فهرست کتاب


راه رشد(تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی)

اکبر دهقان

تقوا در احادیث

1. اهمیت تقوى
الف) خیر دنیا و آخرت: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «من رزق التقى رزق خیر الدنیا والآخرة» كسى كه داراى تقو است خیر دنیا و آخرت را داراست.
ب) مبدأ اخلاق: قال على علیه السلام: «التقوى رئیس الاخلاق»(666)
ج) كلید شایستگى ها: قال على علیه السلام: «التقوى مفتاح الصلاح»(667) تقوى كلید شایستگى هاست.
2. درجات تقوا
قال الصادق علیه السلام: «التقوى على ثلاثة اوجه تقوى باللَّه و هو ترك الحلال فضلاً عن الشبهة و هو تقوى خاص الخاص و تقوى من اللَّه و هو ترك الشبهات فضلاً عن الحرام و هو تقوى الخاص و تقوى من خوف النار و العقاب و هو ترك الحرام و هو تقوى العام»(668) تقوا سه گونه است: تقوا نسبت به خدا و آن عبارت است از ترك حلال تا چه رسد به ارتكاب شبهات و این تقواى خاص الخاص است نوع دیگر تقوا به عنوان ترس از خداست و این تقوا همان است كه آدمى از شبهات چشم مى پوشد تا به حرام آلوده نشود و این نوع از تقوا تقواى خاص است. نوع سوم از تقوا آن است كه آدمى به خاطر ترس از كیفر و عذاب الهى مراعات كند و این همان ترك حرام است كه تقواى عام نامیده مى شود.
3. نشانه هاى تقوا
الف) اخلاص در عمل: قال على علیه السلام: «للمتقى ثلاث علامات اخلاص العمل و قصر الامل و اغتنام المهل(669)» انسان پرهیز كار سه نشانه دارد: اخلاص در عمل، كوتاهى آرزوها، بهره بردارى از فرصت ها.
ب) پرهیز از تكلفات: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «انا و اتقیاء امّتى براء من التكلّف»(670) پیامبر فرمود: من و پرهیز كاران امّتم از تكلّف دوریم.
ج) محاسبه نفس: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «یا اباذر لا یكون الرجل من المتقین حتّى یحاسب نفسه اشدّ من محاسبة الشریك شریكه فیعلم من این مطعمه و من این مشربه و من این ملبسه امن حلّ ذلك ام من حرام»(671)
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله وسلم فرمود اى اباذر! آدمى به تقوا دست نمى یابد جز آن كه خود را به شدیدترین وجه به محاسبه گیرد، همچون محاسبه شریك در مورد شریك خود و بداند كه خوراك و پوشاك وى از چه راهى به دست مى آید آیا از راه مشروع و یا از طریق نامشروع.
د) مخالفت نفس: «اجعلوا قلوبكم بیوتاً للتقوى و لا تجعلوا قلوبكم مأوى الشهوات»(672) دلهاى خود را پایگاه تقوى قرار دهید و آن را جایگاه شهوات نفسانى و شیطانى قرار ندهید.
ه) تسلیم در برابر حق: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «اتقى الناس من قال الحقّ فیماله و علیه»(673) انسان با تقوى كسى است كه سخن حق بگوید، خواه به نفع وى تمام شود یا بر ضرر او.
4. آثار و فواید تقوا
الف) نیل به مقصود: قال على علیه السلام: «اعلموا انّه من یتّق اللَّه یجعل له مخرجاً من الفتن ونوراً من الظلم ویخلّده فیما اشتهت نفسه ونیل له منزلة الكرامة عنده»(674)
آگاه باشید كسى كه تقوا پیشه كند، خداوند براى او راهى در جهت رهایى از فتنه ها فراهم خواهد ساخت و در گمراهى ها نور و بصیرتى را به او ارزانى مى دارد و وى را بدانچه كه تمایل دارد نایل خواهد ساخت و در جوار خویش جایش خواهد داد.
ب ) مصونیت: قال على علیه السلام: «اعلموا عباداللَّه ان التقوى حصن حصین و الفجور حصن ذلیل»(675) بندگان خدا! بدانید كه تقوا دژ مستحكم الهى است و گناه و تبهكارى، جایگاه ذلت و خوارى است.
ج) درمان: قال على علیه السلام: «انّ تقوى اللَّه دواء داء قلوبكم وبصر عمى افئدتكم و شفاء مرض اجسادكم وصلاح فساد صدروكم وطهور دنس انفسكم و جلا غشاء ابصاركم»(676) تقوا دواى درد قلب و روح و مایه بینایى دیدگان دل و باعث درمان بیمارى و روان و نیز سبب طهارت و پالایش دل از آلودگى هاست.
د) عزت: قال النبى صلى الله علیه وآله وسلم «من اراد ان یكون اعزّ الناس فلیتّق اللَّه»(677)
كسى كه مى خواهد عزیزترین افراد باشد باید تقوا الهى را پیشه خود سازد.
ه) تقویت اوصاف نفسانى:
قال على علیه السلام: «العقل شجرة اصلها التّقى و فرعها الحیاء و ثمرتها الورع فالتقوى تدعوا الى خصال ثلاث الى التفقّه فى الدین و الزهد فى الدنیا و الانقطاع الى اللَّه تعالى...»(678) عقل درختى است كه ریشه آن تقوا و شاخه آن حیا و میوه آن ورع و پارسایى است. پس تقوا آدمى را به سه خصلت فرا مى خواند: آگاهى در دین زهد و بریدن از دنیا و الفت به لقاءاللَّه.

دعا و نیایش

یكى از اهداف مهمّ تربیت در قرآن كریم، نیایش است. دعا و درخواست از خداوند را مى توان گرایش روحى انسان به مبدأ هستى دانست كه به صورت تضرّع و درخواست و طلب نصرت بروز مى كند. دعا و خواستن قلبى، حالتى عرفانى است كه در آن وجود انسان مجذوب خداوند مى گردد.
استاد شهید مرحوم مطهرى مى گوید: دعا هم طلب است هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت هم مقدّمه است و هم نتیجه اولیاى خدا هیچ چیز را به اندازه دعا خوش نداشتند. همه خواهش هاى خویش و آروزهاى دل را با محبوب واقعى در میان مى گذاشتند و بیش از آن اندازه كه به مطلوب هاى خود اهمیت مى دادند به خود طلب و راز و نیاز اهمیت مى دادند، هیچ گونه احساس خستگى و ملالت نمى كردند اگر دعا از حدّ لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگى كند و روح انسان به اهتزاز آید، یك روحانیت بسیار عالى دارد مثل این است كه انسان خود را غرق در نور مى بیند.(679)

دعا در قرآن

1. دعا یك نوع عبادت است. «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»(680) پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا دعاى شما را اجابت كنم كسانى كه از عبادت من تكبر مى ورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مى شوند.
2. اگر دعا نبود خداوند به انسان ها اعتنا نمى كرد. «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ»(681) بگو: پروردگار من به شما اعتنا نمى كند اگر دعاى شما نباشد.
3. خداوند دعاها را مستجاب مى كند. «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ...»(682) هرگاه بندگان من از تو سؤال كنند درباره من، به درستى كه من نزدیك هستم و خواسته دعا كننده را اجابت خواهم كرد.