فلسفه حج
1. از بین رفتن غرور و تكبر: قال على علیه السلام: «و اخراجاً للتكّبروا سكانا لتذلّل»(314) حج مایه خروج انسان از تكبر و غرور و باعث آرامش روح است.
2. روى آوردن به خدا و بیرون آمدن از گناه:
قال الرضاعلیه السلام: «علة الحج الوفادة الى اللَّه عزوجل و طلب الزیادُة و الخروج من كل ما اقترف و لیكون تائباً ممّا مضى مستأنفاً لما یستقبل و مافیه من استخراج الاموال و تعب الابدان و حظرها عن الشهوات و اللذات...»(315) علت رفتن حج، روى آوردن به خدا و طلب نمودن ثواب بسیار و بیرون رفتن از جمیع گناهان است كه از او صادر شده است و از جهت این كه از گذشته خود توبه كند و نسبت به آینده عمل را آغاز كند و نیز علت حج یك سلسله لوازم آن است كه عبارت است از خرج كردن اموال و تحمّل رنج بدن و منع كردن بدن از شهوت ها و لذّت هاى مادّى است.
3. شناخت آثار پیامبر وشناخت اقوام وملل: «فجعل فیه الاجتماع من الشرق و الغرب لیتعارفوا... و لتعرف آثار رسول اللَّه و تعرف اخباره و یذكر و لاینسى»(316) یكى از علل حج آن است كه مردم از شرق وغرب عالم جمع شوند و یكدیگر را بشناسند. آثار پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را بشناسند وسخنان واحادیث پیامبر شناخته شود و مردم آشنا گردند به طورى كه به یاد آن ها باشد ومورد فراموشى قرار نگیرد.
جهاد
یكى از راه هاى تربیت نفس و تهذیب اخلاق فریضه جهاد است. جهاد جنگ مقدّس مسلمانان براى دفاع از استقلال نظام اسلامى است. در پرتو جهاد انسان مسلمان بر شهوات مادى و طبیعى مسلّط مى شود چرا كه باید از علاقه هاى نفسانى و از جان و مال خویش صرف نظر كند.
در بیش از سیصد آیه از آیات قرآن كریم احكام مربوط به جهاد و دیگر امور مربوط به جنگ از قبیل اسیران و شهیدان، آماده ساختن نیروى رزمى براى جنگ و... مطرح شده است. و در حدود هشتاد آیه از آیات كریمه قرآن خداوند مؤمنان را به جهاد دعوت كرده است و این امر دلالت بر اهمیّت جهاد مى كند كه چند مطلب مهمّ آن را ذكر مى كنیم.
جهاد در قرآن
1. برترى مجاهدان: « فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا »(317) خداوند مجاهدانى را كه با مال و جان جهاد مى كنند بر قاعدان و كسانى كه در جنگ شركت نكردند برترى بخشیده است.
2. جهاد با كفار و شدّت برخورد با آن ها: « یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ »(318) اى پیامبر! با كفار و منافقان پیكار كن و بر آن ها سخت بگیر.
3. همراهى خداوند با مجاهدان: « فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن یَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ »(319) هرگز سست نشوید و دشمنان را به صلح (ذلت بار) دعوت نكنید در حالى كه شما برترید و خداوند با شماست و چیزى از ثواب اعمالتان را هرگز كم نمى كند.
4. محبوبیت اهل جهاد نزد خداوند: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ »(320) خداوند كسانى را كه در راه او پیكار مى كنند و همچون بنایى آهنین هستند دوست مى دارد.
5. خیر بودن جهاد براى مسلمانان: « كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ »(321) جنگ با دشمنان اسلام بر شما واجب شده و حال آن كه مورد كراهت شماست چه بسا چیزى را كراهت داشته باشید لكن براى شما خیر باشد.
6. نهى از تجاوز به دشمنان: « وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ »(322) با كسانى كه با شما جنگ مى كنند، در راه خدا بجنگید و تجاوز نكنید زیرا خداوند تجاوز كاران را دوست ندارد.