مقامات حضرت ابراهیم(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: خداوند متعال پنج مقام به حضرت ابراهیم(علیه السلام) داد:
1. مقام عبودیّت و بندگى; این مقام افتخار بزرگى براى بندگان خوب خداست.
بندگانیم جان و دل بر کف *** چشم بر امر و گوش بر فرمان
مقام عبودیّت آن قدر مهم است که در تشهّد نماز، قبل از مقام رسالت ذکر شده است.
2. مقام نبوّت; این مقام رفیع، پس از طى کردن مقام عبودیّت حاصل مى شود.
3. مقام رسالت; «نبىّ»، وحى و پیام هاى الهى را در اختیار مردم قرار مى دهد، ولى مأمور تبلیغ آن در نقاط مختلف نیست; امّا وظیفه رسول تبلیغ وحى در نقاط مختلف دنیاست. در نتیجه حضرت ابراهیم(علیه السلام) که هم نبىّ است و هم رسول، جهت تبلیغ آیین توحید از بابل به شام و از شام به مکّه سفر کرد.
4. مقام خلیل اللّهى; ابراهیم بت شکن علاوه بر مقام عبودیّت و نبوّت و رسالت، خلیل الله نیز بود. همه چیزش را از خدا مى دانست، و علاقه فوق العاده اى به خداى یکتاى بى همتا داشت. طبق برخى روایات، روزى شنید که شخصى مى گوید: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوح» گفت: «کیست که نام معشوق و محبوب مرا مى برد؟ نیمى از اموالم را به او دادم. و اگر یکبار دیگر آن را تکرار کند نیم دیگر را هم به او خواهم داد».(114)
5. مقام امامت; مقام امامت که اوج افتخار آن حضرت است.(115)
چند پرسش و نکته
سؤالات متعدّدى پیرامون آیه مورد بحث مطرح است. از جمله این که:
1. امامت یعنى چه؟ و منظور از آن در اینجا چیست؟
2. آیا همه پیامبران علاوه بر پیامبرى امام هم بوده اند؟
3. تفاوت نبوّت و امامت و رسالت در چیست؟
4. چگونه حضرت ابراهیم(علیه السلام) به امامت رسید؟
5. ظالم کیست؟
6. امام از سوى چه کسى تعیین مى شود؟
1. امامت چیست؟
سؤال: امامتى که برتر از «عبودیّت»، «رسالت»، «نبوّت» و «خلیل اللّهى» است به چه معناست؟
پاسخ: مفسّران اهل سنّت در تفسیر صحیح این آیه مانده اند. عدّه زیادى از آنها گفته اند: «امامت در این آیه همان نبوّت است!».(116)
چطور مى توان این تفسیر را پذیرفت، در حالى که به اتّفاق تمام مفسّران اعطاى مقام امامت در اواخر عمر حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده، و آن حضرت از سنّ نوجوانى به مقام نبوّت، بلکه رسالت و تبلیغ آیین یکتاپرستى رسیده بود، و ستاره پرستان و ماه پرستان و خورشیدپرستان و بت پرستان بابل و سپس شام را به خداى یگانه خواند؟
عدّه اى دیگر از اهل سنّت امامت را به طهارات دهگانه به شرح زیر تفسیر کرده اند:
1. گرفتن شارب، 2. گذاشتن ریش، 3. تراشیدن سر، 4. مسواک زدن، 5. خلال کردن، 6. از بین بردن موهاى زاید بدن، 7. ختنه کردن، 8. ناخن گرفتن، 9. غسل جنابت، 10. تطهیر با آب.
امّا آیا این امور، والاتر و بالاتر از عبودیّت و نبوّت و رسالت و خلیل اللّهى است؟
اهل سنّت بر اثر جدا شدن از اهل بیت(علیهم السلام) در بسیارى از موارد نتوانسته اند براى آیات قرآن تفسیر مناسبى ارائه کنند، که این یک مورد آن است. و نمونه دیگر آن، تفسیر آیه شریفه (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ)(117) است; امّا مفسّران شیعه تفاسیر روشنى از امامت ارائه داده اند. به عنوان نمونه، مرحوم طبرسى مفسّر بزرگ و نام آشناى شیعه، در کتاب گرانقدر خود مجمع البیان(118)، دو تفسیر براى امامت بیان کرده است:
1. مقتدا و پیشوا; امام کسى است که سخنان و اعمال و سیره او سرمشق زندگى مردم است. حضرت ابراهیم(علیه السلام) به این معنا از ابتداى رسالت امام محسوب مى شد، و گفتار و کردارش سرمشق و اسوه مردم بود. بنابراین، منظور از امام در آیه شریفه این معنا نیست.
2. مجرى قانون; طبق این تفسیر، امامت عبارت است از تحقّق بخشیدن برنامه هاى دینى اعمّ از حکومت به معناى وسیع کلمه و اجراى حدود و احکام خدا و اجراى عدالت اجتماعى و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن; و این مقام از مقام رسالت و نبوّت بالاتر است.
خلاصه این که امام کسى است که قوانین دین و احکام الهى را اجرا کند. بنابراین نبوّت بیان قانون، رسالت ابلاغ قانون، و امامت اجراى آن است.
امام براى اجراى احکام الهى تشکیل حکومت مى دهد تا حدود شرعى را اجرا کند، حقّ مظلومان را بگیرد، نظم را در جامعه حاکم کند، امنیّت را فراهم آورد، و همه امور مربوط به دین را به سامان برساند.