فهرست کتاب


دشمن شناسی(شناخت دشمن و روش های مقابله با آن)

از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی)

خوب کار کردن در برابر مسلط نشدن دشمن

ببینید دشمن چه طوری است. ببینید دشمن چقدر بی انصاف و بی رحم و وقیح است. اگر بخواهید دشمن بر شما مسلط نشود، باید خوب کار کنید. همه باید خوب کار کنند، همه باید کار را برای خدا و دقیق انجام دهند، تا ان شاء الله این کشور اسلامی و این ایران سرافراز و سربلند، بتواند در مقابل دشمن بایستد و به همه بفهماند که به برکت اسلام که «الاسلام یعلوا ولا یعلى علیه» هیچکس نمیتواند نسبت به این ملت، استعلا و استکباری داشته باشد.(بیانات در دیدار جمع کثیری از کارگران و معلمان در آستانه روز کارگر و روز معلم 10/2/1376)
***
کسانی که به عزت مردم ایران و استقلال کشور و شرف و کرامتی که این ملت برای آن ارزش قائل است، اهمیت نمیدهند، آن روز و امروز و در طول سالها، همیشه با توصیه های ناجوانمردانه و بزدلانه ی خود سعی کرده اند ملت ایران را ذلیل و ضعیف کنند؛ همیشه هم تکیه شان به این است که ما نمیتوانیم! در دل خودشان ضعف موج میزند؛ اما این را به ملت ایران نسبت میدهند. در دل خودشان فروغ ایمان نیست؛ این را به مردم مؤمن نسبت میدهند. این جفای به مردم مؤمن است. ملت ما ثابت کرده آنجایی که پای شرف، کرامت و دفاع از ارزشهای کشور و ارزشهای والای اسلامی در میان است، از همه ی توان خود استفاده و دشمن را مغلوب میکند.( بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر 1/3/1381)

وظیفه ی ما نقطه ی مقابل خواست دشمنان

وظیفه ی ما چیست؟ وظیفه ی ما این است که درست نقطه ی مقابل خواست آنها عمل کنیم. مسئولان دولتی باید یک لحظه از کار برای مردم و تلاش پیگیر برای آبادسازی مملکت و توسعه ی همه جانبه ی کشور غفلت نکنند. من همیشه هشدار داده ام که منازعات سیاسی نمیگذارد مسئولان کار کنند. آن مسئولی که سرگرم «آری» یا «نه»های حزبی و گروهی و جناحی و سیاسی است، فرصت ندارد وقت خود را صرف امور مردم کند. البته ما پیشرفتهای فراوانی داشته ایم. من مخالفم که کسی پیشرفت دولتهای متوالی جمهوری اسلامی را از اول انقلاب تا امروز ندیده بگیرد و تحقیر کند. خود کوچک بینی، درست مثل خود بزرگ بینی، یک بیماری ملی است. همواره دشمنان سعی کرده اند تا ما خود را تحقیر کنیم؛ پیشرفتهای خود را ندیده بگیریم و کارهایی را که شده است، با چشم کم نگاه کنیم، یا اصلا به حساب نیاوریم. این کشور بعد از انقلاب در همه شؤون عمرانی و آبادانی و فرهنگی، آنچنان به جلو حرکت کرده است که اگر به سالهای متمادی عمر آن رژیمهای ظالم و سلطه گر نگاه کنید، بخشی از آنچه را که در این بیست سال اتفاق افتاده است، نمیبینید. بنابراین نباید اینها را ندیده گرفت.
نگاه مسئولان دولتی در رژیم پهلوی و قبلش در رژیم قاجار به کشور، نگاه یک مالک به ملک خود بود؛ یعنی هر مقدار برای جیبشان فایده میداشت، برای آن تلاش میکردند. مالکی را فرض کنید که هزاران هکتار زمین دارد؛ یک جا حاصل بیشتری دارد، زحمت کمتری دارد، لذا اعتبار بیشتری برای او می آورد و در آنجا سرمایه گذاری میکند؛ یک جا اینطور نیست، نه جلو چشم است و نه برای او محصول چندانی دارد، لذا در آنجا سرمایه گذاری نمیکند. در کشور ما مسأله این بود: هر جا جلو چشم دشمن بود، هرجا مربوط به اشخاص خودشان بود، هرجا مربوط به منافع درباریان و وابستگان بود، هرجا مربوط به شرکتهای متعلق به مراکز اقتصادی دنیا بود، هرجا مربوط به صهیونیستها بود، آباد بود، از امکانات دولتی برخوردار بود، از تلاش برخوردار بود، از بودجه کشور برخوردار بود؛ اما هرجا اینگونه نبود، اصلا به چشم نمی آمد؛ نه جاده، نه سد، نه کارهای زیربنایی دیگر، نه دانشگاه، نه دانشجو، نه علم، نه فرهنگ، نه صنعت، نه هنر و نه هیچ چیز دیگری به آنها معطوف نمیشد.( بیانات در اجتماع بزرگ مردم شهرستان کاشان و آران و بیدگل 20/8/1380)

عدم آشنایی دشمن به تأثیر تفكرات معنوی مردم

نباید خیال کرد که این مبارزه سازمان یافته برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، مربوط به این اواخر است؛ نه، از روز اول بروز این فکر۔ یعنی از همان لحظه ای که فهمیدند این نظام به اسلام متمسك است- این مبارزه به صورت فعال شروع شد. منتها مشکل دشمنان ما همیشه این بوده و امروز هم تا حدود زیادی این مشکل را دارند با مسائل ملت ایران آشنا نیستند و مردم را نمیشناسند. نمیتوانند چگونگی تأثیر و تأثر تفکرات معنوی و اسلامی را در مردم، درست کشف کنند. نمیتوانند عنصر روحانیت، جایگاه و تأثیر آن و چگونگی این تاثیر را درست بفهمند. بنابراین بیگانگی آنها از این حقایق، برای آنها مشکل ساز بوده و تا امروز هم هست.
در این چند سال، همه کارهایی را که میتوانستند بکنند، کردند؛ کارهایی که برای آنها کم هزینه باشد و هزینه های سنگین را بر آنها تحمیل نكند و مقاصدشان را برآورده کند. واقعا انسان وقتی نگاه میکند، میبیند اینها هر کاری میتوانستند، کردند؛ از ترتیب دادن کودتا، از تحریک کردن عناصری در داخل، از راه انداختن جریاناتی علیه نظام، از مطرح کردن شعار، از دادن پول، از پشتیبانی فکری و نرم افزاری؛ حمله نظامی هم کردند و از مهاجم نظامی هم سالها حمایت کردند. آنچه در این اواخر پیش آمده است و اینها به حالت تهدید زبانی و تهدید به جنگ بازگشته اند، از یک جهت مایه مژده است. پیداست که فعالیتهای سیاسی و امنیتی و تبلیغاتی آنها، مقصود مورد نظرشان را تأمین نکرده است؛ والا اگر اینها با کار سیاسی و تبلیغاتی و پوششهای گوناگون خبری و این همه کارهایی که در آنها استاد و مجرب هم هستند، توانسته بودند به مقصود خود دست پیدا کنند، مسلم به سمت کارهای پرهزینه نمی آمدند؛ چون برای هر دولتی در دنیا، برخورد نظامی، کار بسیار پرهزینه و خطرناکی است. اینکه لحن را خشن کردند و رئیس جمهور آمریکا اینطور علیه ایران و ملت ما و نظام جمهوری اسلامی حرف میزند، از ناکامی در آنچه که میخواستند در طول سالهای متمادی با روشهای سیاسی و تبلیغاتی و امنیتی انجام دهند، حکایت میکند. هدف از همه اینها این است که آن بساط برچیده گذشته را دوباره سر پا کنند؛ آن سلطه و نفوذ نامشروع و جهنمی را بار دیگر بر ملت و کشور ایران، با اقتضائات این زمانه برقرار کنند. امیدشان به این است که شاید مسئولان جمهوری اسلامی مرعوب شوند. امیدشان به این است که شاید بین آنها اختلاف به وجود آید؛ امیدشان به این است که شاید بتوانند مردم را دچار تردید و تزلزل کنند.( بیانات در پایان درس خارج فقه 21/11/1380)