مقدمة معاونت پژوهش
حقیقت اصیلترین، جاودانهترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است كه سلسلة مؤمنان و عالمان صادق چه جانها كه در راه آن نباخته، و جاهلان و باطلپرستان چه توطئهها و ترفندها كه برای محو و مسخ آن نساختهاند. چه تلخْواقعیتی است مظلومیت حقیقت، و چه شیرینْحقیقتی است این واقعیت كه در مصاف همیشگی حق و باطل، حق سربلند و سرفراز است و باطل ازبینرفتنی و نگونسار. این والا و بالانشینیِ حقیقت، گذشته از سرشت حق، وامدار كوششهای خالصانه و پایانناپذیر حقیقتجویانی است كه در عرصة نظر و عمل كمر همت محكم بسته و از دام و دانة دنیا رستهاند، و دراینمیان نقش و تأثیر ادیان و پیامبران الهی، و بهویژه اسلام و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آلهو جانشینان برحق و گرامی او علیهم السلام، برجستهترین است.
دانشمندان نامآور شیعه رسالت خطیر و بینظیر خویش را بهرهگیری از عقل و نقل و غوص در دریای معارف قرآن و برگرفتن گوهر ناب حقیقت از سیرة آن پیشوایان و عرضة آن به عالم بشری و دفاع جانانه در برابر هجوم ظلمتپرستان حقیقتگریز دانسته و در این راه دیدهها سوده و جانها
﴿ صفحه 8 ﴾
فرسودهاند. اكنون در عصر بحران معنویت كه دشمنان حقیقت و آدمیت هرلحظه با تولید و انتشارِ فزون از شمارِ آثار نوشتاری و دیداری و بهكارگیری انواع ابزارهای پیشرفتة سختافزاری و نرمافزاری در عرصههای گوناگون برای سیطره بر جهان میكوشند، رسالت حقیقتخواهان و اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی، بهویژه عالمان دین، بس عظیمتر و سخت دشوارتر است.
در جهان تشیع، پژوهشگران حوزوی در علوم فلسفی و كلامی، تفسیری و حدیثی، فقهی و اصولی و نظایر آن كارنامة درخشانی دارند، و تأملات ایشان بر تارك پژوهشهای اسلامی میدرخشد. درزمینة علوم طبیعی و تجربی و فناوریهای جدید نیز پژوهشگران ما تلاشهایی چشمگیر كرده، گامهایی نویدبخش برداشته و به جایگاه درخور خویش در جهان نزدیك شدهاند، و میکوشند تا با فعالیتهای روزافزونشان مقام شایستة خویش را در صحنة علمی بینالمللی بازیابند. ولی در قلمرو پژوهشهای علوم اجتماعی و انسانی تلاشهای دانشمندان این مرزوبوم آنگونه كه شایستة نظام اسلامی است به بار ننشسته و آنان گاه به ترجمه و اقتباس نظریات دیگران بسنده كردهاند. دراینزمینه كمتر میتوان ردّ پای ابتكارات و بهویژه خلاقیتهای برخاسته از مبانی اسلامی را یافت و تا رسیدن به منزلت مطلوب راهی طولانی و پرچالش در پیش است. ازاینروی، افزون بر استنباط، استخراج، تفسیر و تبیین آموزههای دینی و سازماندهی معارف اسلامی، كاوش در مسائل علوم انسانی و اجتماعی از دیدگاه اسلامی و تبیین آنها از مهمترین اهداف و اولویتهای مؤسسات علمی بهویژه مراكز پژوهشی حوزههای علمیه است.
﴿ صفحه 9 ﴾
مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله در پرتو تأییدات رهبر كبیر انقلاب اسلامی و حمایتهای بیدریغ خلف صالح وی، حضرت آیتالله خامنهای «مد ظله العالی» از آغازِ تأسیس براساس سیاستها و اهداف ترسیمشده ازسوی حضرت آیتالله محمدتقی مصباح یزدی «دامت برکاته» به امر پژوهشهای علمی و دینی اهتمام داشته و در مسیر برآوردن نیازهای فكری و دینی جامعه، به پژوهشهای بنیادی، راهبردی و كاربردی پرداخته است. معاونت پژوهش مؤسسه برای تحقق این مهم، افزون بر برنامهریزی و هدایت دانشپژوهان و پژوهشگران، درزمینة نشر آثار محققان نیز كوشیده و بحمدالله تاكنون آثار ارزندهای را در حد توان خود به جامعة اسلامی تقدیم كرده است.
كتابِ پیش روی، بخشی از مباحث سیاسی ـ اجتماعی استاد فرزانه، حضرت آیتالله محمدتقی مصباح یزدی «دامت برکاته» است كه با تلاش پژوهشگر ارجمند جناب حجتالاسلام دكتر قاسم شباننیا نگارش یافته است. هدف اصلی كتاب ارائة مباحثی بنیادین با رویكرد اسلامی برای ارتقای بصیرت و بینش سیاسی در جامعة اسلامی است. معاونت پژوهش، دوام عمر پربركت معظمله و توفیق روزافزون پژوهشگر محترم را از خداوند متعالی خواستار است.
معاونت پژوهش
مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله
مقدمه
بصیرت، از مفاهیم و واژگان پراهمیت در طول تاریخ اسلام و نیز دورة معاصر بوده و هست. در فرهنگ اسلامی، از جمله در قرآن کریم و فرمایشهای پیامبر صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیهم السلام و دیگر معصومان بر آن تأکید ویژهای شده است.
پس از انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی رحمه الله و نیز مقام معظم رهبری، بارها، اهمیت آن را به عموم گوشزد كردهاند.
ازآنجاكه مقام معظم رهبری، بهویژه، در سخنرانیها و بیانات خود بعد از شكلگیری فتنههای بزرگ و كوچك، بارها بر این مسئله تأكید فرمودهاند و دربارة بیبصیرتی در میان عوام و خواص هشدار دادهاند، و نیز ازآنجاکه ایشان منشأ بسیاری از اشتباهات، خطاها، لغزشها و مفاسد را بیبصیرتی میدانند، برای مصون ماندن نظام جمهوری اسلامی از این آفات و آسیبها باید به این بحث از زوایای مختلف توجه شود. درك درست مفهوم و ماهیت، ضرورت و اهمیت، راهكارهای كسب و ارتقای بصیرت در جامعه، موانع كسب بصیرت و ملاك سنجش آن میتواند دراینزمینه راهگشا باشد.
﴿ صفحه 11 ﴾
1. تعریف و ماهیت بصیرت
بصیرت، واژهای عربی، و تقریباً معادل «بینش» در فارسی است. بصر یعنی چشم، و إبصار یعنی دیدن، و بصیرت هم یعنی بینش. اما باید توجه داشت كه موارد استعمال بصیرت غالباً در بینش باطنی است نه بینش با چشم ظاهری. در توضیح این مطلب باید متذكر شویم كه فرهنگ قرآنی به ما میآموزد که انسان غیر از این حواس پنجگانه، همچون چشم و گوش، حواسی باطنی نیز دارد؛ از جمله، او از چشمی غیر از این چشم ظاهری برخوردار است که گاهی آن چشم، بیناست و گاهی نابینا میشود: فَإِنَّهَا لَا تَعْمَی الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ؛(1) «چشمهای ظاهر نابینا نمیشود؛ بلكه دلهایی كه در سینههاست، كور میشود».(2) منظور از نابینا بودن این افراد این نیست كه آنان از چشم ظاهری محروماند؛ بلكه بدین معناست كه آنان کوردلاند و چشم باطنشان نمیبیند. آنچه موجب محرومیت انسان از آن بینش معنوی میشود، شبهاتی است که غالباً شیاطین القا میکنند و اجازه نمیدهند تا عقل و فطرت انسان، با نور بصیرت باطنی آنچه را كه باید، ببیند. درواقع، شبهات، با حجابی كه ایجاد میکنند، ذهن انسان را محدود میسازند و زاویة دید او را تغییر میدهند؛ بهطوریكه دیگر چنین فردی نمیتواند حقیقت را آنگونه كه هست، ببیند.
﴿ صفحه 12 ﴾
بنابراین بصیرت در قرآن كریم، هرچند از بصر به معنای چشم گرفته شده است، هرگز به مفهوم بینایی در مقابل نابینایی ظاهری نیست. ازاینرو در برخی آیات تصریح شده است كه افرادی چشم دارند، اما نمیتوانند ببینند: وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا؛(3) «آنان چشمانی دارند كه با آن نمیبینند». همچنین در آیاتی دربارة برخی از انسانها عباراتی همچون: صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُون؛(4) «آنان كران، گنگها و كوراناند، ازاینرو [از راه خطا] بازنمیگردند»، و صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُون؛(5) «آنان كران، گنگها و كورانند؛ ازاینرو چیزی نمیفهمند»، بهكار رفته است. در آیاتی نیز تصریح شده است كه برخی از انسانها در قیامت کور محشور میشوند. ازاینرو اعتراض میكنند: رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَی وَقَدْ كُنتُ بَصِیرًا؛(6) «پروردگارا! چرا نابینا محشورم كردی؟! من كه بینا بودم»! به او پاسخ داده میشود: كَذَلِكَ أَتَتْكَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَكَذَلِكَ الْیَوْمَ تُنسَی؛(7) «آنگونه كه آیات ما برای تو آمده و تو آنها را فراموش كردی امروز نیز تو فراموش خواهی شد». از این آیات به دست میآید كه قرآن افرادی را برخوردار از بصیرت میداند که بسیاری از آن محروماند. پس، برخی انسانها یك بینش درونی دارند و در پی سیر و سلوک معنوی، به مقام بصیرت دست یافتهاند. اما به نظر میرسد كه بصیرت در
﴿ صفحه 13 ﴾
اینگونه موارد، معنایی وسیعتر از این دارد و محدود به یک مفهوم عرفانی خاص نیست. انسان همواره باید در مسیر زندگی خود، اموری را بهخوبی درك کند و دید عمیقی به مسائل پیرامون خود داشته باشد. اگر نگاه فرد به اطراف خود، نگاهی سطحی باشد، تنها صورت مبهمی در ذهن او نقش خواهد بست و نمیتواند با آن نگاه، قضاوتی دقیق از محیط پیرامون خود بکند و مثلاً در مورد قیافة افراد یا تعداد آنها پاسخگو باشد. در امور معنوی نیز چنین است و گاهی آگاهی افراد از مسائل معنوی، سطحی، گذرا و بدون دقت است و حالآنكه برای كسب بینش صحیح، باید نگاهی عمیق و دقیق داشت.
بنابراین در مورد رفتارهای انسانی که، خواه ناخواه، پوششی از ارزش بر آن حاکم است و باید و نبایدی در كار است، اگر انسان بخواهد رفتار درست، عاقلانه و خداپسندانه انجام دهد، باید بینش صحیحی داشته باشد تا امر برایش مشتبه نشود. انسان ممكن است به دلیل بیدقتی و نگاه سطحی، مفهومی را بهجای مفهوم دیگر، شخصی را بهجای شخص دیگر، یا مقامی را بهجای مقام دیگر اشتباه گیرد. درنتیجه، برای اینكه فرد بتواند رفتار مناسب و حركت صحیحی انجام دهد، موضع درستی اتخاذ کند، از فرد شایستهای حمایت و با شخص نالایقی مخالفت كند، و یا سخن بجایی را بر زبان آورد و سخن ناروایی را ترك كند، ناگزیر باید هرآنچه كه در تشخیص این موارد لازم است، بهدقت بداند. درصورت تحقق این شرط، گفته میشود چنین فردی بصیرت دارد؛ اما اگر نگاه، سطحی باشد، بهگونهای كه منشأ اشتباه گردد، و در هریك از موارد مذکور، فرد نتواند انتخاب صحیح انجام دهد، گفته میشود چنین فردی فاقد بصیرت است.
﴿ صفحه 14 ﴾