فهرست کتاب


قهرمان توحید(شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم(ع))

آیت الله مکارم شیرازی گردآوری: ابوالقاسم علیان نژادی

دوم: منجّمین را تصدیق نکنید

حضرت على(علیه السلام) عازم جنگ با خوارج نهروان بود. خوارج انسان هاى بى سواد، احمق و کم اطّلاعى بودند که ظاهرى مقدّس داشته و آثار سجده هاى طولانى در چهره آنها آشکار بود. کسانى که حضرت على(علیه السلام) را به خاطر ماجراى حکمیّت (که خود عامل آن بودند) کافر مى دانستند. در حالى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره على(علیه السلام) فرمود: «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ والْحَقُّ مَعَ عَلِى یَدُورُ حَیْثٌ ما دارَ; على با حق و حق با على است، هر جا که على باشد حق هم همانجاست».(18) خوارج نمى فهمیدند که على(علیه السلام) خود معیار سنجش حق است، و حق بر محور او دور مى زند، و او شاخص حق و باطل است. حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در ابتدا قصد داشت خوارج را نصیحت کند و آنها را از راهى که در پیش گرفتند باز دارد ولى وقتى موعظه هاى حضرت اثرى در قلب و ذهن خوارج نداشت امام على(علیه السلام)تصمیم به جنگ با آنها را گرفتند. هنگامى که امام(علیه السلام) قصد داشتند براى جنگ حرکت کنند یکى از منجّمان خطاب به حضرت عرض کرد: این ساعت به جنگ خوارج مرو، که شکست مى خورى! حضرت پرسید: چرا؟ گفت: اوضاع کواکب و ستارگان بد است، از برخى ستاره ها آتش و حرارت بلند است و بدین علّت اقدام به جنگ در این ساعت نتیجه اى جز شکست در پى نخواهد داشت!»
حضرت خطاب به وى فرمود: «فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهذا فَقَدْ کَذَّبَ الْقرآنَ; هر کس این عقیده و گفتار تو را تصدیق کند، قرآن مجید را تکذیب کرده است»(19); چون قرآن مجید علم غیبت را به طور خاص در اختیار خداوند و کسانى که خداوند به آنها اذن داده مى داند، و این شخص بر خلاف قرآن مدّعى غیب است. حضرت سپس رو به مردم کرد و فرمود: «اَیُّهَا النّاسُ! ... اَلْمُنَجِّمُ کَالْکاهِنِ، وَالْکاهِنُ کَالسّاحِرِ، وَالسّاحِرُ کَالْکافِرِ، وَالْکافِرُ فِى النّارِ!; اى مردم!... منجّم همچون کاهن است، و کاهن چون ساحر، و جادوگر همانند کافر، و کافر در آتش است»; سپس بدون توجّه به سخن آن منجّم، به سوى خوارج نهروان حرکت کرد، و با آنها جنگید و پیروز شد.

هشدار! هشدار!

خوانندگان محترم! برادران عزیز! خواهران گرامى! در عصر و زمان ما نیز برخى از منجّمان در گوشه و کنار اقدام به چنین کارهایى کرده، و گاه خبرهایى مى دهند که به شوخى شبیه تر است. مثلاً در بعضى از تقویم هاى نجومى مى نویسند: «تابستان امسال هوا گرم است و میوه ها مى رسد!» و یا مى گویند: «اوضاع کواکب نشان مى دهد که زمستان امسال هوا سرد است و باران مى بارد!». اجازه بدهید به مناسبت این بحث، به خرافاتى که امروزه به شکل هاى مختلف در میان مردم مطرح است اشاره اى کنم: برخى از افراد سودجو با ادّعاى این که: «بخت تو را بسته اند، فلان مقدار پول بده تا مشکل را حل کنم!»; یا این که: «علّت بیکارى و ضعف قدرت اقتصادى تو سحر و جادوست، چند صد هزار تومان مى گیرم و سحرت را باطل مى کنم»; یا مثلاً: «فلان بیمار صعب العلاج که پزشکان نتوانسته اند درمان کنند را با فلان روش درمان مى کنم» و مانند آن، سعى در چپاول مردم و پر کردن جیب خود دارند. آنها اگر واقعاً مشکل گشا بودند و به این راحتى مى توانستند مردم را ثروتمند کنند، اوّل مشکل مالى خود را حل مى کردند، تا به این شیوه هاى نادرست متوسّل نشوند.

سرچشمه خرافات

سرچشمه خرافات سه چیز است
1. نادانى و جهالت; اگر کسانى که در دام مروّجان خرافه مى افتند از نظر اعتقادى به جایى برسند که همه چیز را به دست خدا بدانند و براى حلّ مشکلات، به او و کسانى که او معرّفى کرده متوسّل شوند، نه افراد خرافه پرست; هرگز در دام مروّجان خرافه گرفتار نخواهند شد. دخترانى که بر اثر سخت گیرى هاى بى مورد در انتخاب همسر آینده، مبلغ مهریّه، مقدار جهیزیّه، چگونگى مجلس عروسى، قیمت سرویس طلا، و مانند آن خواستگاران متعدّدى را رد کرده اند، و اکنون خواستگارى ندارند، اگر خوب بیندیشند که هیچ چیز جز افکار و تصمیمات خودشان بخت آنها را نبسته، نیازى به مراجعه به مروّجان خرافه نخواهند داشت. بنابراین، نادانى و جهالت برخى مردم یکى از سرچشمه هاى خرافات است.
2. فرصت طلبى افراد سودجو; آنها وقتى مشاهده مى کنند که عدّه اى از مردم با مشکلات متعدّدى مواجه هستند، و کسى براى حلّ منطقى مشکل آنها اقدام نمى کند، از این خلأ سوء استفاده کرده، و با ارائه خرافات به عنوان درمان و حلاّل مشکلات مردم، آنها را سرکیسه کرده، و جیب آنها را خالى نموده، و مشکلى بر مشکلات آنها مى افزایند.
3. ترویج خرافه توسّط بیگانگان; سرچشمه دیگر خرافات بیگانگان هستند. آنان براى جلوگیرى از گسترش روزافزون اسلام در سراسر جهان، به هر وسیله اى پناه مى برند; که یکى از این روش ها ترویج خرافه پرستى در میان مسلمانان مى باشد. تا بدین وسیله اسلام را یک دین خرافى جلوه داده و مانع گرایش افراد تحصیل کرده و فرهیخته به اسلام شوند.
آنها حتّى در چگونگى عزادارى ها دخالت کرده، و مسأله قمه زنى را ترویج نموده، و به گسترش آن کمک مى کنند تا شیعیان را در نظر بیگانگان، مردمى بى عاطفه و خرافه پرست جلوه دهند و مانع گرویدن مردم مختلف دنیا به اسلام و به خصوص مذهب شیعه شوند.
به تازگى فیلمى در یکى از کشورهاى غربى به نام «فتنه» بر علیه اسلام ساخته، و در کشورهاى مختلف به نمایش گذاشته شد. این فیلم داراى سه بخش بود:
1. کارهاى القاعده; بمب گذارى در بیمارستان ها و مهدکودک ها و خیابان ها و کشتن زن و مرد و کودک و بزرگ و سالم و بیمار، و ایجاد رعب و وحشت، توسّط طالبان به نمایش گذاشته شده تا بیننده، چهره اى خشن از اسلام در ذهن خود ترسیم کند.
2. کارهاى احمقانه طالبان در افغانستان; آنها انسان ها را به راحتى مى کشند، و مانند گوسفندان در کنار جوى آب سر از بدنشان جدا مى کنند. غافل از این که «القاعده» از اسلام بیگانه است و «طالبان» اقلیّت خشکه مقدس و نادانى هستند که محصول دشمنان اسلامند.
3. قمه زنى شیعیان; در این فیلم مادرى را مشاهده مى کنید که با قمه بر سر نوزاد خود مى زند و خون تمام سر و صورت نوزاد را فرا مى گیرد; افراد دیگر از بزرگ و کوچک در حالى که لباسى سفید پوشیده اند تا آثار خون کاملاً نمایان باشد، مشغول قمه زنى هستند. بى شک دست دشمنان اسلام در تهیّه چنین صحنه هاى وحشتناکى در کار است. شخص موثّقى نقل مى کرد که در یکى از سال ها در ایّام عاشورا از طرف یکى از سفارتخانه هاى خارجى، قمه هاى نو فراوانى در میان عزاداران تقسیم شد تا قمه بزنند! آیا سفارتخانه هاى خارجى براى رضاى خدا و عشق به امام حسین(علیه السلام)این کار را کردند؟ یا قصد داشتند فیلمى از این صحنه ها تهیّه کرده و به وسیله آن بر علیه اسلام و مسلمین تبلیغ نموده، و ما را انسان هایى وحشى جلوه دهند؟ بى شک عزادارى سرور و سالار شهیدان از بهترین اعمال جهت نزدیکى به سیدالشهدا و رمز بقاى مذهب تشیّع، و کیمیاى ارزشمند، و وسیله اى براى حلّ مشکلات مهم است; امّا نباید با این خرافات مخلوط گردد.
راستى مسلمانانى که ابزار و روش هاى مؤثّرى براى حلّ مشکلات نظیر نماز شب، دعاى توسّل، زیارت آل یاسین، نماز امام زمان(علیه السلام) و مانند آن دارند، چرا به سراغ خرافه ها مى روند؟!
* * *