فهرست کتاب


شرحی بر بیانیه گام دوم انقلاب

,

5ـ پیروزی انقلاب اسلامی آغازگر عصر جدید:

به اذعان کارشناسان و آگاهان مسائل سیاسی و بین المللی، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) بزرگترین حادثه قرن محسوب شده و می شود؛ و به اعتقاد محققانی نظیر فوکو، انقلاب اسلامی نخستین انقلاب فرامدرن عصر حاضر یا اولین شورش بزرگ علیه نظام های زمینی و مدرن ترین شکل قیام بوده است. تدا اسکاچپول نویسنده معروف آمریکایی در حوزه بررسی انقلاب ها ، تفاوت انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب ها را اینگونه توصیف می کند: سقوط رژیم شاه و آغاز نهضت انقلاب ایران از 1977 تا 1979، یک شگفتی ناگهانی برای ناظرین خارجی بود.
از دوستان شاه گرفته تا روزنامه نگاران و دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی از جمله آنهایی که همچون من به اصطلاح کارشناس انقلاب هستند؛ همه حوادث انقلاب را با حیرت و ناباوری نظاره می کردیم. بالاتر از همه، انقلاب ایران پدیده ای کاملاً خلاف قاعده و طبیعت بود. این انقلاب محققا یک انقلاب اجتماعی است، با این حال پروسه انقلاب مخصوصاً حوادثی که منجر به سقوط شاه شد، عللی را که در مطالعه تطبیقی خود بر انقلاب های فرانسه، روسیه و چین مطرح کرده بودیم، طرد کرد. انقلاب ایران آشکارا آن قدر مردمی بود و آن قدر روابط اساسی و بنیاد های فرهنگی ـ اجتماعی و اقتصادی ـ اجتماعی را در ایران تغییر داد که حقیقتا نمونه ای از انقلاب های اجتماعی ـ تاریخی بزرگ می باشد.

6ـ چپ و راست مدرنیته:

مدرنیته به شیوه هایی از زندگی یا سازمان اجتماعی مربوط می شود که از سده ی هفدهم به بعد در اروپا پیدایی یافت و به تدریج نفوذی کم و بیش جهانی پیدا کرد «مجموعه اوصاف و خصایص تمدن جدیدی که در طی چندین قرن اخیر در اروپا و آمریکای شمالی به وجود آمده است» (گیدنز، 1390: 4) که مهمترین اصول آن عبارتند از: مادی گرایی، انسان گرایی (اومانیسم)، فردگرایی، سنت ستیزی، لیبرالیسم و سکولاریسم و جدایی دین از سیاست. چپ و راست در ادبیات سیاسی هر دو فرآورده مدرنیته هستند. راست محصول دوره اول و دوم مدرنیته است و به اندیشه های لیبرالیستی و سرمایه داری دلالت دارد و ایدئولوژی دولت های اروپایی و آمریکایی در چارچوب بلوک غرب را تشکیل می دهند. چپ زاده دوره سوم مدرنیته است و در برگیرنده اندیشه های سوسیالیسم، کمونیسم، و مارکسیسم است و ایدئولوژی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در قرن بیستم را تشکیل می داد.

7ـ چهل سالگی انقلاب اسلامی، فروپاشی کمونیسم و افول آمریکا:

همانطور که امام خمینی (ره) در سال نو میلادی 1989 طی نامه عبرت آموز خویش به گورباچف از صدای شکسته شدن استخوان های مارکسیسم سخن به میان آورد و پس از مدت کوتاهی بلوک شرق فروریخت، رهبر معظم انقلاب اکنون می فرمایند: «بسیاری از سیاسیّون و جامعه شناس های معتبر دنیا معتقدند که «قدرت نرم» آمریکا فرسوده شده است» یکی از این افراد فرانسیس فوکویاما، پژوهشگر و تاریخ نگار ژاپنی الاصل و تبعه آمریکا است. او از پیش رو بودن زوال آمریکا اینگونه سخن می گوید: (من در کتابم «نظم سیاسی و زوال و انحطاط سیاسی» بزرگ ترین مثالی که برای انحطاط سیاسی می زنم، نظام آمریکاست. همه نظام های دنیا در حال زوال هستند، چه به علت جمود فکری و چه به دلیل سوءاستفاده افراد از قدرتی که در اختیار دارند). جوزف نای در جدیدترین کتابش «آینده قدرت» استدلال می کند که در سال های آتی، جهان دو تغییر مهم انتقال قدرت و انتشار قدرت از غرب به شرق، را در افق قدرت تجربه خواهدکرد. «فرید زکریا»، نظریه پرداز نئورئالیست معتقد است، جهان در حال انتقال از عصر آمریکایی به عصر پساآمریکایی است. جهانی که در پیش داریم، جهانی است که در آن ایالات متحده آمریکا، نه رهبری اقتصادی و ژئوپلیتیک آن را بر عهده خواهد داشت و نه بر فرهنگ آن چیره خواهد بود، بلکه قدرت آن سقوط خواهد کرد. «جان ایکنبری»، نظریه پرداز روابط بین الملل و سیاست خارجی آمریکا در مقاله ای با عنوان «آینده نظم جهانی لیبرال» که توسط مجله فارین افرز منتشر شده، معتقد است تغییر قدرت جهانی و افول قدرت آمریکا و تغییر نظام تک قطبی در جریان است. عصر آمریکا در حال پایان است و نظم جهانی شرقی جایگزین نظم جهانی غربی خواهد شد. ما شاهد پیدایش قدرت های نوظهور هستیم؛ در حالی که قدرت آمریکا در حال فرسایش است. «نوام چامسکی»، اندیشمند آمریکایی نیز، آمریکا را امپراطور در حال سقوط معرفی می کند.