا اینکه گفته شد پسران قادر بر تولید بودند و سرمایه اى محسوب مى شدند کاملاً صحیح است، امّا این در صورتى است که توانایى بر هزینه آنها در کوتاه مدّت داشته باشند، در حالى که گاهى آن قدر در فشار بودند که حتّى توانایى بر اداره زندگى آنها در کوتاه مدّت هم نداشتند (و به همین دلیل تفسیر دوم صحیح تر به نظر مى رسد).
به هر حال این یک توهّم بیش نبود که روزى دهنده فرزندان، پدر و مادرند. خداوند اعلام مى کند که این پندار شیطانى را از سر به در کنند و به تلاش هر چه بیشتر برخیزند، خدا هم کمک نموده زندگى آنها را اداره مى کند.
قابل توجّه اینکه ما از این جنایت زشت و ننگین وحشت مى کنیم در حالى که همین جنایت به شکل دیگرى در عصر ما، حتّى در به اصطلاح مترقّى ترین جوامع، انجام مى گیرد و آن، اقدام به سقط جنین در مقیاس بسیار وسیع، به خاطر جلوگیرى از افزایش جمعیّت و کمبودهاى اقتصادى است. (7)
جمله «خَشیَةَ إملاقٍ» نیز اشاره لطیفى به نفى این پندار شیطانى است. در واقع مى گوید این تنها یک ترس است که شما را به این خیانت بزرگ تشویق مى کند، نه یک واقعیّت.
ضمناً باید توجّه داشت که جمله «کانَ خِطأً کَبِیرًا» با توجّه به اینکه «کان» فعل ماضى است، اشاره و تأکید بر این موضوع است که قتل فرزندان، گناهى است بزرگ که از دیرباز در میان انسان ها شناخته شده و زشتى آن در اعماق فطرت جاى دارد لذا مخصوص به عصر و زمانى نیست (ر.ک: ج 12، ص 118 ـ 121).

خشم و اندوه از شنیدن تولد دختر

(وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءآ إِنَّ الاْنسَانَ لَکَفُورٌ مُّبِینٌ * أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُمْ بِالْبَنِینَ * وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَانِ مَثَلا ظَلَّ وَجْهُهُمُسْوَدّآ وَهُوَ کَظِیمٌ * أَوَمَنْ یُنَشَّؤُا فِى الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِى الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ * وَجَعَلُوا الْمَلاَئِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثآ أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ)
آنها براى او از میان بندگانش جزئى قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند)؛ انسان ناسپاسى آشکار است * آیا از میان مخلوقاتش دختران را (براى خود) انتخاب کرده و پسران را مخصوص شما ساخته است؟! * در حالى که هرگاه یکى از آنها را به همان چیزى که براى خداوند رحمان شبیه قرار داده ]=به تولّد دختر[ بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه مى شود و خشمگین مى گردد. * آیا کسى را که در میان زینت ها پرورش مى یابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست (فرزند خدا مى خوانید)؟! * و آنها فرشتگان را که بندگان خداوند رحمانند مؤنّث پنداشتند؛ آیا هنگام آفرینش آنها حضور داشته اند؟! گواهى آنان نوشته مى شود و (از آن) بازخواست خواهند شد.
(سوره زخرف، آیات 15-19)
تفسیر :