سیماى موعظه در روایات
1. بهترین هدیه: قال على علیه السلام: «نعم الهدیة الموعظة»(148)
2. موعظه بودن مرگ: قال رسول اللَّه صلى الله علیه وآله وسلم: «كفى بالموت واعظاً»(149)
3. موعظه بودن هر چیز: قال على علیه السلام: «ان فى كل شى ء موعظة و عبرة لذوى اللبّ و الاعتبار»(150) به درستى كه در هر چیزى موعظه و عبرتى است براى صاحبان خرد.
4. حیات روح در پرتو موعظه: قال على علیه السلام: «احى قلبك بالموعظة»(151) و عنه علیه السلام: «المواعظ حیاة القلوب»(152)
5. واعظ بودن انسان براى خویشتن: قال الباقرعلیه السلام: «من لم یجعل الله له من نفسه واعظاً فانّ مواعظ الناس لن تغنى عنه شیئاً»(153) هر كس واعظ خود نباشد موعظه هاى مردم در او تأثیر ندارد.
6. عمل به علم، شرط تأثیر موعظه: قال الصادق علیه السلام: «ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب كما یزلّ المطر عن الصفا»(154) به درستى كه دانشمند هرگاه عمل به دانش خویش نكند موعظه او از جانها لغزش پیدا مى كند (تأثیر نمى كند) همان طورى كه باران روى سنگ قرار نمى گیرد.
نمونه اى از موعظه هاى رهبران الهى
1. پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم: «مالى ارى حب الدنیا قد غلب على كثیر من الناس حتّى كانّ الموت فى هذه الدنیا على غیرهم كتب...»(155) چرا علاقه به دنیا در اكثر مردم غلبه پیدا كرده به طورى كه گویا مرگ در این دنیا براى غیر این ها لازم شده است.
2. امام امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ شخصى كه از آن حضرت درخواست موعظه نمود، فرمودند: «لا تكن ممن یرجوا الاخرة بغیر العمل و یرجى التوبة بطول الامل یقول فى الدنیا بقول الزاهدین و یعمل بعمل الراغبین ان اعطى منها لم یشبع و ان منع منها لم یقنع یعجز عن شكر ما اوتى و ینبغى الزیادة فیما بقى...»(156) آن كس مباش كه به آخرت و نتیجه كار امیدوار است ولى كار نمى كند و چون آرزوى طولانى دارد توبه را به تأخیر مى اندازد، گفتارش در دنیا گفتار پارسایان است ولى نحوه رفتارش مانند كسانى است كه خواستار دنیا هستند. اگر از مال دنیا به او داده شود سیر نمى شود و اگر به او نرسد قناعت نمى كند؛ نمى تواند شكر آن چه را كه دارد ادا كند و براى زیاد كردن سرمایه خود تلاش مى كند.
3. امام مجتبى علیه السلام: «اعلموا انّ اللَّه لم یخلقكم عبثاً و لیس بتارككم سدى كتب اجالكم و قسم بینكم معایشكم لیعرف كل ذى لب منزلته و انّ ما قدّر له اصابه و ما صرف عنه فلن یصیبه.» بدانید كه خداوند شما را بیهوده خلق نكرده و رها نساخته، مرگ را براى شما لازم دانسته و روزى شما را تقسیم نموده تا این كه هر خردمندى منزلت خود را بیابد و بداند كه آن چه را براى او تقدیر نموده به او مى رسد و آن چه را كه از او باز داشته به او نخواهد رسید.
4. امام حسین علیه السلام: «ایاك و ما تعتذر منه فانّ المؤمن لا یسیئ ولا یعتذر و المنافق كل یوم یسیئ و یعتذر»(157) بپرهیز از این كه كارى انجام دهى تا معذرت بخواهى؛ مؤمن كار ناشایست انجام نمى دهد تا معذرت بخواهد، لكن منافق هر روز عمل زشت انجام مى دهد و عذر خواهى مى كند.
5. امام زین العابدین علیه السلام: «ثلاث منجیات للمؤمن كفّ لسانه عن الناس و اغتیابهم و اشغاله نفسه بما ینفعه لاخرته و دنیاه و طول البكاء على خطیئته»(158) سه چیز عامل نجات مؤمن است: الف: نگه داشتن زبان از مردم و دورى از غیبت. ب: مشغول بودن به امرى كه منافع دنیوى و اخروى دارد. ج: برگناهان زیاد گریه كردن.
6. امام باقرعلیه السلام: «صانع المنافق بلسانك واخلص مودّتك للمؤمن وان جالسك یهودى فاحسن مجالسته»(159) به وسیله زبان با منافق بساز ومحبّت خود را براى مؤمن خالص گردان واگر با یهودى همنشین شدى به طرز نیكو و معاشرت كن.
7. امام صادق علیه السلام: «من غضب علیك من اخوانك ثلاث مرّات فلم یقل فیك مكروها فاعدّه لنفسك»(160) هر كس از برادران دینى سه مرتبه بر تو خشم كرد و سخنى كه تو را بد آید بر زبان جارى نكرد او را براى خود دوست اختیار كن.
8. امام كاظم علیه السلام: «یا هشام ان العاقل لا یحدّث من یخاف تكذیبه و لا یسأل من یخاف منعه و لا یعد ما لا یقدر علیه...»(161) عاقل كسى است كه سخنى را كه مى ترسد او را تكذیب كنند، نمى گوید و از چیزى كه مى ترسد او را محروم كنند سؤال نمى كند و به چیزى كه قدرت وفاى به آن را ندارد وعده نمى دهد.
9. امام رضاعلیه السلام: «صاحب النعمة یجب ان یوسّع على عیاله»(162) كسى كه داراى امكانات مادى است، لازم است كه بر زن و فرزنش توسعه دهد.
10. امام جوادعلیه السلام: «المؤمن یحتاج الى ثلاث خصال توفیق من اللَّه واعظ من نفسه و قبول ممّن ینصحه»(163) هر مؤمنى به سه صفت نیاز دارد: توفیق الهى و موعظه از ناحیه خودش و پذیرش نصیحت دیگران.
11. امام هادى علیه السلام: «من رضى عن نفسه كثر الساخطون علیه»(164) هر كس از خودش راضى باشد مردم از او ناراضى هستند.
12. امام عسكرى علیه السلام: «لا تكرم الرجل بما یشقّ علیه»(165) اكرام از اشخاص نباید آن ها را به مشقّت و زحمت بیاندازد.
نصیحت و خیرخواهى
یكى از روش هاى مؤثر براى تربیت نفس كه قرآن بدان اشاره نموده است؛ روش نصیحت و خیرخواهى است. نصیحت از ماده «نُصح» به معناى خلوص و بى غل و غش بودن است «ناصح العسل» به معنى عسل خالص است و این تعبیر در مورد سخنانى كه از روى نهایت خلوص و خیرخواهى گفته مى شود به كار رفته است. قرآن كریم انبیا و پیشوایان دینى را نصیحت كنندگان و خیرخواهان بشر معرفى مى نماید كه در سوره اعراف قرآن كریم از چهار نفر آن ها یاد مى نماید: 1. حضرت نوح علیه السلام 2. حضرت هودعلیه السلام 3. حضرت صالح علیه السلام 4. حضرت شعیب علیه السلام
حضرت نوح علیه السلام گوید: «أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَكُمْ»(166) پیام هاى پروردگار را به شما مى رسانم و شما را نصیحت مى كنم.
حضرت هودعلیه السلام گوید: «أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ»(167) رسالت هاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى كنم وخیرخواه امینى براى شما هستم.
حضرت صالح علیه السلام گوید: «یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ»(168) اى قوم! من رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و براى شما خیرخواهى را انجام دادم ولى شما خیرخواهان را دوست ندارید.
حضرت شعیب علیه السلام گوید: «یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَكُمْ»(169) من رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و براى شما خیرخواهى نمودم.
آرى، پیامبران براى آگاهى و آشنایى مردم به وظایف خویش و تربیت اخلاقى آنان، از نصیحت وخیرخواهى به عنوان یك روش استفاده نموده اند.
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله وسلم مردم را به نصیحت كردن یكدیگر تشویق مى نماید. «ان اعظم الناس منزلة عندالله یوم القیمه امشاهم فى ارضه بالنصیحة لخلقه»(170) بزرگ ترین مردم از لحاظ مرتبه نزد خدا در روز قیامت كسى است كه براى نصیحت خلق در زمین بیشتر سعى و تلاش نماید.
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «یجب للمؤمن على المؤمن النصیحة له فى المشهد و المغیب»(171) بر مؤمن واجب است كه در حضور و غیاب، خیرخواه مؤمن باشد و نیز مى فرماید: «علیكم بالنّصح لله فى خلقه فلن تلقاه بعمل افضل منه»(172) بر شما باد به نصیحت كردن مخلوق براى رضاى الهى كه خدا را به عمل بهتر از آن ملاقات نكنى.