لجاجت آزر
پس از آن که استدلال هاى متین و منطقى حضرت ابراهیم(علیه السلام) به پایان رسید، و خطّ بطلانى بر بت پرستى کشیده شد، و آزر پاسخ منطقى براى گفتن نداشت، به لجاجت و خیره سرى پرداخت. آزر در پاسخ برادرزاده اش گفت: «(قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِى یَا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَّمْ تَنتَهِ لاََرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِى مَلِیّاً); گفت: اى ابراهیم! آیا تو از معبودهاى من روى گردانى؟! اگر (از این کار) دست برندارى، تو را سنگسار مى کنم. و براى مدّتى طولانى از من دور شو!».
آزر برخورد بسیار زشتى با ابراهیم(علیه السلام) کرد. زیرا او را به بدترین نوع اعدام یعنى سنگسار تهدید کرد، سپس او را از خانه اش اخراج نمود.
انسان هاى بى منطق همیشه همین طور بوده اند; پاسخ استدلال هاى متین و منطقى را با تهدید و ارعاب مى دهند. پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) همواره مشرکان مکّه را با بیان شیرین و دلایل روشن به اسلام فرا مى خواند، و آنها هم مرتّب حضرت را تهدید و آزار و اذیّت مى کردند، به گونه اى که یکى از کارهاى همیشگى حضرت خدیجه پس از بازگشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به منزل، بستن زخم هاى ناشى از پرتاب سنگ و چوب توسّط مشرکان بود.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) با این تهدید آرامش خود را از دست نداد. بلکه با تسلّط بر اعصاب و حفظ آرامش، خطاب به عموى لجوج و بى منطق خود فرمود:
«(سَلاَمٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّى إِنَّهُ کَانَ بِى حَفِیّاً * وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ وَأَدْعُواْ رَبِّى عَسَى أَلاَّ أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّى شَقِیّاً); سلام بر تو! من به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى طلبم; چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است. و از شما، و آنچه غیر خدا مى خوانید، کناره گیرى مى کنم; و پروردگارم را مى خوانم; و امیدوارم در خواندن پروردگارم محروم و بى پاسخ نمانم!».
معناى آیه شریفه این است که آزر با این سخنان گستاخانه و به دور از عقل و منطق، مرتکب خطاى بزرگى شد. و در نتیجه حضرت ابراهیم(علیه السلام) به وى وعده استغفار داد.
ابراهیم(علیه السلام) در مقابل بدى عمویش مقابله به مثل نمى کند، بلکه بدى را با خوبى پاسخ مى دهد; امّا در عین حال ذرّه اى از عقیده خویش عقب نشینى نمى کند، و لذا به عمویش مى فرماید: «طبق خواسته تو از شما کناره گیرى کرده، و دور مى شوم، و تنها پروردگارم را مى خوانم و امید به اجابت خواسته هایم دارم».
1. حفظ آرامش در مقابل انسان هاى لجوج
در مقابل انسان هاى نادان و لجوج نباید عصبانى شد. اگر آنها بد مى گویند، تهدید مى کنند، خشونت به خرج مى دهند، ما نباید مقابله به مثل کنیم، بلکه باید آرامش خود را حفظ کرده، و بر اعصاب خود مسلّط بوده، و برخوردى حسابگرانه داشته باشیم; چرا که تسلّط بر اعصاب در مقابل درشتى ها و خشونت ها نشانه ایمان است.
اگر زن یا شوهر خشونت و درشتى کرد، و طرف مقابل با حفظ آرامش و تسلّط بر اعصاب و با زبان خوش پاسخ او را داد مشکل به پایان مى رسد. امّا اگر طرف مقابل برخورد بدترى کرد، و نفر اوّل دوباره درشتى کرد و این درگیرى لفظى ادامه پیدا کرد، و درشتى ها و خشونت ها کم کم شدیدتر شد، ممکن است آن قدر ادامه پیدا کند که به جدایى زن و شوهر منتهى گردد، و فرزندانشان از نعمت پدر و مادر بطور همزمان محروم شده، و به سمت کارهاى خلاف کشیده شوند. به همین علّت هنگامى که زوج هاى جوان از ما تقاضاى نصیحت مى کنند سه چیز را به آنها سفارش مى کنیم:
1. صداقت و راستى در زندگى مشترک، و این که هرگز به یکدیگر دروغ نگویند.
2. همدیگر را تحمّل کرده، و در مقابل بدى ها و درشتى هاى یکدیگر، گذشت داشته باشند.
3. به یکدیگر کمک کرده، و منتظر خدمت طرف مقابل نباشند.