فهرست کتاب


قهرمان توحید(شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم(ع))

آیت الله مکارم شیرازی گردآوری: ابوالقاسم علیان نژادی

اوّل: منجّم ملعون است!

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اَلْمُنَجِّمُ مَلْعُونٌ، وَالْکاهِنُ مَلْعُونٌ، وَالساحِرُ مَلْعُونٌ; سه گروه مورد لعن و نفرین پروردگارند: 1. منجّم 2. کاهن (کسى که خبر غیبى مى دهد) 3. ساحر و جادوگر».(17)

سؤال: چرا منجّم ملعون است؟ آیا اسلام با علم ستاره شناسى مخالف است؟ آیا تلسکوپ هاى غول پیکر و فوق العاده دقیق و دانشگاه هاى بزرگ علم نجوم وهزاران دانشجویى که مباحث علم هیئت را پى گیرى مى کنند مورد لعن و نفرین پروردگارند؟
جواب: ستاره شناسى و علم نجوم ملعون نیست، بلکه از این راه مى توان به معرفت الهى رسید، امّا ستاره شناسانى که با بررسى اوضاع ستاره ها پیش بینى هایى کرده، و خبر از آینده مى دهند، مورد لعن پروردگارند، چون خبر دادن از آینده، کار خداوند و آن دسته از اولیاى الهى است که خداوند به آنها اذن داده، و هر کس دیگر چنین ادّعایى کند، دروغ گفته و ملعون است.

دوم: منجّمین را تصدیق نکنید

حضرت على(علیه السلام) عازم جنگ با خوارج نهروان بود. خوارج انسان هاى بى سواد، احمق و کم اطّلاعى بودند که ظاهرى مقدّس داشته و آثار سجده هاى طولانى در چهره آنها آشکار بود. کسانى که حضرت على(علیه السلام) را به خاطر ماجراى حکمیّت (که خود عامل آن بودند) کافر مى دانستند. در حالى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره على(علیه السلام) فرمود: «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ والْحَقُّ مَعَ عَلِى یَدُورُ حَیْثٌ ما دارَ; على با حق و حق با على است، هر جا که على باشد حق هم همانجاست».(18) خوارج نمى فهمیدند که على(علیه السلام) خود معیار سنجش حق است، و حق بر محور او دور مى زند، و او شاخص حق و باطل است. حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در ابتدا قصد داشت خوارج را نصیحت کند و آنها را از راهى که در پیش گرفتند باز دارد ولى وقتى موعظه هاى حضرت اثرى در قلب و ذهن خوارج نداشت امام على(علیه السلام)تصمیم به جنگ با آنها را گرفتند. هنگامى که امام(علیه السلام) قصد داشتند براى جنگ حرکت کنند یکى از منجّمان خطاب به حضرت عرض کرد: این ساعت به جنگ خوارج مرو، که شکست مى خورى! حضرت پرسید: چرا؟ گفت: اوضاع کواکب و ستارگان بد است، از برخى ستاره ها آتش و حرارت بلند است و بدین علّت اقدام به جنگ در این ساعت نتیجه اى جز شکست در پى نخواهد داشت!»
حضرت خطاب به وى فرمود: «فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهذا فَقَدْ کَذَّبَ الْقرآنَ; هر کس این عقیده و گفتار تو را تصدیق کند، قرآن مجید را تکذیب کرده است»(19); چون قرآن مجید علم غیبت را به طور خاص در اختیار خداوند و کسانى که خداوند به آنها اذن داده مى داند، و این شخص بر خلاف قرآن مدّعى غیب است. حضرت سپس رو به مردم کرد و فرمود: «اَیُّهَا النّاسُ! ... اَلْمُنَجِّمُ کَالْکاهِنِ، وَالْکاهِنُ کَالسّاحِرِ، وَالسّاحِرُ کَالْکافِرِ، وَالْکافِرُ فِى النّارِ!; اى مردم!... منجّم همچون کاهن است، و کاهن چون ساحر، و جادوگر همانند کافر، و کافر در آتش است»; سپس بدون توجّه به سخن آن منجّم، به سوى خوارج نهروان حرکت کرد، و با آنها جنگید و پیروز شد.

هشدار! هشدار!

خوانندگان محترم! برادران عزیز! خواهران گرامى! در عصر و زمان ما نیز برخى از منجّمان در گوشه و کنار اقدام به چنین کارهایى کرده، و گاه خبرهایى مى دهند که به شوخى شبیه تر است. مثلاً در بعضى از تقویم هاى نجومى مى نویسند: «تابستان امسال هوا گرم است و میوه ها مى رسد!» و یا مى گویند: «اوضاع کواکب نشان مى دهد که زمستان امسال هوا سرد است و باران مى بارد!». اجازه بدهید به مناسبت این بحث، به خرافاتى که امروزه به شکل هاى مختلف در میان مردم مطرح است اشاره اى کنم: برخى از افراد سودجو با ادّعاى این که: «بخت تو را بسته اند، فلان مقدار پول بده تا مشکل را حل کنم!»; یا این که: «علّت بیکارى و ضعف قدرت اقتصادى تو سحر و جادوست، چند صد هزار تومان مى گیرم و سحرت را باطل مى کنم»; یا مثلاً: «فلان بیمار صعب العلاج که پزشکان نتوانسته اند درمان کنند را با فلان روش درمان مى کنم» و مانند آن، سعى در چپاول مردم و پر کردن جیب خود دارند. آنها اگر واقعاً مشکل گشا بودند و به این راحتى مى توانستند مردم را ثروتمند کنند، اوّل مشکل مالى خود را حل مى کردند، تا به این شیوه هاى نادرست متوسّل نشوند.