هجوم دشمن به تفکر و احساس جوانان
باید مواجهه ی با دشمن را در حوزهی تفکر و احساس جوانها اهمیت بدهید و بدانید که دشمن اولین نقطه ای را که مورد توجه قرار میدهد، آن نقطه ی فعال است که یکی از بخشهای آن، عبارت است از نسل جوان؛ چون امید به نسل جوان است و سازنده ی آینده، نسل جوان است، لذا آنجا را دشمن هدف قرار میدهد.(بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان 23/2/1388)
فسادانگیزی دشمن در نسل جوان
یکی دیگر از توطئه های دشمن، توطئه ی فسادانگیزی است؛ نفوذ در نسل جوان، ایجاد فساد در میان سربازان واقعی اسلام، جوانان را به مسائل فسادبرانگیز سرگرم و مشغول کردن. جوانان بدانند که این توطئه است، و من به شما عرض میکنم که امروز دست توطئه گری با هدایت بیگانه در سطح کشور وجود دارد، تا بذر فساد و لغو در میان جوانان بیفشاند؛ برای اینکه جوانان را سرگرم و مشغول کند. ملتی که جوانانش سرگرم فسق و فجور باشند، راه به جایی نخواهد برد. میخواهند آن جوان بسیجی مؤمن و مخلص و پارسا را که برای جهاد فی سبیل الله به میدان جنگ میرفت و پشت سرش را نگاه نمیکرد و زندگی راحت و لذات و همه را پشت گوش می انداخت، اسیر و پابند کنند؛ هم مسئولان و هم جوانان متوجه باشند. البته مسئولان توجه کرده اند و امیدواریم که بتوانند این ریشه ی فساد را از بیخ و بن بکنند و دست توطئه گر را از عرض و آبروی این ملت قطع کنند.(بیانات در اجتماع بزرگ مردم خرم آباد 30/5/1370)
منزوی کردن مجموعه های مؤمن و جوان
یکی از کارهای دشمن، این است که این مجموعه های مؤمن را منزوی کند. جوان، بی تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمی کشور- مثلا در یک مرکز فرهنگی کشور- دو نفر به او اخم کردند، به او بی اعتنایی کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر میگذارد و او را کند میکند. یا مثلا وقتی ببیند که در مجلات به اصطلاح ادبی و هنری کشور، چهره های مخالف با این روش و خط را، بزرگ میکنند، برجسته میکنند، تعریف میکنند، این جوان دلش آب میشود و روحیه اش را از دست میدهد. وقتی یک فیلمساز، اثرش را به مراکزی میبرد که میتوانند از او استفاده کنند و کاری کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بی اعتنایی به او میگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نه این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایی که از لحاظ مایه های هنری از کار او کمتر است اما چون مایه ی اسلامی ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان به خودی خود، منزوی و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم برای این جوانان مؤمن و سوخته و گداخته است. بارها تأسف خورده ام که چرا باید به جوانان به این خوبی، بی اعتنایی شود!؟ اینها هیچ چیزشان از آن کسانی که در جاهایی بعنوان هنرمند معروف شده اند، کمتر نیست. در بسیاری از امور، از آنها خیلی هم بهترند. اما به اینها بی اعتنایی میشود. وقتی که انسان مطلب را به درستی کاوش میکند، میبیند سر رشته میرسد به اراده ی خباثت آمیزی در نقطه ای! مسئولین هم متوجه نیستند. مسئولین فرهنگی، مردمان خوبی هستند؛ اما در سطوح بالا، از کارهایی که در سطوح متوسط انجام میگیرد، بیخبرند. لذا، این جوان، این مجموعه ی جوانان و این جریانها را، ناامید میکنند.(بیانات در دیدار وزیر، معاونین و روسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور 21/8/1371)