فهرست کتاب


راه رشد(تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی)

اکبر دهقان

فضیلت علم در قرآن

1. اهمیت علم: قرآن تا آن جا به تحصیل علم و دانش اهمیت قایل شده كه مسلمانان را ملزم مى سازد كه همه در میدان جنگ شركت نكنند، بلكه گروهى بمانند و معارف اسلامى را بیاموزند. «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»(519) شایسته نیست مؤمنان همگى (به سوى جهاد) كوچ كنند چرا از هر گروهى طایفه اى از آنان كوچ نمى كنند و (طایفه اى بماند) تا در دین (و احكام و معارف اسلام) آگاهى پیدا كنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آن ها را انذار نمایند تا از (مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خوددارى كنند.
2. هدف از بعثت انبیا تعلیم دانش و تربیت: قرآن مى فرماید: «كَمَا أَرْسَلْنَا فِیكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ یَتْلُو عَلَیْكُمْ آیَاتِنَا وَیُزَكِّیكُمْ وَیُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَیُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»(520) رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزكیه كند و كتاب و حكمت بیاموزد و آنچه نمى دانستید به شما یاد دهد.
3. تقرّب به خداوند متناسب با درجات علم: قرآن مى فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»(521) خداوند متعال كسانى را كه از علم بهره دارند درجات عظیمى مى بخشد اگر براى مؤمن درجه است، براى مؤمن عالم درجات خواهد بود. منظور از بالابردن درجات قطعاً بالا بردن مكانى نیست بلكه بالا بردن از نظرمقام قرب پروردگار است.
مرحوم علامه طباطبایى مى فرماید از آیه استفاده مى شود كه مؤمنان دو گروه هستند: مؤمنان عالم، مؤمنان غیرعالم ومؤمنان عالم برتر و بالاتر هستند سپس به آیه «هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ» استدلال مى نمایند.
4. نام راسخان در علم كنار نام خدا: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ»(522) حقایق قرآن را جز خداوند و راسخان در علم نمى دانند. در عظمت علم واقعى و علماى حقیقى همین بس كه نام آنان در ردیف نام مقدس خداوند آمده و مقامشان بعد از مقام الهى است.
5. علم شرط زمامدارى: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ... وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ»(523) خداوند طالوت را به عنوان زمامدار براى شما برگزیده و علم و قدرت جسمى او را وسعت بخشیده است.
6. علم شرط مدیریت: «اجْعَلْنِی عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ»(524) حضرت یوسف علیه السلام هنگامى كه پیشنهاد مقام مهمى در حكومت مصر به او داده شد، گفت: مرا به سرپرستى خزائن بگمارید و دو دلیل براى این مدیریت ذكر كرد: امانتدارى و علم و آگاه بودن.
7. فراگیرى علم مفید: «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا»(525) موسى علیه السلام به خضرعلیه السلام گفت: آیا من از تو پیروى كنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است به من بیاموزى؟
8. طلب فزونى در علم: «وَقُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا»(526) بگو پروردگارا! علم و دانش مرا زیاد كن.
9. دانشمندان در ردیف ملائكه: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ»(527) در این آیه شریفه دانشمندان واقعى در ردیف فرشتگان قرار گرفته اند و این خود، امتیاز دانشمندان را بر دیگران اعلام مى كند و نیز از آیه استفاده مى شود امتیاز دانشمندان از این نظر است كه در پرتو علم خود به حقایق اطلاع یافته و به یگانگى خدا كه بزرگ ترین حقیقت است معترفند.(528)
10. ویژگى هاى دانشمندان الهى:
الف) ایمان و عقل: «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»(529) راسخان در علم مى گویند: به همه آن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگار ماست و جز صاحبان اندیشه متذكّر نمى شوند.
ب) خشیت از خدا: «إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»(530) همانا بندگان دانشمند از خداوند خشیت دارند.
ج) سجده و گریه: «إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا»(531) آن ها كه پیش از این، علم و دانش به آنان داده شده هنگامى كه این آیات بر آنها خوانده مى شود، به خاك مى افتند و سجده مى كنند. «وَیَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ یَبْكُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا »(532) آن ها (بى اختیار) به زمین مى افتند وسجده مى كنند واشك مى ریزند وهر زمان خشوعشان بیشتر مى شود.
د) درك اسرار هستى: «وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِكَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ»(533) و از آیات او آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ هاى شماست؛ در این، نشانه هایى است براى عالمان.
11. خداوند معلّم حقیقى: «الرَّحْمَٰنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ » هر چند معلّمان بكوشند و استادان تلقین كنند همه این ها اسباب هستند و آموزنده حقیقى خداوند است.
الف) حضرت آدم علیه السلام را علم اسامى آموخت: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»(534)
ب) حضرت داوودعلیه السلام را زره سازى آموخت: «وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ»(535)
ج) حضرت عیسى علیه السلام را حكمت آموخت:« وَیُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ»(536)
د) حضرت خضر را علم ومعرفت آموخت: «وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا»(537)
ه) پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله وسلم را اسرار نظام جهان آموخت: «عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُن تَعْلَمُ»(538)
و) عالمیان را بیان بیآموخت: «خَلَقَ الْإِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیَانَ»(539)

علم وسیله است نه هدف

در قرآن، علم هدف شمرده نشده است بلكه وسیله اى است براى رشد و هدایت و رسیدن به مقصد. در مورد حضرت موسى علیه السلام و خضر قرآن چنین بیان مى كند: «قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا»(540) آیا من اجازه دارم از تو پیروى كنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد وصلاح من است به من بیاموزى؟ از تعبیر رشداً چنین استفاده مى شود كه علم هدف نیست بلكه براى راه یافتن به مقصود و رسیدن به خیر و صلاح مى باشد. چنین علمى ارزشمند است و باید از استاد آموخت.

فضیلت علم در احادیث

1. فضیلت و برترى علم: قال على علیه السلام «لاكنز انفع من العلم»(541) هیچ گنجى سودمند تر از علم نیست. قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «سارعوا فى طلب العلم فالحدیث من صادق خیر من الدنیا و ما علیها من ذهب و فضّة»(542) در طلب علم شتاب كنید خبرى از یك راستگو (شنیدن) بهتر است از دنیا و آنچه طلا و نقره در آن است.
2. طلب علم و جهاد در راه خدا: قال على علیه السلام: «الشاخص فى طلب العلم كالمجاهد فى سبیل اللَّه انّ طلب العلم فریضة على كل مسلم و كم من مؤمن یخرج من منزله فى طلب العلم فلا یرجع الاّ مغفوراً»(543) آن كه براى تحصیل علم بیرون رود، همانند مجاهد در راه خداست. همانا تحصیل دانش بر هر مسلمانى واجب است و چه بسا مؤمنى كه از خانه خود براى تحصیل دانش خارج شود به خانه بر نمى گردد جز آن كه آمرزیده شده باشد.
3. زندگى در پرتو كسب علم: قال على علیه السلام: «اكتسبوا العلم یكسبكم الحیاة»(544) علم و دانش تحصیل كنید كه در پرتو آن حیات را به دست آورید. قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «طالب العلم بین الجهال كالحىّ بین الاموات»(545) طلب كننده دانش در میان نادانان، مانند زنده در بین مردگان است.
4. عبادت خداوند در پرتو علم: قال على علیه السلام: «تعلّموا العلم فانّ تعلمّه حسنة... بالعلم یطاع اللَّه ویُعبد بالعلم یعرف اللَّه ویوحّد بالعلم توصل الارحام وبه یعرف الحلال والحرام»(546) دانش بیاموزید كه آموزش آن حسنه است... به وسیله علم، خداوند اطاعت وعبادت مى شود و با علم خداوند شناخته مى شود و به وسیله علم صله ارحام انجام مى شود و حلال وحرام الهى شناخته مى گردد.
5. برترى علم بر عبادت: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «فضل العلم احبّ الىّ من فضل العبادة»(547) فضیلت دانش محبوب تر است نزد من از فضیلت عبادت.
قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «قلیل العلم خیر من كثیر العبادة»(548) علم اندك برتر از عبادت فراوان است.
6. زكات علم: قال الصادق علیه السلام: «انّ لكل شئ زكاة و زكاة العلم ان یعلّمه اهله»(549) هر چیزى زكاتى دارد وزكات علم، تعلیم به كسانى است كه اهلیّت آن را دارند.
7. پاداش آموزش علم: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «من تعلّم للَّه و علّم للَّه دُعى فى ملكوت السموات عظیماً»(550) هر كه تحصیل علم براى خدا كند و آن را براى خدا به دیگران بیاموزد در ملكوت آسمان ها بزرگ خوانده مى شود.
8. فراگیرى علوم مهم: قال على علیه السلام: «العمر اقصر من ان تعلم كلّ ما یحسن بك علمه فتعلّم الأهمّ فالأهمّ»(551) عمر، كوتاه تر از آن است كه همه چیز را خوب بدانى، پس هر دانشى را كه مهمّ و مهم تر باشد فراگیر.
9. حیات علم در پرتو مذاكره: «عن ابى عبداللَّه رحم اللَّه عبداً احیى العلم قال قلت و ما احیاؤه قال ان یذكر به اهل الدین و اهل الورع»(552) خدا رحمت كند بنده اى را كه علم را زنده كند راوى گفت: عرض كردم: زنده كردن علم چیست؟ فرمود، با دینداران و اهل ورع مذاكره كردن.
10. استغفار براى طالب علم: قال الصادق علیه السلام: «طالب العلم یستغفر له كل شئ حتى الحیتان فى البحر»(553) براى طالب علم همه موجودات طلب مغفرت مى كنند حتى ماهیان دریا.
11. تواضع معلم و شاگرد: قال على علیه السلام: «تواضعوا لمن تعلّمونه العلم و تواضعوا لمن طلبتم منه العلم»(554) فروتنى كنید براى كسى كه به او علم مى آموزید و فروتنى كنید نسبت به كسى كه از او علم یاد مى گیرید.
12. ویژگى هاى عالم: قال لقمان لابنه وهو یعظه للعالم ثلاث علامات العلم باللَّه و بما یحبّ وبما یكره.(555) لقمان در موعظه به فرزندش مى گوید: براى دانشمند سه نشانه هست: شناخت خدا وشناخت آنچه مورد محبت وكراهت خداست.
13. منزلت عالم: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «فضل العالم على غیره كفضل النبى على امّته»(556) برترى دانشمند بر دیگران مانند برترى پیامبر بر امّت است. قال على علیه السلام: «العالم امین اللَّه فى الارض»(557) دانشمند امین خدا در زمین است.
14. غرور به علم: قال على علیه السلام: «من ادّعى من العلم غایته فقد اظهر من جهله نهایته»(558) هر كس ادعا كند به نهایت علم دست یافته نهایت نادانى خود را ابراز داشته است. قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «من قال انا عالم فهو جاهل»(559) هر كس ادعا كند كه او دانشمند است در حقیقت نادان است.
15. تكریم عالم: قال على علیه السلام: «من وقّر عالماً فقد و قرّ ربّه»(560) هر كس عالمى را تكریم و احترام كند خداوند را تكریم و احترام كرده است. «اذا رأیت عالماً فكن له خادماً» هر گاه عالمى را دیدى براى او خدمتگزار باش.
16. آفت تحصیل علم براى غیر خدا: قال على علیه السلام: «من تعلّم العلم ریاءاً و سمعة یرید به الدنیا نزع اللَّه بركته و ضیق علیه معیشته و وكله اللَّه الى نفسه و من وكله اللَّه الى نفسه فقد هلك»(561) هر كس علمى را به عنوان ریا و سمعه بیاموزد و اراده بهره دنیوى نماید خداوند بركت را از او مى برد و زندگى او سخت مى شود و خداوند او را به خودش رها مى كند كه در نتیجه هلاك مى گردد.
17. وظیفه متعلم: قال على علیه السلام: «على المتعلّم ان یدأب نفسه فى طلب العلم و لا یمّل من تعلّمه و لا یستكثر ما علم»(562) وظیفه متعلم و دانش آموز آن است كه خود را به طلب علم و فراگیرى آن عادت دهد و از تحصیل علم خسته نشود و علم خود را زیاد نشمرد.
18. وظیفه عالم: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «ینبغى للعالم ان یكون قلیل الضحك كثیر البكاء و لایمارى و لا یجادل...»(563) سزاوار است كه عالم كم بخندد زیاد گریه كند و مجادله نكند.
19. خطر عمل بدون علم: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «من عمل على غیر علم كان ما یفسد اكثر مما یصلح»(564)
هر كس بدون دانش عمل كند فسادش بیش از اصلاح او خواهد بود.
20. خطر علم بدون عمل: قال على علیه السلام: «من تعلّم العلم و لم یعمل بما فیه حشره اللَّه یوم القیمة اعمى »(565) هر كس علم را فرا گیرد و به آن عمل نكند، روز قیامت خداوند او را كور محشور خواهد كرد.