فهرست کتاب


قهرمان توحید(شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم(ع))

آیت الله مکارم شیرازی گردآوری: ابوالقاسم علیان نژادی

سخنى از دشمنى سرسخت!

گلادستون انگلیسى گفت: «سه چیز مسلمانان براى ما خطرناک است:
الف) قرآن مجید; تا زمانى که مسلمانان قرآن را تلاوت مى کنند، و به آیات جهاد و شهادت و مبارزه با شرک و بت پرستى و مانند آن عمل مى کنند، ما راحت نخواهیم بود.
ب) نماز و اذان; ما هر چه بر علیه اسلام تبلیغ کنیم، هنگامى که وقت نماز فرا مى رسد و صداى مؤذّن از گل دسته مساجد بلند مى شود، همه مردم به سمت مساجد حرکت کرده، و به نماز مى ایستند، و به این وسیله تمام تبلیغات ما نقش بر آب مى شود.
ج) حجّ خانه خدا; تا زمانى که مسلمانان سراسر دنیا در ایّام حج به عربستان سفر کرده، و همزمان مراسم عبادى حج را بجا آورده، و در این کنگره بین المللى شرکت مى کنند، ما غربى ها در خطر هستیم!».
سپس توصیه مى کند که: «قرآن ها را آتش زده، و بر علیه پیامبر اسلام تبلیغ کرده، و خانه کعبه را خراب کنید!».
آیا منظور او آتش زدن اوراق قرآن مجید است؟ یا کارى کنند که مسلمانان احکام و معارف قرآن را فراموش کنند؟ به طور قطع احتمال دوم صحیح است، از این رو همواره بر علیه قرآن و معارف آن به اشکال مختلف توطئه کرده و مى کنند، و هم اکنون سایت هاى فراوانى براى سست کردن اعتقاد و ایمان جوانان ما مشغول شبهه افکنى هستند.
در مورد محو نام پیامبر(صلى الله علیه وآله) این کار از زمان معاویه آغاز شد و هنوز ادامه دارد، و به تازگى شدّت گرفته و به خصوص در کشورهاى غربى به اوج خود رسیده است. و جالب این که در سال گذشته نام محمّد بالاترین آمار را در میان نوزادانى که در آنجا به دنیا آمده اند به خود اختصاص داده است. اینجاست که انسان به یاد آیه شریفه 8 سوره صفّ مى افتد که فرمود:
«(یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ); آنان مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند; ولى خدا نور خود را کامل مى کند، هر چند کافران خوش نداشته باشند».
در مورد تخریب خانه کعبه، نیز تخریب اهداف بلند سفر معنوى حج منظور بوده است. بدین شکل که این سفر روحانى مقدّس، که باید انسان را متحوّل کند، به سفرى تفریحى یا تشریفاتى تبدیل شود، و آنقدر سطح آن تنزّل کند که هدف از آن تهیّه جهیزیّه براى دخترانشان باشد!
مسلمانان باید به این گونه سخنان و تهدیدات دشمنان فکر کرده، و بیشتر به عظمت اسلام و قرآن و حج و سایر معارف دین پى برده، و قدر آن را بدانند، و خداى ناکرده خود عامل پیاده کردن نقشه هاى آنان نشوند.

حج در قرآن

در اهمیّت حج همین بس که قسمت مهمّى از احکام حج در قرآن مجید آمده، در حالى که ریزه کارى هاى دیگر احکام ـ همان طور که گذشت ـ در قرآن نیامده است. به نمونه اى از عناوینى که قرآن متعرّض آن شده توجّه فرمایید:
1. احرام; که در آیه 197 سوره بقره و آیه 96 سوره مائده آمده است.
2. کفّارات احرام; که آیه 158 سوره بقره به آن پرداخته است.
3. طواف; که در آیه 29 سوره حج مورد توجّه قرار گرفته است.
4. وقوف در عرفات و مشعر; در آیه 198 سوره بقره آمده است.
5. حلق یا تقصیر; که در آیه 29 سوره حج آمده است.
6. نماز طواف; که در آیه 125 سوره بقره مورد بحث قرار گرفته است.
7. سعى صفا و مروه; که حکم آن را مى توانید در آیه 158 سوره بقره مطالعه کنید.
8. نحوه خروج از احرام; شخصى که پس از احرام بیمار شود و نتواند اعمالش را بجا آورد، در آیه 196 سوره بقره بیان شده است.
9. امنیّت حرم مکّه; که در آیه 67 سوره عنکبوت آمده است.

حج و مراسم اجتماعى اسلام

اسلام یک دین اجتماعى است; بدین جهت جامعه اصل، و افراد فرع به حساب مى آیند که باید در جامعه ذوب شوند. بنابراین، کسانى که مى پندارند اگر در خانه عبادت کنند حضور قلب بیشترى پیدا مى کنند و با این بهانه از مسجد و جماعت مسلمانان دورى مى گزینند در اشتباهند. از این رو غالب ضمیرهاى نماز ضمیر جمع است. به عنوان مثال مى توان به «(اِیّاکَ نَعْبُدُ); (پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم»; «(وَاِیّاکَ نَسْتَعینُ); و تنها از تو یارى مى جوییم»; «(وَاِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمِ); ما را به راه راست هدایت کن»; «والسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلى عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ; سلام بر ما و بندگان صالح و شایسته خداوند» اشاره کرد. نتیجه این که اسلام یک دین اجتماعى است، و افراد باید در جامعه ذوب شوند.
بر این اساس، اسلام سه برنامه اجتماعى دارد:
1. نماز جماعت; که در سه یا پنج وقت اقامه مى گردد. این مراسم عبادى به قدرى ثواب دارد که در برخى مراحل ثواب آن قابل شمارش نمى باشد. در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم:
«جبرئیل به همراه هفتاد هزار فرشته، پس از نماز ظهر نزد من آمدند. جبرئیل گفت: پروردگارت سلام مى رساند و دو هدیه برایت فرستاده است. پرسیدم: آن دو هدیه چیست؟ عرض کرد:... و دیگرى خواندن نمازهاى روزانه به جماعت است. پرسیدم: ثواب نماز جماعت براى امّت من چقدر است؟ گفت: اگر دو نفر باشند خداوند براى هر نفر در مقابل هر رکعت صد و پنجاه نماز منظور مى کند، و اگر سه نفر باشند ششصد نماز،... و اگر از ده نفر بیشتر شوند چنانچه تمام آسمان ها کاغذ، و تمام دریاها مرکّب، و تمام درختان قلم، و تمام جنّ و انس و فرشتگان نویسنده شوند، قادر برشمارش ثواب یک رکعت آن نخواهند شد...».(106)
بدین جهت با کسانى که بى جهت در نماز جماعت مسلمین حاضر نمى شوند و آن را سبک مى شمارند، در روایات به شدّت برخورد شده است.(107)
2. نماز جمعه; پس از استقرار نظام اسلامى در کشورمان نماز جمعه کاملاً احیا شد. نماز جمعه شیعیان امتیازى دارد که اهل سنّت ندارد. در میان اهل سنّت هر کس در مسجد محلّه خود نماز جمعه مى خواند، و این تفاوت چندانى از نظر آثار با نماز جماعت ندارد. امّا در نماز جمعه شیعه همه علاقمندان از سرتاسر شهر در یک جا جمع شده و یک نماز جمعه باشکوه اقامه مى شود. و امام جمعه مشکلات سیاسى و اجتماعى و فرهنگى را بیان کرده، و مردم را نسبت به توطئه ها و نقشه هاى دشمن آگاه نموده، و مردم شهر از حال همدیگر باخبر شده، و اغلب نسبت به حلّ مشکلات دیگران اقدام مى کنند.
3. حجّ خانه خدا; حج اجتماعى عظیم تر است که سالانه برگزار مى گردد و مسلمانان از سراسر کشورهاى اسلامى و مسلمان نشین، از تمام نژادها، زبان ها، و از والامقام ترین افراد تا افراد بسیار عادى در این کنگره عظیم، گرد هم مى آیند و همه با هم به زیارت خانه خدا مى پردازند.
این اجتماع سالانه بسیار مهم و ارزشمند است. به خصوص نماز جمعه اى که قبل از عزیمت به عرفات در مسجدالحرام اقامه مى شود، که همه حجّاج در آن شرکت مى کنند، و مسجدالحرام با آن عظمت و خیابان هاى اطراف را پر مى کند، چه فرصت گرانبهایى براى طرح مشکلات جهان اسلام و نحوه حلّ آن ایجاد مى کند. آرى در خطبه هاى این نماز مى توان مهمترین مسائل جهان اسلام را بیان کرد.
امّا افسوس که این نماز جمعه به دست عدّه اى وهّابى سلفى جیره خوار افتاده که بدون اجازه اربابان خود نمى توانند سخنى بگویند، و باید متنى که حکومت براى آنها تنظیم کرده را قرائت کنند. و گاه متن سخنرانى آنان مسائل بسیار ساده و پیش پا افتاده اى بیش نیست.
مسائل اجتماعى از دیدگاه اسلام به قدرى اهمیّت دارد، که هر چیز در راستاى آن باشد و به وحدت و آشتى میان مسلمین کمک کند مطلوب است. و آنچه سبب جدایى و اختلاف مسلمانان گردد، منفور است. بنابراین آشتى دادن و اصلاح ذات البین آن قدر اهمیّت دارد که در ردیف جهاد در خط مقدم جبهه شمرده شده است. (اجر المصلح بین الناس کالمجاهد بین الناس).(108)