11ـ شناخت درست گذشته، تضمین کننده گام های استوار در آینده:
بررسی تاریخ به منظور عبرت گیری و شناخت بهتر، می تواند به رشد و تعالی هر تمدنی از جمله تمدن نوپای برخاسته از انقلاب اسلامی بینجامد. از طرفی تاریخ، علم آموختن گذشته برای فهم زمان حال است. زندگی امروزین حاصل کارها و اقدامات مردمان روزگار پیشین و حتی وقایعی است که در گذشته های دور اتفاق افتاده اند و همین امر در آینده نیز ادامه خواهد یافت، بنابراین شناخت و فهم درست تاریخ به جوامع بشری کمک می کند تا آینده خود را بهتر رقم زده، از اشتباهات نسل های گذشته پرهیز کنند. با دقت نظر در قرآن، می توان به راحتی اهمیت فراوانی را که این کتاب انسان ساز آسمانی برای تاریخ قایل شده است مشاهده کرد. قرآن کریم در برخی موارد، خود به قصه سرایی می پردازد؛ آن هم از بهترین نوع قصه پردازی ها. به عبارت دیگر، قرآن با تاریخ گویی در بهترین قالب ها، به گردش در زمین و عبرت گیری از عاقبت گذشتگان دعوت می کند.
خداوند متعال در آیه 176 سوره «اعراف» می فرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ »؛ این داستان ها را بازگو کن شاید بیندیشند. همچنین در آیه 111 سوره «یوسف» می فرماید: «لَقَدْ كَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ »؛ در سرگذشت آنها درس عبرتی برای صاحبان اندیشه بود.
در آیه 137 سوره «آل عمران» می فرماید: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ »؛ خداوند سنت هایی در اقوام گذشته داشته که این سنن هرگز جنبه اختصاصی ندارد و به صورت یک سلسله قوانین حیاتی درباره همگان، گذشتگان و آیندگان، اجرا می شود. نهج البلاغه نیز با همان رویکرد قرآن به تاریخ می نگرد، و با بیانی شیوا، ضمن تفسیر فرازها و فرودهای تاریخ، نکته های عبرت آموز زندگی گذشتگان را به بشر گوشزد می نماید. به بیان خود امام (ع)، ایشان به گونه ای تاریخ پیشینیان را مطالعه کرده بودند که گویی خود در سراسر تاریخ و با نسل های پیشین زیسته و از تمام تجربه های مفید آنها بهره گرفته اند. ایشان درباره این اهمیت می فرمایند: «از حوادث گذشته تاریخ، برای آینده عبرت گیر، که حوادث روزگار همانند بوده، و پایان دنیا به آغازش می پیوندد، و همه آن رفتنی است.» نیز می فرمایند: «روزگار بر آیندگان چونان می گذرد که بر گذشتگان گذشت؛ آنچه گذشت باز نمی گردد، و آنچه هست جاودان نخواهد ماند، پایان کارش با آغاز آن یکی است، ماجراها و رویدادهای آن همانند یکدیگرند، و نشانه های آن آشکار است.»
تجربه در آموزه های اسلامی رمز موفقیت ها و پیروزی بر مشکلات و نیل به اهداف عالی است. امیرالمؤمنین علیه السلام در این رابطه بسیار سخن فرمودند: «و من التوفیق حفظ التجربۀ: حفظ تجربه بخشی از موفقیت است.» (نهج البلاغه، حکمت 211) «من لم یجرب الامور خدع: آن کس که کارها را تجربه نکند، نیرنگ می خورد.» (بحارالانوار، ج 74، ص 422) «من غنی عن التجارب عمی عن العواقب: کسی که خود را از تجربه ها بی نیاز بداند، سرانجام [امور] را نخواهد دید.» (غررالحکم، شماره 10162) «کل معونۀ تحتاج الی التجارب: هر امر مشکلی [که کمک لازم دارد] به داشتن تجربه ها نیازمند است.» (بحار، ج 75، ص 7)
12ـ آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه صفر:
واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران، در شرایطی اداره کشور را بدست گرفت که به لحاظ مشارکت سیاسی و حق مردم در تعیین سرنوشت خود در دوران پهلوی بدترین شرایط را داشت، به گونه ای که نه تنها انتخابات و ساز و کارهای دموکراتیک کاملا مفقود بود، بلکه سرکوب و خفقان ابزاری بود برای اینکه مردم آزادانه مطالبات خود را مطرح ننمایند. در بخش امنیتی و سیاست خارجی، رژیم پهلوی برای حفظ بقای خود، مقدرات امنیتی را در اختیار قدرت های خارجی قرار داده بود و عملا مهره انگلیس و آمریکا برای اجرای سیاست های آن ها در منطقه بود؛ همچنان که بخش هایی از خاک ایران در دوره قاجار و پهلوی به تاراج رفت.
در بخش اقتصادی نیز کشور چندان وضعیت مناسبی نداشت؛ خبری از زیرساخت های اساسی مورد نیاز کشور نبود و همه بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات همینطور تقریبا مطلق وابسته بود؛ عدالت اجتماعی و دسترسی مردم به خدمات اجتماعی، بنا به آمارها و گزارش های معتبر داخلی و خارجی در بدترین شرایط ممکن بود. در بخش فرهنگ نیز پهلوی نه به فرهنگ اسلامی معتقد بود و نه به فرهنگ ایرانی باور داشت؛ بلکه رویکرد آن ها نابودی فرهنگ اسلامی و ایرانی بود. آن ها مصمم بودند که ایران از حیث فرهنگی باید غربی شود، تا به توسعه دست یابد! از این جهت انقلاب اسلامی در همه عرصه های پیشرفت باید از اول و با طراحی جدید کار را به پیش می برد.
13ـ انقلاب اسلامی و ظهور پدیده ی برجسته تقابل با استکبار در جهان:
نکته ی قابل توجه انقلاب اسلامی و آنچه که آن را از دیگر انقلاب های سراسر جهان متمایز می کرد، ایجاد دگرگونی بزرگ در سطح سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود که باعث ایجاد تأثیرات عمیقی در سطح جهانی شد. با وجود اینکه انقلاب های زیادی در جهان به وقوع پیوسته بود، اما به گفته اندیشمندان و سیاست مداران جهان، انقلاب ایران به نوبه ی خود منحصر به فرد و بی نظیر بوده و هست و به همین خاطر این انقلاب، مورد توجه، تجزیه و تحلیل، استقبال و حمایت بزرگان و انقلابیون جهان قرار گرفت.
در ادامه به نظرات برخی سیاست مداران شاخص سراسر جهان درباره ی انقلاب ایران اشاره ای خواهیم داشت:
هنری کسینجر (مشاور رئیس جمهوری آمریکا): آیت الله خمینی (ره) غرب را با بحران جدی برنامه ریزی مواجه کرد، تصمیمات او آنچنان رعد آسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه ریزی را از سیاست مداران و نظریه پردازان سیاسی می گرفت. هیچ کس نمی توانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناخته شده در دنیا سخن می گفت و عمل می کرد، گویی از جای دیگر الهام می گرفت، دشمنی آیت الله خمینی (ره) با غرب برگرفته از تعالیم الهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت.
انور خوجه (رهبر اسبق آلبانی): مردم ایران که با انقلاب به پاخاستند و شاه و رژیم قرون وسطای وی را کنار گذاشتند، ضربه مهلکی به امپریالیسم زدند. این جریان یک شکست مهم سیاسی بود که آمریکا نمی تواند آن را با استفاده از روش های دیپلماتیک، باج های اقتصادی و یا دخالت نظامی مانند آنچه در طبس انجام داد، جبران کند.
فیدل کاسترو (رئیس جمهور اسبق کوبا): انقلاب شما (خطاب به نمایندگان ایران) در جهان نمونه است، زیرا شما بدون اسلحه جنگیدید و قدرت عظیم شاه و آمریکا را در هم کوبیدید، رمز پیروزی شما اسلام بود. اسلامی که دارای روحانیت و معنویت است، ما متاسفانه از داشتن چنین معنویتی محروم هستیم.
احمد بن بلا (نخستین رئیس جمهور الجزایر): «ملل عرب باید زنده شدن اسلام را در قرن بیستم، مدیون انقلاب اسلامی ایران بدانند. این انقلابی است که دنیای غرب را اجباراً دگرگون خواهد ساخت و بسیاری از رژیم های موجود در جهان عرب دیر یا زود سقوط خواهند کرد؛ زیرا آوای نهضت امام خمینی (ره) در دور افتاده ترین نقاط جهان اسلام به گوش می رسد. در دور افتاده ترین قبایل صحاری آفریقا سخن از روحی تازه است که انقلاب ایران در قرن بیستم به اسلام داده است».
نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی مدعی شد انقلاب اسلامی به مثابه زلزله ای است که نه تنها خاورمیانه، بلکه جهان را خواهد لرزاند. و به اعتقاد آنتونی گیدنز صاحب نظر مطرح حوزه جامعه شناسی، انقلاب اسلامی توجه جهانیان را از مارکسیسم و لیبرالیسم به سمت اسلام جلب کرد.