فهرست کتاب


راه رشد(تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی)

اکبر دهقان

آثار ذكر الهى

1. نیكو شدن اعمال: «من عمرّ قلبه بدوام الذكر حسنت افعاله فى السرّ والجهر»(734)
2. كلید شایستگى: «مداومة الذكر قوت الارواح و مفتاح الصلاح...»(735)
3. زنده شدن قلب: «فى الذكر حیاة القلوب»(736)
4. نورانى شدن قلب: «علیك بذكر اللَّه فانه نور القلب»(737)
5. كلید انس با پروردگار متعال: «الذكر مفتاح الانس»(738)
6. مایه راندن شیطان: «ذكر اللَّه مطردة الشیطان»(739)
7. پاكى از نفاق: «من اكثر ذكر اللَّه فقد برئ من النفاق»(740)
8. غذاى روح وهمنشینى بامحبوب: «ذكراللَّه قوت النفوس ومجالسةالمحبوب»(741)
9. مایه آرامش جان: «ذكر اللَّه جلاء الصدور و طمأنینة القلوب»(742)
10. سرور اهل تقوا ولذت اهل یقین: «ذكراللَّه مسرّة كل متّقٍ ولذة كل موقن»(743)
11. جلاى دیدگان و نور باطن: «الذكر جلاء البصائر و نور السرائر»(744)
12. مایه شرح صدر: «الذكر شرح الصدر»(745)
13. مایه نزول رحمت الهى: «بذكر اللَّه تنزل الرحمة»(746)
14. مایه هدایت عقل و فكر: «الذكر هدایة العقول و تبصرة النفوس، دوام الذكر ینیر القلب و الفكر»(747)
15. مشمول عطیّه و لطف الهى شدن: «عن ابى عبداللَّه علیه السلام قال ان اللَّه یقول من شغل بذكرى عن مسألتى اعطیته افضل ما اعطى من سألنى»(748)
16. در سایه بهشت الهى به سر بردن: «من اكثر ذكر اللَّه اظلّه اللَّه فى جنّته»(749)
17. شفا یافتن قلب: «یا من اسمه دواء و ذكره شفاء»(750)
18. محبوب خداوند شدن: «من اكثر ذكر اللَّه احبّه»(751)
19. كفّاره گناهان: «اذكروااللَّه كثیراً یكفّر سیئاتكم»(752)
20. كفایت نمودن خداوند: «یابن آدم اذكرنى بعد الصبح ساعة و بعد العصر ساعة اكفّك ما اهمّك»(753)

راه آرامش قلب

همیشه اضطراب ونگرانى یكى از بزرگ ترین بلاهاى زندگى انسان بوده و هست وعوارض ناشى از آن در زندگى فردى واجتماعى كاملاً محسوس است و همیشه آرامش یكى از گمشده هاى مهم بشر بوده و به هر درى مى زند تا آن را پیدا كند. تاریخ بشر پر است از صحنه هاى غم انگیزى كه انسان براى تحصیل آرامش به هر چیزى دست انداخته و در هر وادى گام نهاده است و تن به انواع اعتیادها داده است ولى قرآن كریم با یك جمله كوتاه و پر مغز مطمئن ترین و نزدیك ترین راه را نشان داده و مى گوید: بدانید كه یاد خداوند آرامش دل هاست براى روشن شدن این حقیقت باید به عوامل نگرانى توجه كنیم.

عوامل پریشانى و نگرانى

1. گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر تاریكى آینده است كه در برابر فكر انسان خودنمایى مى كند. احتمال زوال نعمت ها، بیمارى و ناتوانى و احتیاج انسان را رنج مى دهد، امّا ایمان به خداوند مهربان كه همواره كفالت بندگان خویش را به عهده دارد مى تواند این گونه نگرانى ها را از بین ببرد.
2. گاه گذشته تاریك زندگى، فكر انسان را به خود مشغول مى كند وهمواره او را نگران مى سازد. نگرانى از گناهانى كه انجام داده از كوتاهى ها، لغزش ها، امّا توجه به این كه خداوند توبه پذیر ومهربان است به او آرامش مى دهد.
3. ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبیعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مى سازد كه من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چه كنم؟ امّا هنگامى كه به یاد خدا مى افتد و متكى به قدرت و رحمت او مى شود قدرتى كه برترین قدرت هاست و هیچ چیز در برابر او یاراى مقاومت ندارد قلبش آرام مى گیرد.
4. عامل دیگر نگرانى آن است كه انسان گاهى براى رسیدن به یك هدف زحمت زیادى را تحمل مى كند امّا كسى را نمى بیند كه براى زحمت او ارج نهد و قدردانى و تشكر كند این ناسپاسى او را شدیداً رنج مى دهد امّا هنگامى كه احساس كند كسى از تمام تلاش هاى او آگاه است و به آن ها ارج مى نهد پاداش مى دهد دیگر چه جاى نگرانى و بى قرارى است. البته عوامل دیگرى هم براى نگرانى هست ولى بیشتر عوامل به یكى از عوامل فوق باز مى گردد.(754)