فهرست کتاب


شرحی بر بیانیه گام دوم انقلاب

,

34ـ وضعیت آزادی سیاسی در دوره پهلوی:

برای آشنا شدن با فضای استبدادی و ضد آزادی دوران پهلوی کافی است به سخنان شاه در 11/12/1353 هنگام اعلام تأسیس حزب رستاخیز نگاهی داشته باشیم: «کسی که وارد این حزب سیاسی جدید نشود یا فردی است که به یک سازمان غیر قانونی تعلق دارد، یا به حزب غیر قانونی توده وابسته است و یا به عبارت دیگر یک خائن است.
چنین فردی یا جایش در زندان های ایران است و یا اگر مایل باشد، می تواند همین فردا کشور را ترک کند؛ زیرا او ایرانی نیست؛ وطن ندارد و فعالیت هایش غیر قانونی است و بر اساس قانون می توان او را مجازات کرد»؛ اما انقلاب اسلامی همچنان آرمان آزادی و مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی خود، علیرغم فراز و فرودهایی که در طول چهل سال از انقلاب اسلامی پدید آمده، را هیچ گاه تعطیل نکرده است و از لحاظ ساختاری توانسته است، نهادها و ساز و کارهای آزادی و مردم سالاری را تشکیل دهد و تعمیق ببخشد.

35ـ عزت و اقتدار بی نظیر انقلاب اسلامی در روابط خارجی:

موضوع حضور مقتدرانه و عزتمندانه انقلاب اسلامی در صحنه جهانی و مقابله با نظام سلطه به حدی حائز اهمیت است که «برژینسکی»، استراتژیست آمریکایی، انقلاب اسلامی را پدیده ای توصیف می کند که در صحنه شطرنج جهانی، بزرگترین مانع بر سر راه استقرار کامل جهان آمریکایی و سلطه کامل آمریکا بر جهان است؛ به خصوص که توانست در منطقه مهم و راهبردی غرب آسیا، سد محکمی در برابر غرب شکل دهد.
«الکس وطن خواه»، کارشناس ایرانی تبار موسسه خاورمیانه در ایالات متحده آمریکا نیز طی تحلیل های پیاپی خود به مقامات آمریکایی نسبت به تشکیل آینده اقتدار منطقه ای ایران هشدار داده و به خوبی اقتدار و عزت ملی در سیاست خارجی ایران را به تصویر کشیده است. وی در تحلیلی که بررسی مدل دسترسی منطقه ای ایران پرداخته است، به نکات مهمی درباره رشد بالندگی قدرت و اقتدار منطقه ای ایران در غرب آسیا می پردازد.
وی می نویسد: «سیاستمداران و نظامیان ایرانی، تلاش می کنند تا محیط امنیت غرب آسیا را با راهبرد منطقه ای ایران سازگار کنند. در واقع ایران تلاش می کند تا نبرد با دشمنان خود را در فراسوی مرزهای خویش انجام دهد. ایران از سال 2003 و پس از اشغال عراق توسط آمریکا، به طور نظام مند تلاش کرده تا دستور کار آمریکا و متحدان منطقه ای آن را با حمایت از گروه های مخالف آمریکا، تضعیف کند. الگوی دسترسی های نیابتی، راهبرد موفقیت آمیزی برای ایران بوده است. به نظر می رسد تا زمانی که هزینه های این راهبرد کمتر از منافع آن باشد و آیت الله خامنه ای همچنان تصمیم گیرنده اصلی در این زمینه است، راهبرد دسترسی نیابتی در آینده نیز همچنان با قوت ادامه خواهد یافت.
تلاش ایران برای دستیابی به یک قدرت متعارف نظامی، نشان می دهد که این کشور هنوز یک قدرت تدافعی است. از این منظر باید گفت منازعه میان ایران و رقبای این کشور کمتر ناشی از اهداف توسعه طلبانه ایران است.
ایران تکه ای جدایی ناپذیر از این منطقه است که نمی توان آن را از منطقه، بیرون نگاه داشت. همسایگان ایران و همچنین ایالات متحده باید بیش از پیش با این کشور در مورد مسائل منطقه ای مانند آینده بحران یمن، سوریه و عراق تعامل کنند».

36ـ اهمیت سبک زندگی اسلامی در پیشرفت مادی و معنوی جامعه:

رهبر معظم انقلاب در جمع جوانان استان خراسان شمالی در تاریخ 23/7/91 در خصوص «سبک زندگی» فرمودند:
«در انقلاب، در این بخش (سبک زندگی)، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ باید آسیب شناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟
بنابراین باید آسیب شناسی کنیم؛ یعنی توجه به آسیب هایی که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیب ها. البته ما اینجا نمی خواهیم مسئله را تمام شده فرض کنیم؛ فهرستی مطرح می کنیم: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه ی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربی ها به اسم خودشان ثبت کرده اند، اما اسلام خیلی قبل از این ها گفته است: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى»؛ (مائده: 2) یا: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»؛ (آل عمران: 103). یعنی حتّی اعتصام به حبل الله هم باید دسته جمعی باشد؛ «وَلَا تَفَرَّقُوا». چرا در برخی از بخش های کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخش های کشورمان روی آوردن جوان ها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگی مان رعایت های لازم را نمی کنیم؟ چرا صله ی رحم در بین ما ضعیف است؟ چرا در زمینه ی فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟ این آسیب است. رفت و آمد در خیابان، یکی از مسائل ماست؛ مسئله ی کوچکی هم نیست، مسئله ای اساسی است. آپارتمان نیشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت می کنیم؟ الگوی تفریح سالم چیست؟ نوع معماری در جامعه ی ما چگونه است؟ ببینید چقدر این مسائل متنوع و فراگیرِ همه ی بخش های زندگی، داخل در این مقوله ی سبک زندگی است؛ در این بخش اصلی و حقیقی و واقعی تمدن، که رفتارهای ماست. چقدر نوع معماری کنونی ما متناسب با نیاز های ماست؟ چقدر عقلانی و منطقی است؟ طراحی لباسمان چطور؟ مسئله ی آرایش در بین مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفید است؟ آیا ما در بازار، در ادارات، در معاشرت های روزانه، به همدیگر به طور کامل راست می گوییم؟ در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف می زنیم؟ بعضی ها با داشتن توان کار، از کار می گریزند؛ علت کارگریزی چیست؟ در محیط اجتماعی، برخی ها پرخاشگری های بی مورد می کنند؛ علت پرخاشگری و بی صبری و نابردباری در میان بعضی از ماها چیست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات می کنیم؟ در رسانه ها چقدر مراعات می شود؟ در اینترنت چقدر مراعات می شود؟ چقدر به قانون احترام می کنیم؟ علت قانون گریزی ـ که یک بیماری خطرناکی است ـ در برخی از مردم چیست؟ وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟ محکم کاری در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفی در بخش های مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخی از حرف های خوب، نظرهای خوب، ایده های خوب، در حد رؤیا و حرف باقی می ماند؟ که دیدید اشاره کردند.
چرا به ما می گویند که ساعات مفید کار در دستگاه های اداری ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت و یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرف گرائی رواج دارد؟ آیا مصرف گرایی افتخار است؟ مصرف گرایی یعنی اینکه ما هرچه گیر می آوریم، صرف اموری کنیم که جزو ضروریات زندگی ما نیست.
چه کنیم که ریشه ی ربا در جامعه قطع شود؟ چه کنیم که حق همسر ـ حق زن، حق شوهر ـ حق فرزندان رعایت شود؟ چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رائج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟ چه کنیم که زن در جامعه ی ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگی اش محفوظ بماند، هم بتواند وظایف اجتماعی اش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگی اش محفوظ بماند؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چندتا، یکی اش را انتخاب کند؟ اینها جزو مسائل اساسی ماست.
حد زاد و ولد در جامعه ی ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زمان دار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید.
بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش می دهند که آقا جامعه ی ما در آینده ی نه چندان دوری، جامعه ی پیر خواهد شد؛ این چهره ی جوانی که امروز جامعه ی ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد.
حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانه های مجردی وجود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعه ی ما نفوذ کرده است؟ تجمل گرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اینها بخش های گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و ده ها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از این هایی که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستی است که از آن چیزهایی که متن تمدن را تشکیل می دهد. قضاوت درباره ی یک تمدن، مبتنی بر این هاست.
نمی شود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ در حالی که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگی مردم را فرا گرفته. اصل این هاست؛ آن ها ابزاری است برای اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگی کنند، با امنیت زندگی کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالی انسانیِ مطلوب پیدا کنند.