فهرست کتاب


راه رشد(تحلیلی بر روشهای تربیت نفس و اهداف آن در فرهنگ وحی)

اکبر دهقان

مفهوم تربیت

تربیت از ماده «ربو» مصدر باب تفعیل، به معناى پرورش دادن است كه در آن نموّ و زیادتى ملاحظه شده است؛ مانند تزكیه كه آن نیز به معناى نمو و رشد است. راغب گوید: «ربّ» در اصل به معناى تربیت است و ربّ به طور مطلق فقط بر خداوند اطلاق مى گردد كه متكفّل اصلاح موجودات است.
در قران كریم، مشتقّات تربیت چند بار به كار رفته است از جمله:
الف) «وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ»(20) زمین را خشك و بى حاصل مى بینى، پس هنگامى كه باران فرو مى فرستیم تكانى مى خورد و رشد و نموّ گیاهان در آن آغاز مى شود.
ب ) «وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا»(21) بگو خدایا والدینم را مورد رحمت خود قرار ده همان طورى كه آنان مرا در كودكى مورد لطف و رحمت خویش قرار دادند.
بعضى از محققّین گویند: ربّ در جمله «ربّیانى صغیرا» از مادّه «ربو» است نه از مادّه «ربب» چون معناى تربیت، در نوع مواردى كه به كار رفته عبارت است از نموّ و زیادت جسمانى و پرورش مادّى؛ و تربیت و سوق دادن به كمال و سعادت معنوى در اغلب موارد ملاحظه نشده است البتّه تربیت یك مفهوم عامّى دارد كه جمیع مراتب حصول نشو و نما و زیادتى را به هر كیفیتى كه باشد اعم از مادى و معنوى شامل مى شود(22) بنابراین واژه تربیت، - با توجه به ریشه آن - به معناى فراهم آوردن موجبات فزونى و پرورش است. علاوه بر این، تربیت به معناى تهذیب نیز استعمال شده كه به معناى از بین بردن صفات ناپسند اخلاقى است. گویا در این استعمال نظر به آن بوده است كه تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى است و از این حیث مى توان تهذیب را تربیت دانست.

قرآن، كتاب تربیت

قرآن كریم، كتاب هدایت، نور، شفاء، رحمت، تذكّر، موعظه، بصیرت و برنامه زندگى و داروى مؤثّر براى همه دردها معرّفى شده است كه در سایه عمل به دستورات آسمانى آن، انسان مى تواند به سعادت ابدى برسد. «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ»(23) علاّمه طباطبایى قدس سره مى فرماید: اگر چهار صفتى كه در این آیه براى قرآن آمده با خود قرآن سنجیده شود آیه شریفه به صورت جامعى در مى آید كه تمامى آثار پاكیزه و زیبائى قرآن را در بر دارد. قرآن در روحیّه مردم مؤمن چنان اثر مى كند كه دل ها بارور مى شود و نقش پاكى ها در آن ها ترسیم مى گردد.(24) در واقع آیه شریفه چهار مرحله از مراحل تربیت و تكامل انسان را در سایه پیروى از قرآن بیان مى كند.
1) موعظه و اندرز.
2) پاكسازى روح انسان از انواع رذایل اخلاقى.
3) هدایت؛ كه پس از پاكسازى انجام مى گیرد یعنى تكامل و پیشرفت انسان در تمام جنبه هاى مثبت.
4) شایستگى انسان براى رسیدن به رحمت و نعمت پروردگار. هر یك از این مراحل به دنبال دیگرى قرار داردو همه آن ها در پرتوپیروى از قرآن كریم به دست مى آید.(25)
قرآن كریم انسان ها را اندرز مى دهد و زنگار گناه و صفات زشت را از قلب ها مى زداید و نور هدایت را بر دل ها مى تاباند و نیز قرآن است كه نعمت هاى الهى را بر فرد و جامعه نازل مى گرداند.
حضرت على علیه السلام مى فرماید: «فاستشفوه من ادوائكم و استعینوا به على لآوائكم فان فیه شفاء من اكبر الداء و هو الكفر والنفاق و الغى و الضلال»(26) از قرآن براى بیمارى هاى خود شفا بطلبید و به آن براى حل مشكلاتتان استعانت جویید زیرا قرآن، شفاى بزرگ دردهاست كه آن درد كفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است.

تعلیم مقدّم است یا تربیت؟

در چهار مورد از قرآن كریم موضوع تعلیم و تربیت به عنوان هدف
بعثت انبیا با هم ذكر شده است. در سه مورد تربیت و تزكیه بر تعلیم مقدّم شده است.(27) و تنها در آیه 129 بقره تعلیم بر تربیت و تزكیه مقدم شده است.
سرّ این كه تزكیه در آن آیات مقدم شده این است كه تزكیه و تربیت، علت نهایى براى رسالت است و علت غایى در قصد و تصور، مقدم است و لكن چون در عمل و وجود خارجى، مسأله تعلیم بر تربیت مقدّم است، در این آیه تعلیم مقدم بیان شده است.(28)