عوامل پریشانى و نگرانى
1. گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر تاریكى آینده است كه در برابر فكر انسان خودنمایى مى كند. احتمال زوال نعمت ها، بیمارى و ناتوانى و احتیاج انسان را رنج مى دهد، امّا ایمان به خداوند مهربان كه همواره كفالت بندگان خویش را به عهده دارد مى تواند این گونه نگرانى ها را از بین ببرد.
2. گاه گذشته تاریك زندگى، فكر انسان را به خود مشغول مى كند وهمواره او را نگران مى سازد. نگرانى از گناهانى كه انجام داده از كوتاهى ها، لغزش ها، امّا توجه به این كه خداوند توبه پذیر ومهربان است به او آرامش مى دهد.
3. ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مى سازد كه من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چه كنم؟ امّا هنگامى كه به یاد خدا مى افتد و متكى به قدرت و رحمت او مى شود قدرتى كه برترین قدرت هاست و هیچ چیز در برابر او یاراى مقاومت ندارد قلبش آرام مى گیرد.
4. عامل دیگر نگرانى آن است كه انسان گاهى براى رسیدن به یك هدف زحمت زیادى را تحمل مى كند امّا كسى را نمى بیند كه براى زحمت او ارج نهد و قدردانى و تشكر كند این ناسپاسى او را شدیداً رنج مى دهد امّا هنگامى كه احساس كند كسى از تمام تلاش هاى او آگاه است و به آن ها ارج مى نهد پاداش مى دهد دیگر چه جاى نگرانى و بى قرارى است. البته عوامل دیگرى هم براى نگرانى هست ولى بیشتر عوامل به یكى از عوامل فوق باز مى گردد.(754)
توبه
یكى از اهداف تربیت در قرآن مسأله توبه و رجوع به خداوند است، به این معنا كه انسان همیشه در زندگى توبه و رجوع و انابه به سوى خداوند داشته باشد و از عوامل و افكار سابق خود واقعاً نادم و پشیمان باشد.
همه انسان ها در هر سطحى كه باشند لازم است توبه كنند، چون هر كس نسبت به مقام ومنزلتى كه دارد طبعاً یك خطاهایى و تقصیراتى در زندگى و در اعمال دارد كه باید از آنها در نزد پروردگار استغفار كند.
خداوند به اندازه اى لطف و مرحمت نسبت به بندگان دارد كه پذیرش توبه را مستقیم به خود نسبت مى دهد و كسى را در قبولى توبه واسطه و شفیع قرار نمى دهد. قرآن مى فرماید: «هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ »(755) او خداوندى است كه توبه بندگانش را قبول مى كند. در آیه دیگر مى فرماید: «غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ»(756) خداوند گناه بندگان را مى بخشد و توبه آنان را مى پذیرد.
كمّیت و كیفیّت در توبه
یكى از اهداف قرآن كریم در تزكیه روح بشر این است كه انسان ها داراى روحیه توبه و انابه باشند و همیشه خود را بنده مقصر خداوند بدانند، لذا در قرآن كریم مسأله توبه از نظر كمى و كیفى بیان شده است. امّا از نظر كمیت قرآن مى فرماید: «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا»(757) همه انسان ها به سوى خداوند از همه گناهان توبه كنند. امّا از نظر كیفیت «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا»(758) نصوح از نصح (به ضم) مشتق است و به معناى اخلاص است.
«قیل للامام على علیه السلام ما التوبه النصوح فقال علیه السلام ندم بالقلب و استغفار باللسان و القصد على ان لا یعود»(759) از حضرت على علیه السلام پرسیدند: توبه نصوح چیست؟ فرمود: پشیمانى قلبى و استغفار به زبان و تصمیم بر ترك گناه.