فهرست کتاب


راه رشد(تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی)

اکبر دهقان

نماز در قرآن

1. مطرح بودن نماز در تمام ادیان:
حضرت ابراهیم گوید: خداوندا! مرا برپا دارنده نماز قرارده. «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ »(227) حضرت اسماعیل اهل خویش را به نماز فرمان مى داد «وَكَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ»(228) خداوند خطاب به حضرت موسى گوید نماز را به خاطر یاد من برپادار. « أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی »(229) قوم شعیب به او گفتند: آیا نماز تو ما را وادار مى كند كه آنچه را پدران ما مى پرستیدند ترك كنیم؟ « یَا شُعَیْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا»(230) حضرت عیسى علیه السلام گوید: خداوند مرا مادامى كه زنده هستم سفارش به نماز و زكات كرده است « وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا »(231)
2. نماز در ردیف ایمان به غیب: « الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ »(232) متقین كسانى هستند كه داراى ایمان به غیب هستند و نماز را بر پا مى دارند.
3. برپا داشتن نماز هدف هجرت ابراهیم: « رَّبَّنَا إِنِّی أَسْكَنتُ مِن ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِندَ بَیْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ»(233)
پروردگارا! من ذریه خویش را در وادى اى كه گیاه در آن نمى روید ساكن گردانیدم تا نماز برپا داشته شود.
4. استمداد از نماز در مشكلات: « وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ »(234) از صبر (روزه) و نماز در (مشكلات) كمك بگیرید.
5. برپا داشتن نماز از اوصاف ابرار: « وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ ... وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ »(235)
6. خشوع در نماز از اوصاف مؤمنان: « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ »(236)

نماز در احادیث

1. نماز ستون دین: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «الصلاة عماد الدین»(237) «ان عمودالدین الصلاة»(238) بدرستى كه نماز ستون دین است.
2. نماز معیار سنجش: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «الصلاة میزان»(239) نماز وسیله سنجش و ارزیابى است.
3. نماز وسیله تقرب به خدا: عن الرضاعلیه السلام: «الصلاة قربان كل تقىّ»(240) نماز وسیله تقرب هر انسان پرهیز كار است.
4. نماز چهره دین: قال على صلى الله علیه وآله وسلم: «لكلّ شى وجه و وجه دینكم الصلاة»(241) هر چیزى چهره اى دارد و چهره دین نماز است.
5. نماز سفره مهمانى خدا: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «الا ان الصلاة مأدبة اللَّه فى الارض قد هنأها لاهل رحمته فى كل یوم خمس مرّات»(242) نماز سفره مهمانى خدا است در روى زمین كه آن را در هر روزى پنج بار براى مستحقّان رحمت خود آماده و گوارا ساخته است.
6. نماز كلید بهشت: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «مفاتیح الجنّة الصلاة»(243) كلیدهاى بهشت نماز است.
7. نماز دژ محكم الهى: قال على علیه السلام: «الصلاة حصن الرحمن ومدحرة الشیطان»(244) نماز قلعه ودژ محكم خداوند رحمان ووسیله راندن شیطان است.
8. نماز نور چشم پیامبر: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «جعل اللَّه جلّ ثناؤه قرّة عینى فى الصلاة»(245) خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده است.
9. نماز بهترین عمل: قال على علیه السلام: «اوصیكم بالصلاة و حفظها فانّها خیرالعمل و هى عمود دینكم»(246) شما را سفارش به نماز و حفظ آن مى كنم زیرا نماز بهترین عمل و ستون دین شماست.
10. نماز معیار قبولى سایر اعمال: قال الباقرعلیه السلام: «انّ اوّل ما یحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل ما سواها»(247) اولین چیزى كه انسان به آن بازخواست مى شود نماز است؛ اگر پذیرفته شود سایر اعمال نیز پذیرفته خواهد شد.
11. نماز مایه خروج از كبر: قال على علیه السلام: «فرض اللَّه الایمان تطهیراً من الشرك و الصلاة تنزیهاً عن الكبر»(248) خداوند ایمان را واجب كرد از جهت پاك شدن از شرك و نماز را از جهت منزّه شدن از كبر و غرور لازم ساخت.
12. خشوع در نماز: كان على بن الحسین علیهما السلام: «اذا توضّأ للصلاة و اخذ فى الدخول فیها اصفّر وجهه و تغیّر لونه فقیل له مرة فى ذلك فقال انى ارید الوقوف بین یدى ملك عظیم»(249) حضرت على بن الحسین علیهما السلام وقتى وضو مى گرفت و وارد نماز مى شد رنگ مباركش تغییر مى كرد و زرد مى شد. از حضرت علت آن را پرسیدند، فرمود: به خاطر این كه در محضر خداوند بزرگ مى ایستم چنین حالتى به من دست مى دهد.
13. نماز اوّل وقت خواندن: قال على علیه السلام: «لیس عمل احبّ الى اللَّه عزوجل من الصلاة فلایشغلّنكم عن اوقاتها شئ من امور الدنیا فان اللَّه عزوجل ذمّ اقواماً فقال: «الذین هم عن صلاتهم ساهون» یعنى انّهم غافلون استهانوا باوقاتها»(250)
هیچ عملى محبوب تر از نماز نزد خداوند نیست بنابراین امور دنیا شما را از نماز اول وقت باز ندارد و لذا خداوند گروهى را در قرآن كریم نكوهش كرد و فرمود: از نماز خود سهو دارند یعنى غفلت دارند و نسبت به اول وقت سهل انگارى مى كنند.

روزه

از نظر قرآن كریم و روایات، روزه یكى از بهترین روش هاى عملى براى تربیت و تزكیه روح است زیرا با اجتناب از یك سلسله امور مانند غذا خوردن، نوشیدن و لذایذ مادى دیگر، انسان بر شهوت هاى نفسانى تسلّط پیدا مى كند و بدین وسیله اراده و عزم او تقویت مى شود. علاوه بر احساس گرسنگى و تشنگى در یك مدت معین انسان یادآور گرسنگى و نیاز مستمندان در جامعه مى گردد چه این كه یاد گرسنگى و تشنگى در روز قیامت نیز از حكمت هاى روزه شمرده شده است. جالب این كه براى پذیرش روزه در درگاه الهى علاوه بر امساك از مفطرات مادى انسان لازم است زبان و دست و چشم و سایر اعضاى خود را نیز از گناه و معصیت باز دارد.