معیار فضیلت اخلاقى
یكى از مسایل اساسى فلسفه اخلاق، این است كه ملاك ومعیار فضیلت اخلاقى چیست و چگونه مى توان فعل اخلاقى را از فعل طبیعى باز شناخت؟ بعضى عملى را فعل اخلاقى دانسته اند كه به انگیزه دیگرخواهى صورت پذیرد و بعضى دیگر ملاك فعل اخلاقى را در این دانسته اند كه از وجدان انسان سرچشمه گیرد وبرخى عقلى بودن فعل را لازم اخلاقى بودن آن معرفى كرده اند.
استاد شهید مطهرى مى فرماید: كارهایى كه ما به آن ها مى گوییم كار اخلاقى؛ مى بینیم فرقشان با كار عادى این است كه قابل ستایش و آفرین و تحسین اند. به عبارت دیگر: بشر براى این گونه كارها ارزش قایل است. تفاوت كار اخلاقى با كار طبیعى در این است كه كار اخلاقى در وجدان هر بشرى داراى ارزش است و یك كار ارزشمند و گران بهاست و بشر براى این كار قیمت وارزش قایل است آن هم نه قیمت مادى بلكه مافوق ارزش هاى مادى.(106)
آنچه مسلم است این است كه فعلى را مى توان اخلاقى نامید كه انسان را در رسیدن به كمال یارى كند، یعنى فعلى و صفتى كه به هر اندازه كه انسان را در رسیدن به كمال نهایى «قرب به خداوند» یارى كند یا زمینه را براى رسیدن به مقام قرب الهى فراهم آورد به همان اندازه از ارزش اخلاقى برخوردار است. با توجه به این كه كمال نهایى انسان، رسیدن به مقام قرب الهى است. در نتیجه هر فعل و صفتى كه انسان را در رسیدن به این مرتبه یارى كند و سبب ارتقاى انسان در مراتب قرب به پروردگار باشد فضیلت محسوب مى شود.(107)
اهمّیت تربیت اخلاقى
آن قدر كه قرآن كریم و روایات اسلامى به مسأله تربیت اخلاقى انسان ها اهمیت قایل شده اند نسبت به كمتر موضوعى این طور توجه كرده اند چون رعایت این مسأله باعث یك زندگى آرامبخش در جامعه مى شود مسأله حسن خلق و ملاطفت در برخوردها و ترك خشونت در معاشرت و احترام افراد مختلف را در نظر گرفتن و به شخصیت و حقوق دیگران ارج قایل شدن، از جمله صفات عالى و روحى هر انسان خود ساخته و تربیت شده است.
قرآن كریم دستورات فراوانى در زمینه عفو و بخشش، مدارا كردن، مهربان بودن و برادرى و اخوّت بین مؤمنین را توصیه فرموده و پیامبر اكرم را صاحب خلق عظیم معرفى نموده است، تا رفتار و گفتار او سرمشق و الگوى همه مسلمان ها باشد. در روایات به مسأله تربیت اخلاقى عنایت خاصّى شده است.
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله وسلم مى فرماید: «ما یوضع فى میزان امرء یوم القیمة افضل من حسن خلق».(108) در روز قیامت چیزى برتر و بالاتر از حسن خلق در ترازوى عمل كسى نهاده نمى شود و نیز مى فرماید: «اكثر ما تلج به امتى الجنة تقوى اللَّه و حسن الخلق».(109) بیشترین چیزى كه سبب مى شود امت من به خاطر آن وارد بهشت شوند تقواى الهى و حسن خلق است. و نیز مى فرماید: «حسن الاخلاق نصف الدین»(110) اخلاق نیك نصف دین است.
حضرت على علیه السلام مى فرماید: «ربّ عزیز اذلّه خلقه و ذلیل اعزّه خلقه»(111) بسا انسان بلند پایه اى كه اخلاق وى موجب سقوط او گردید و بسا انسان ضعیفى كه اخلاق او مایه عزت و سربلندى او مى شود.
آثار سوء خلق
1. مایه فشار قبر وعذاب روح: قال رسول اللَّه: «عندما دفن سعد بن معاذ قد اصابته ضمّة. فسئل عن ذلك فقال: انّه كان فى خُلقه مع اهله سوء»(112) پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم به هنگام دفن سعد بن معاذ فرمودند: فشارى براو وارد شد علّت آن را جویا شدم. فرمود: زیرا با خانواده خود بدرفتار بود.
2. سختى زندگى: قال على علیه السلام: «سوء الخلق نكد العیش و عذاب النفس»(113) بداخلاقى مایه دشوارى زندگى و عذاب انسان است.
3. فساد ایمان و عمل: قال النبى صلى الله علیه وآله وسلم: «الخلق السیى ء یفسد العمل كما یفسد الخلّ العسل»(114) اخلاق بد، عمل انسان را تباه مى سازد چنان كه سركه عسل را فاسد مى كند.
4. دوام ناراحتى: سئل عن على علیه السلام: «من ادوم الناس غماً قال اسؤهم خلقاً»(115) از حضرت على علیه السلام پرسیدند چه كسى غم و غصّه او همیشگى است؟ فرمود: كسى كه بدرفتار باشد.
5. عذاب نفس: قال على علیه السلام: «من ساء خلقه عذّب نفسه»(116) هر كس اخلاقش تند گردد نفس خویش را به عذاب افكنده است.
6. دورى از مردم: قال على علیه السلام: «سوءالخلق یوحش القریب وینفر البعید»(117) بداخلاقى، باعث وحشت افراد نزدیك و انزجار افراد دور، از انسان مى شود.