اخلاق
چون تربیت نفس به معناى تزكیه اخلاقى وبُعد روحى انسان است مناسب است معناى چند اصطلاح را درباره مفهوم اخلاق، فلسفه اخلاق، اصول فضایل اخلاقى، مكتب اخلاقى قرآن، معیار فضیلت اخلاقى و... را ذكر كنیم.
مفهوم اخلاق
برخى دانشمندان، مانند غزالى در «احیاء العلوم» و فیض كاشانى در «محجةالبیضاء» و خواجه نصیرالدّین طوسى در «اخلاق ناصرى» گویند: اخلاق حالتى است، راسخ و مؤثّر در روان انسان كه در سایه آن بدون اندیشه و تأمل افعال و رفتار از بشر ظاهر مى گردد و ملكه اى است نفسانى، كه موجب صدور فعل به سهولت و آسانى است كه نیازى به فكر و اندیشه ندارد.(101) و هرگاه این حالت مزبور و هیئت راسخه در نفس به طورى ظهور پیدا كند كه افعال پسندیده از آن ناشى شود چنان كه مورد رضایت عقل و شرع باشد آن را خوى نیك و اخلاق فاضله نامند اگر بر خلاف انتظار از آن كارهاى نكوهیده سرزند آن را خوى زشت و اخلاق رذیله نامند و جهت این كه اخلاق بایستى راسخ و ثابت در نفس باشد آن است كه هرگاه تصادفاً یكى از افراد دست بذل و بخشش از كیسه بیرون آورد و مبلغى پول به یكى از همنوعان خود داد نمى توان گفت نامبرده حاتم زمان و سخاوتمند است؛ بلكه موقعى انسان سخاوت دارد كه هنگام بخشش، دچار تردید و شك نگردد و خود به خود جهت فعل را رجحان دهد.(102)
علم اخلاق
علم اخلاق علمى است كه بحث مى كند از انواع صفات خوب و بد صفاتى كه ارتباط با افعال اختیارى انسان دارد و كیفیت اكتساب این صفات و یادور كردن صفات رذیله را بیان مى دارد. پس موضوعش صفات فاضله و رذیله است از آن جهت كه براى انسان قابل اكتساب است یا قابل اجتناب.