فهرست کتاب


راه رشد(تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی)

اکبر دهقان

پذیرفته شدن توبه و ردّ آن

انسان ها از نظر پذیرفته شدن توبه و ردّ آن سه گروه هستند:
الف) توبه گروهى قطعاً پذیرفته مى شود و آنان كسانى اند كه از روى نادانى و جهالت معصیت كرده اند «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ»(776)
ب) توبه گروهى از انسان ها قطعاً پذیرفته نمى شود و آنان كسانى اند كه در حال احتضار توبه كنند یا در حال كفر از دنیا بروند. «وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ »(777)
یك نمونه كسانى كه توبه آنان پذیرفته نشد فرعون است «حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ»(778)
ج) گروهى نه توبه آن ها قطعاً پذیرفته مى شود و نه قطعاً رد مى شود بلكه به مشیّت خداوند بستگى دارد و آن ها كسانى اند كه از روى عمد و قصد گناه انجام داده اند. «وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن یَشَاءُ»(779)

توبه در روایات

1. اهمیّت توبه: قال الباقرعلیه السلام: «ان اللَّه اشد فرحاً بتوبة عبده من رجل اضل راحلته و زاده فى لیلة ظلماء فوجدها فاللَّه اشد فرحاً بتوبة عبده من ذلك الرجل براحلته حین وجدها»(780)
امام باقرعلیه السلام مى فرماید: خداوند متعال خوشحال تر مى شود به توبه بنده خود، از مردى كه در شب تاریك در بیابانى مركب و توشه خود را گم كند و ناگاه آن را بیاید.
2. توبه مایه پاكى از گناه: حضرت على علیه السلام مى فرماید: «التوبه تطهر القلوب و تغسل الذنوب» توبه، وسیله تطهیر و پاكى قلوب و باعث پاك شدن گناهان است و نیز مى فرماید: «حسن التوبة یمحو الحوبة»(781) نیكو توبه نمودن، معصیت را از بین مى برد.(782)
3. توبه مایه نزول رحمت: حضرت على علیه السلام مى فرماید: «التوبه تستنزل الرحمه» توبه موجب نزول رحمت الهى است.
4. آسان تر از توبه: قال على علیه السلام: «ترك الذنب اهون من طلب التوبة»(783) ترك گناه، آسان تر از توبه است.
5. عدم جواز تأخیر توبه: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «یابن مسعود لا تقدّم الذنب و لاتؤخر التوبة و لكن قدمّ التوبة و اخّر الذنب»(784) پیامبر فرمود: اى پسر مسعود! گناه را جلو نیانداز و توبه را تأخیر نیانداز، بلكه توبه را مقدم بدار و گناه را به تأخیر بیانداز.
6. نشانه هاى تائبان قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «أتدرون من التائب؟ قالوا: الّلهم لا. قال: اذا تاب العبد و لم یرض الخصماء فلیس بتائب، من تاب و لم یزد فى العبادة فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر لباسه فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر رفقائه فلیس بتائب، من تاب و لم یفتح قلبه و لم یوسع كفّه فلیس بتائب، من تاب و لم یقصّر امله و لم یحفظ لسانه فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر خلقه و نیّته فلیس بتائب، من تاب و لم یغیّر خلقه و نیّته فلیس بتائب، من تاب و لم یقدم فضل قوته من بدنه فلیس بتائب، اذا استقام على هذه الخصال فذاك التائب»(785)
پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم از اصحاب خود پرسیدند: آیا مى دانید تائب چه كسى است؟ عرض كردند: نه، فرمود: اگر كسى توبه كند وكسانى را كه به آنان بدى كرده است راضى نكند ولباس خود را تغییر ندهد ودوستان (منحرفش) را تغییر ندهد وقلب خود را باز نكند وبذل وبخشش پیدا نكند وآرزویش را كوتاه و زبانش را حفظ نكند واخلاق ونیتش را تغییر ندهد و طعام خود را كم نكند، تائب نیست و هرگاه انسانى این صفات را تحصیل كند توبه كننده واقعى است.
كلام مرحوم فیض كاشانى
مرحوم فیض كاشانى مى فرماید: توبه از امور اختصاصى نیست بلكه نسبت به اشخاص و احوال عمومیت دارد و هیچ كس از آن بى بهره نیست قال اللَّه تعالى: «وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا»(786) همگى به درگاه خدا توبه كنید. در این آیه خطاب عمومى است و اختصاص به گروه معینى ندارد.
امّا این كه بر هر انسانى لازم است در تمام حالات توبه و انابه نماید. براى آن است كه هیچ كس از معصیت جوارحى بر كنار نیست و به فرض آن كه گاهى از اوقات اعضا و جوارحش مرتكب معصیت نشود، در قلب مرتكب معصیت مى شود و اگر قلباً به ارتكاب معصیت نپردازد از وسوسه شیطان كه او را از ذكر خدا غافل مى سازد بر كنار نیست و ثابت است كه همه این موضوعات موجبات نقص او را فراهم مى سازند و هر یك از این ها داراى اسبابى است و اسباب تركشان همان است كه به ضد آن ها بپردازد و از آن ها رجوع كند و توبه هم به معناى رجوع است و هیچ كس خالى از این نقیصه نیست لیكن در مقدارش، متفاوتند و در اصل گناه مشتركند و اما گناه انبیا و اوصیا مانند گناه ما نیست گناه آن ها این است كه از ذكر دایمى حق باز مى مانند و به امور مباح مى پردازند و چون از توجه به مباحات باز مانند اجرشان مضاعف گردد.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول اكرم با آن كه گناهى مرتكب نمى شد، در هر شبانه روز صد مرتبه استغفار مى كرد. خداوند متعال اولیاى خود را بدون هیچ گناهى به مصیبت ها و ناراحتى هایى دچار مى فرماید تا اجرشان را مضاعف گرداند.
و این كه گناه را استثنا كرده براى آنست كه گناه آنان مانند گناه ما نیست و گناه هر یك از آن ها به اندازه قرب منزلت اوست. قال الصادق علیه السلام انّ رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم یتوب الى اللَّه و یستغفر فى كل یوم و لیلة مأة مرّة من غیر ذنب ان اللَّه یخصّ اولیائه بالمصائب لیأجرهم علیها من غیر ذنب یعنى من غیر ذنب كذنوبنا فان ذنب كل احد انما هو بحسب قدره و منزلته عنداللَّه.(787)
كلام امام خمینى قدس سره
امام خمینى قدس سره مى فرماید: «شخص تائب، پس از توبه نیز آن صفاى باطنى برایش باقى نمى ماند، چنان كه صفحه كاغذى را اگرسیاه كنند و باز بخواهند جلا دهند البته به حال جلاى اولى بر نمى گردد یا ظرف شكسته اى را اگر اصلاح كنند باز به حالت اولى مشكل است عود كند. بسیار فرق است بین دوستى كه در تمام عمر، با صفا و خلوص با انسان رفتار كند با دوستى كه خیانت كند و پس از آن عذر تقصیر طلب نماید». بنابراین، انسان باید حتى الامكان گناه نكند و اگر خداى نخواسته گناه كرد هر چه زودتر در صدد توبه و علاج برآید. و بهار توبه ایام جوانى است كه بار گناهان كم است. انسان در پیرى حرص و طمع او بیشتر است. برفرض كه انسان بتواند در ایام پیرى توبه كند از كجا به پیرى برسد و اجل به او مهلت دهد. كمیاب بودن پیران دلیل بر این است كه مرگ به جوانان نزدیك تر است. انسان در یك شهر پنجاه هزار نفرى، پنجاه نفر پیر هشتاد ساله نمى بیند.(788)

تواضع

یكى از اهداف مهم تربیت نفس پیدا كردن صفت تواضع در برابر خداوند و بندگان اوست. تواضع و انقیاد در برابر احكام و دستورات الهى و نیز فروتنى در برابر بندگان حق از طهارت نفس و تزكیه روح انسان حكایت دارد.
تواضع در قرآن
واژه «تواضع» كه به معناى فروتنى است، در قرآن كریم ذكر نشده ولكن تعبیرهاى مختلفى كه مفهوم تواضع و فروتنى را در بر دارد مطرح شده است. مانند «خبت» «خفض جناح» «لین» «ذلّة» «هون»
آیات ذیل شاهد بر این مطلب است:
1. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ»(789)
2. «وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ»(790)
3. «وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِینَ»(791)
4. «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ»(792)
5. «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِینَ»(793)
6. «وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا»(794)